مهرداد هرسینی : خامنه ای تمام پنجره ها را نبسته

مواضع بظاهر شداد و غلاظ خامنه ای علیه انجام هرگونه مذاکره مستقیم با آمریکا به یقین با هدف مصرف داخلی و روحیه دادن به نیروهای ضربه خورده و هاج و واج حکومتی انجام گرفته است.

وی در این سخنان , ضمن زدن  دست رد بر مذاکره با « شیطان بزرگ » , آن را « بی فایده , غیر عادلانه , غیر هوشمندانه و غیر شرافتمندانه » نامیده است.

خامنه ای درمانده سپس  تصریح میکند : «مذاکره با آمریکا هیچ تأثیری در رفع مشکلات کشور ندارد. این را باید درست بفهمیم.اگر امنیت ما را هدف بگیرند، به امنیت آنها تعرض خواهیم کرد.»

این مواضع از سوی متولیان رژیم و یا  رسانه های حکومتی عامدانه و آگاهانه چنین ترجمه شده اند , که گوئیا خامنه ای دست رد بر هرگونه مذاکره ای زده است!!

اما دعوا بواقع بر سر چیست؟

واقعیت آن است که رئیس جمهور جدید آمریکا در تمامی مواضع خود بر یک نکته کلیدی انگشت گذاشته است و آن « عدم دستیابی » رژیم آخوندی به « بمب اتمی » می باشد.

بدین سان مشخص می شود که موضوع برای دیکتاتوری ولی فقیه  بسیار روشن است, اما بدلیل  آنکه ساخت سلاح اتمی به « رمز بقاء » رژیم تبدیل شده و همچنین بدلیل مجموعه شکست ها و بویژه فروریزی نیروهای نیابتی در منطقه و شکست سیاست راهبردی برای رسیدن به آبهای گرم مدیترانه , اکنون تنها کارت بازی برای خامنه ای همان « ساخت سلاح اتمی » است.

دستیابی به بمب اتم نیز به معنای « بازدارندگی » و ایجاد « چتر حفاظتی» برای رژیم آخوندی در مقابل تهدیدات خارجی می باشد. اما تیک تیک زمان و رسیدن به پایان ضرب العجل برای قطعنامه 2231 تا مهرماه سال آینده , آنچنان خامنه ای را به هراس افکنده که ناچار گردیده تا « پنجره ای » کوچک با اتحادیه اروپا برای مذاکرات باز بگذارد.

این ترس و ریختن « عرق بر پیشانی » وی نیز , یک دلیل اصلی دارد و آن مواضع اخیر اتحادیه اروپا مبنی بر همکاری با آمریکا برای کشیدن « بند ماشه» که در صورت انجام آن , تمامی تحریم ها و تمامی گزینه ها از جمله نظامی در دستور کار قرار خواهد گرفت.

بدین سان اتاق های فکر رژیم میان « مذاکره  بد و بدتر» , اکنون بد را انتخاب کرده اند , زیرا شرائط مذاکره از سوی اتحادیه اروپا به مانند آنچه که ایالات متحده خواستار گردیده نمی باشد.

در این راستا نیز پاسدار قالیباف گوشه هایی از خواسته های 7 بندی از سوی  ایالات متحده را به بیرون ساطع نمود.

وی از جمله اعتراف کرده است : « بار دیگر دستور ترامپ را بخوانید که دیگر موضوع هسته‌ای نیست چون در آن موضوعات هسته‌ای، موشکی و سلاح‌های نامتقارن و متعارف آمده است؛ این به معنای خلع سلاح کردن جمهوری اسلامی است. این یعنی ترامپ از قبل متن یک طرفه‌ای تهیه کرده است.. بعد همین فرد می‌گوید دوست ندارم اینها را اجرا کنم اما خودت داوطلبانه بپذیر و اگر نپذیری اتفاق دیگری می افتد». (سایت حکومتی خبر آنلاین 20 بهمن 1403)

پاسدار شریعتمداری , نماینده خامنه ای در کیهان , موضوع را دو قبضه کرده و می گوید : « ترامپ در واقع دعوت به مذاکره نکرده , دعوت به تسلیم کرد است».

اما موضوعات مذاکره میان این اتحادیه و رژیم آخوندی النهایه بر سر چهار موضوع استوار گردیده است. اتمی , مشارکت رژیم در جنگ علیه اوکرائین , موشکی و گروگانگیری و هیچ بحثی از « خلع سلاح » و « تسلیم »  رژیم در کار نیست.

براین اساس خامنه ای براین باور است که مذاکره با اتحادیه اروپا به یقین «بسیار ساده تر » می باشد .

وی  از هم اکنون با آزادی چند گروگان اروپائی و بازپس فرستادن یک تبعه اعدام شده ایرانی – آلمانی , علائمی مبنی بر کوتاه آمدن را به طرف های مقابل ساطع نموده است.

در سه مورد دیگر نیز امید حکومت آخوندی  برآن است  تا با « کش دادن » مذاکرات و کلاه گذاشتن بر سر طرف مقابل , به مانند سنوات گذشته , کمترین امتیاز را داده  و در شکاف موجود میان اتحادیه اروپا با دیدگاه های رئیس جمهور آمریکا بر سر بسیاری از موضوعات بین المللی  , هرچه سریعتر به « سلاح اتمی » دست یافته و بدین سان ضمن  خروج از پیمان « ان پی دی» , به یک قدرت اتمی در منطقه تبدیل گردد.

این همان پنجره ای است که ولی فقیه کودک کش با این محاسبه و کشیدن یک سد دفاعی , آنهم از طریق « مذاکره » با اتحادیه اروپا برقرار نموده است. بدین سان با کارت اروپا و در بوق کردن « برجام »   و نیز  در صورتیکه تمامی سناریو ها بر اساس پیش بینی های ولی فقیه به پیش بروند , امکان بروز هرگونه درگیری نظامی  در سایه مذاکرات جاری  نا محتمل می باشد.