نخست :
بقول قدیمی ها , « رو که نیست , سنگ پای قزوینه»!!
این ضرب المثل زیبا در وصف و حال افراد « پررو, حماقت و گستاخ » و نمایانگر « وقاحت و دجالیت , مکر و حیله » مخاطب می باشد.
اما:
هفته گذشته خامنه ای درمانده , همزمان با برگزاری نمایش محاکمات قلابی علیه مقاومت ایران و ساکنان اشرف 3 در داخل کشور, طی نامه ای به شورای امنیت ملل متحد و در یک اقدام کاملا تدافعی , دست به شکوه و شکایت زد!!
در این رابطه ایروانی , نماینده دیکتاتوری رژیم از جمله نوشته است : «
پیرو دستور دولت متبوعم افتخار دارم که به‌پیوست دایره المعارفی شامل ۲۳,۳۲۳ قربانی
تروریسم را به حضورتان تقدیم کنم موجب امتنان خواهد بود چنان‌چه این نامه به‌عنوان سند شورای امنیت ثبت و توزیع گردد».!!
گذشته از این « دایره المعارف های » قلابی , به یقین این عجز و لابه ها که عمق درماندگی و بن بست رژیم آخوندی از بدیل دمکراتیک خود را به نمایش می گذارند , درحالی بیان گردیده که اولا خامنه ای کودک کش بیش از 71 محکومیت و قطعنامه در سازمان ملل را در پرونده خود دارد و در ثانی عطف به پرونده خونین نقض حقوق بشر , ابعاد وحشتناک اعدام ها و وجود بیش از 500 پرونده ترور علیه اعضاء مقاومت ایران و مخالفان سیاسی, دیکتاتوری ولی فقیه یک سیاست راهبردی بنام سرکوب خونین را در دستور کار خود قرار داده است.
دراین راستا کافی است تا به وجود بیش از 120 هزار شهید و بویژه قتل عام بیش از 30 هزار زندانی سایسی و عقیدتی که 90 درصد آنان را اعضائ و هواداران مجاهدین تشکیل می دهند ,اشاره نمائیم , تا بدین سان به بن بست دیکتاتوری ولی فقیه برای پوشاندن چهره کریه خود بهتر و بهتر پی برده شود.
نمونتا باید به نقش آخوند سربه نیست شده , رئیسی , آخوند اژه ای , آخوند جنایتکار پور محمدی , رازینی و مقیسه که هفته گذشته به « درک » فرستاده شدند و یا شخص خامنه ای که در آن دوران پست ریاست جمهوری نظام را بعهده داشت , اشاره نمود.
خامنه ای در حالی سنگ مبارزه با تروریسم را به سینه می زند که خود بعنوان نماینده تروریسم بین الملل در لیست سیاه ایالات متحده قرار دارد. کافی است تا در این رابطه نیز نیم نگاهی به راس نظام آخوندی , متولیان و مجریان ولی فقیه در وزارت خانه ها , مدیریت بخش های کلیدی , استانداری ها , امامان جمعه و یا نمایندگان مجلس انداخت , تا بدین سان به وجود شبکه گسترده ای از تروریست ها که عمدتا در لیست سیاه جامعه بین الملل قرار دارند , پی ببریم.
اری دشمن مردم ایران که در قتل ها و ترور های زنجیره ای علیه نویسندگان و دگر اندیشان , کودک کشی , زدن تیر خلاص بر سر و صورت معترضین در کوچه و خیابانها , ربودن و ترور دختران و نوجوانان میهن مان , آنهم بدلیل صرفا اعتراضات خیابانی , قهار روزگار است , اکنون از تروریسم صحبت کرده وبدینسان تلاش دارد تا به موازات برگزاری دادگاه های نمایشی علیه اعضاء مقاومت ایران و پرونده سازی علیه ساکنان اشرف , خود را از مهلکه عدالت و تبعات بیش از چهار دهه جنایت علیه بشریت برهاند.
واقعیت در ایران آخوند زده آن است که رژیم آخوندی در سایه بی تفاوتی و بی عملی جامعه بین اللمل و بویژه سیاست مخرب مماشات طی چهار دهه گذشته , تلاش دارد تا آثار تمامی کشتارهای بزرگ از جمله قتل عام زندانیان سیاسی در سال 67 را از بین ببرد.
تخریب عامدانه گورهای دستجمعی در خاوران و یا در دیگر شهرها مانند اهواز , مشهد , بابل , شیراز , اصفهان با احداث گورهای جدید و یا خانه سازی و یا کشیدن خیابان بر مزار شهدا , تنها گوشه ای از سیاست های ضد انسانی خامنه ای را به نمایش میگذارند.
به یقین یکی از راهکار ها برای جنبش عدالت خواهی و دادخواهی که پیشتر از سوی خانم مریم رجوی پایه گذاری گردیده , همان باز شدن این پرونده خونین جنایات و تروریسم کور آخوندی در شورای امنیت ملل متحد و گشودن مجاری قانونی برای محاکمه سران , متولیان و آمران نقض حقوق انسانی در ایران و بطور خاص جنایت علیه بشریت در سال 67 می باشد.
این حق مردم و بازماندگان قربانیان است تا از محل گورهای دستجمعی , نام و نشان آنان , عوامل و آمران قتل عام و مجموعه اطلاعات مربوط به پرونده های خونین مطلع شوند. زبان حال و آینده ایرانیان تا رسیدن به عدالت همان « نه می بخشیم و نه فراموش میکنیم » است.