استراتژی جدید آمریکا – نقطه عطف علیه دیکتاتوری شرور خامنه‌ای

ا اعلام استراتژی جدید از سوی ایالات‌متحده علیه مطامع دیکتاتوری ولی‌فقیه، بسیاری از کارشناسان مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی بر این باورند که «نقطه عطف» جدیدی در رابطه با رژیم آخوندی شکل گرفته است.

در این رابطه وزیر خارجه ایالات‌متحده ضمن برشمردن گشوه ای از سیاست‌های مخرب از سوی دیکتاتوری خامنه‌ای اعلام کرد: « – رژیم ایران در زمان برجام حمایت از تروریسم را افزایش داده است. حزب‌الله لبنان توسط رژیم ایران بیشتر حمایت شده است.
– نیروی تروریستی قدس سپاه پاسداران در سالهای اخیر تقویت شده و در قلب اروپا ترور می‌کند. رهبران القاعده در تهران حضور دارند.
– در گام دوم با ماجراجویی‌های جمهوری اسلامی در حوزه سایبری برخورد می‌کنیم و رژیم ایران دیگر کارت سفید نخواهد داشت که هر کاری بخواهد در منطقه انجام دهد.
– در گام سوم ما از مردم ایران حمایت می‌کنیم.
– رژیم ایران یک- باید اجازه بازرسی به آژانس بدهد. دوم- باید تولید آب‌سنگین را متوقف کند. سوم- برنامه موشکی باید متوقف شود. چهار- رژیم ایران باید زندانیان و شهروندان بی گناه دیگر کشورها را آزاد کند. پنج- رژیم ایران باید دخالت در عراق، سوریه و یمن را متوقف کند.
ما با مردم ایران همبستگی خود را اعلام میکنیم. مردم ایران میخواهند کشورشان و تاریخ و تمدنشان را پس بگیرند».

ترجمان این نقطه عطف به یقین همان واقعیت‌هایی است که طی چهار دهه گذشته به‌کرات از سوی مقاومت ایران و خانم رجوی بر وجود آنها تاکید شده است. سخن از اعمال سیاست‌های مخربی از سوی رژیم زهرخورده آخوندی در زمینه سرکوب مردم ایران، نقض فاحش حقوق بشر، صدور تروریسم و بنیادگرایی، کشور گشایی، ساخت سلاح اتمی، توسعه پروژه‌های موشکی و میلیتاریزه کردن کشورهای اسلامی و همسایه است که نه تنها هشتاد میلیون ایرانی را بلکه فراتر از آن منطقه خاورمیانه تا شمال آفریقا را به گروگان گرفته است.

در این راستا مقاومت ایران به‌عنوان قربانیان اصلی این رژیم خون‌ریز، همواره برای مبارزه علیه بنیادگرایی هار مذهبی آخوندی دست دوستی به‌سوی جامعه منطقه‌ای و بین‌المللی و به‌ویژه کشورهای دردمند اسلامی دراز کرده است.
فراخوان رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت به تشکیل «جبهه همبستگی جهانی علیه بنیادگرایی » و همچنین برگزاری صدها کنفرانس، میتینگ و یا گردهمایی علیه این پدیده شوم به یقین بخش کوچکی از تلاش های مردم و مقاومت ایران برای رسیدن به صلح و حسن همجواری و همچنین آزادی در ایران می باشند.

در فرای این واقعیات نیز باید به سیاست مخرب سیاست مماشات برای بلوکه کردن هرگونه همکاری و اتحاد جهانی علیه بنیادگرایی مذهبی حاکم بر ایران اشاره نمود، امری که در راستای مخرب خود نه تنها برای ادامه سیاست‌های رژیم آخوندی فرصت خرید، بلکه در روند منطقی خود نیز به بروز هرج و مرج در بسیاری از کشورها از جمله «عراق، سوریه، یمن، لبنان و یا افغانستان » راه برده است.

یک نمونه تاریخی آن همان توافق اتمی با دیکتاتوری خون‌ریز ولی‌فقیه می‌باشد که قرار بود تا اسب چموشی بنام < ولی‌فقیه » را آرام نموده و «تعادل قوا» در منطقه خاورمیانه را برقرار نماید. حال که به داده‌های این موجود ناقص‌الخلقه نظر می‌افکنیم، به‌خوبی در می‌یابیم که برجام در عمل به ملعبه‌ای برای آخوندهای جانی و تروریست تبدیل گردید تا در سایه آن سیاست‌های مخرب سپاه و نیروی تروریستی قدس در منطقه و ایران را به پیش ببرند.

در این رابطه خانم رجوی در فردای انعقاد قرارداد با رژیم آخوندی به‌درستی پیش‌بینی کرده بود: «دور زدن ۶ قطعنامه شورای امنیت و یک توافق بدون امضا راه فریب‌کاری ملایان و دستیابی به بمب اتمی را نمی‌بندد… نکته مهم دیگر اینست که پولهای نقدی که به جیب رژیم ریخته می‌شود باید تحت کنترل شدید سازمان ملل صرف نیازمندی‌های مبرم مردم ایران به‌ویژه حقوق اندک و پرداخت نشده کارگران و معلمان و پرستاران و تامین غذا و دارو برای توده مردم شود. در غیر این صورت خامنه‌ای پولها را کماکان در چارچوب سیاست صدور تروریسم و ارتجاع به عراق و سوریه و یمن و لبنان سرازیر می‌کند و قبل از همه، جیب پاسداران نظام را پرتر از همیشه می‌کند». (اطلاعیه دبیرخانه شورای ملی مقاومت ۲۳ تیر ۱۳۹۴)

همبستگی ملی