روایت است : « روزی روزگاری دو نفربر سر پیاز و پیازکاری باهم دعوایشان شد و کارشان بالا گرفت. بطوریکه کار به قاضی و دادگاه کشید.
قاضی، بعد از شنیدن حرف های دو طرف ، با اطرافیان خود مشورت کرد و حق را به پیازکار داد و مرد رهگذر را محکوم کرد و گفت: تو باید صد تومن پول جریمه به مرد کشاورز بدهی.
در پی مخالفت طرف برای پرداخت پول , قاضی تصمیم گفت : یا پول را به کشاورز میدهی یا باید یک سبد پیاز را بخوری . اگر یکی از این دو کار را انجام ندهی، دستور می دهم که تو را فلک بسته و چوب بزنند. انتخاب نوع مجازات با خودت.
رهگذر کمی فکر کرد. پول که حاضر نبود بدهد! فلک و چوب خوردن هم درد زیادی داشت. با اینکه از پیاز بدش می آمد، مجازات پیاز خوردن را پذیرفت!!
یک سبد پیاز آوردند و جلو او گذاشتند. رهگذر اولین پیاز را خورد, دومین پیاز را هم با این که حالش به هم می خورد، نوش جان کرد و خوردن پیاز را ادامه داد. هنوز پیازهای سبد نصف نشده بود. که واقعاً حال محکوم به هم خورد و دیگر نتوانست بخورد. از پیاز خوردن دست کشید و گفت: پشیمان شدم! چوبم بزنید. حاضرم چوب بخورم اما پیاز نخورم
قاضی دستور داد چوب و فلک را آماده کردند. پایش را به فلک بستند و دو نفر مشغول زدن چوب به کف پای او شدند. هنوز ده ضربه بیشتر نخورده بود که داد و فریادش بلند شد. درد می کشید و چوب می خورد. اما چوب خوردن را هم نتوانست تحمل کند و فریاد زد: دست نگه دارید دست نگه دارید. پول می دهم. پول می دهم»!!.
بواقع این حکایت امروز خامنه ای است, زیرا گذشته از هارت و پورت های روزانه از سوی دوایر و متولیان رژیم آخوندی , بنابرداده های بین المللی , این ولی فقیه درمانده بود که بکرات و از طرق پایتخت های مختلف , درخواست آتش را به بگوش طرف های مقابل رسانده است.
بر این واقعیت روز گذشته رئیس جمهور آمریکا بصراحت تاکید نمود و بدین سان برعمق « بن بست » رژیم آخوندی برای ادامه درگیری ها انگشت گذاشت. حال با « دستور» آتش بس از سوی رئیس جمهور آمریکا برای پایان درگیری میان اسرائیل و دیکتاتوری آخوندی , میتوان به یقین گفت که خامنه ای تنها بازنده دراین میان می باشد.
قماری را که رژیم آخوندی از فردای 7 اکتبر 2023 آغاز نمود , به مانند بهمنی بر ریش و عبا و عمامه آخوندی سرازیر گردید تا جائیکه در منطق طبیعی خود به بروز جنگ مستقیم میان طرفین انجامید. آری خامنه ای قمار باز قهاری است , اما قهار تراز آن , بازنده بسیار خوبی نیز در تمامی زمینه ها می باشد.
براین منطق و تنها طی قریب دو هفته گذشته , رژیم آخوندی نه تنها بخش بزرگی از فرماندهان رده بالای سپاه , نیروی تروریستی و قوای امنیتی , وزارت اطلاعات , ارتش و قوای سرکوبگر خود را از دست داده , بلکه فراتر از آن قدرت دفاعی , سایت های موشکی , پدافند هوائی , تاسیسات نظامی , دانشمندان اتمی , زیر ساخت های پنهان , بخش بزرگی از سایت های اتمی و یا موشکی را نیز به باد هوا داده است.
این همان اشتباه محاسبه یک دیکتاتور خون ریز و عنان گسیخته می باشد که در «فرصت سوزی » قهار روزگار است. خامنه ای در این راستا هشدارهای مکرر از سوی جامعه بین الملل را جدی نگرفت و به اشتباه براین باور بود که صرفا با راه اندازی سیاستی بنام « مذاکره برای مذاکره » فرصت خریده و النهایه « چاشنی » انفجاری برای بمب اتم را آزمایش خواهد کرد.
دراین راستا و تا پیش از آغاز جنگ میان اسرائیل و رژیم آخوندی , نه تنها آژانس بین المللی انرژی اتمی , بلکه اتحادیه اروپا و ایالات متحده خطوط قرمز را بکرات به ولی فقیه در مانده گوشزد نموده بودند. بدین سان رژیم آخوندی در مثلثی بنام « اتحاد » میان این سه ضلع قرار گرفت تا جائیکه بدلیل سرپیچی از خواسته های آنان , در سایه جنگ به نابودی بخش بزرگی از زیرساخت های نظامی , امنیتی و سیاسی حکومت راه برد و سرانجام با خفت وخواری « زهر آتش بس» را خورد و تسلیم گردید.
آری اکنون می توان به یقین گفت که ولی فقیه درمانده , هم چوب وهم پیاز را خورد و هم صد تومن » را داد.