مهرداد هرسینی : مذاکرات اتمی- آنچه را که خامنه ای پنهان می کند

 

آخرین سخنان پاسدارعراقچی , وزیر خارجه در دیکتاتوری ولی فقیه , مبنی براینکه « مذاکرات  زمان بر » می باشد و یا « ما بتدریج »  وارد بحث های جزئی ترمی شویم , ,ترجمان تاکتیک خامنه ای برای خرید وقت و به تبع آن انداختن طرف مقابل  در چرخ فلکی  بنام « مذاکره برای مذاکره » می باشد.

اما برخلاف ادبیات « دیکته شده ,  بی محتوای و لبخند های ساختگی » از رژیم آخوندی مبنی بر اینکه « مذاکرات مثبت » و یا « نسبت به گذشته جدی تر» می باشد , باید تاکید نمود که موضوعات مورد اختلاف میان طرفین (تا تهیه این نوشتار)  بسیار کلیدی بوده و برهیچ کس پوشیده نمی باشند.
پاسدار عراقچی در فردای دور سوم با شبکه صدا و سیمای حکومتی اعتراف کرده است : « در موضوعات کلان و جزئیات اختلاف وجود دارد».

 

بطور کلی می توان موضوعات کلان و  مورد اختلاف میان طرفین را  در 5 محور خلاصه نمود.

نخست در حالیکه وزیر خارجه آمریکا در آخرین موضعگیری خود خواهان برچیده شدن کامل  غنی سازی و بجای آن واردات اورنیوم غنی شده برای مصرف غیر نظامی گردیده , رژیم آخوندی همچنان بر « حق غنی سازی» تاکید ویژه دارد و آن را به مانند « پروژه موشکی » خط قرمز « نظام » قلمداد می کند.

 مارکو روبیو در این رابطه بصراحت گفته است : « اگر ایران خواستار یک برنامه هسته ای غیر نظامی است , می تواند به این صورت که مواد غنی شده را وارد کند». ( فاکس نیوز 26 فروردین 1404)

دوم : موضوع قریب 300 کیلو اورانیوم غنی شده 60 درصدی می باشد که اکنون به معظلی برای ادامه مذاکرات تبدیل گردیده . راه حل بینابینی گوئیا مشارکت دادن  مسکو از سوی خامنه ای ,   با هدف انتقال این ذخائر به روسیه می باشد , اما تجربه  های گذشته نشان داده که اولا به این راه حل اعتماد چندانی نمی توان کرد  و ثانیا طرف آمریکایی همچنان  راغب به ورود مسکو بعنوان « یک شریک» در این دور از مذاکرات نمی باشد.

یک دلیل برای این امر نیز وجود  شکاف میان طرفین برسر مجموعه همکاری های استراتژیک میان این کشور با دیکتاتوری ولی فقیه بویژه در زمینه نظامی , امنیتی ,  تسلیحاتی و نیز بن بست در پروسه صلح در جنگ اوکرائین می باشد.

سوم : در حالیکه دیکتاتوری ولی فقیه در نخستین قدم خواهان یک« توافق موقت » گردیده , اما طرف آمریکایی در مقابل بدنبال توافقی میان مدت تا طولانی مدت می باشد.

این بدان معنا است که ایالات متحده می خواهد  از دادن هرگونه چک سفید به خامنه ای در فردای  پایان دوره ریاست جمهوری پرزیدنت ترامپ جلوگیری بعمل آورد, زیرا خامنه ای با ارائه این پیشنهاد  تلاش می کند  تا دوران ریاست جمهور جدید در کاخ سفید را از سر گذرانده و سپس به مانند برجام دست با بازسازی و راه اندازی دوباره سایت ها و پروژه ساخت بمب اتم بزند.

دراین رابطه خامنه ای در سخنان خود و با کمک گرفتن از امامان شیعه تلاش کرد تا این حقیقت , یعنی « متارکه موقت » برای هرگونه توافقی را عریان نماید و بدین سان « دمب خروس» را از زیر عبای ملا به بیرون درز داد.

چهارم : موضوع راستی آزمایی در فردای هرگونه توافق می باشد. این امر بدان معنا است که طرف های بین الملل بدلیل دروغگویی و پنهان کاری های رژیم آخوندی در گذشته , اساسا اعتمادی به گفتارهای ولی فقیه ندارند, لذا امر راستی آزمایی در این دور بدان معنا خواهد بود که کنترل تمامی سایت ها از جمله نظامی ,  بدون هرگونه پیش اطلاعی  و بطور مرتب و در هر لحظه , مکان و یا زمان از سوی ارگان های ناظر مانند کارشناسان آژانس بین المللی انرژی اتمی صورت بگیرند.

پنجم : پروژه های موشکی رژیم بویژه موشک های بالستیک میان و بلند برد می باشد  که در برجام بر توقف ساخت , تولید و اشاعه آنها  بصراحت تاکید ویژه گردیده است.

این شکاف در حالی است که اساسا پروژه موشکی رژیم نه اهداف دفاعی , بلکه تهاجی دارند. شلیک صدها موشک به کشور های همسایه – برای نمونه به عراق ,  عربستان, پاکستان  و یا اسرانیل طی سالیان اخیر- و یا تجهیز نیروها نیابتی و تروریستی رژیم  به انواع  و اقسام موشک های بالستیک  و پهپاد , هرگز در چارچوب یک برنامه صلح آمیز و دفاعی نبوده و نیست.
از این منظر نیز ضروری است تا برنامه های موشکی رژیم و هرآنچه که به موشک با « سوخت جامد » بر می گردد , باید مورد کنترل جامعه بین الملل قرار بگیرند.

نتیجه : واقعیت در این میان آن است که خامنه ای تا به امروز طرف آمریکایی را با قبول نفس « مذاکره » به نوعی بی عملی و کند کردن تیغ تهدید نظامی کشانده است.  وی در این راستا تلاش زیادی بخرج می دهد تا پای دو قدرت « چین و روسیه » و اخیرا نیز « اتحادیه اروپا» را به مذاکرات بکشاند.

اگر خامنه ای موفق به « بازی دادن  اتحادیه اروپا گردد , به یقین « تیغ تیز » تهدید برای کشیدن « بند ماشه » که طی روزهای اخیر برای چندمین بار از سوی وزیر خارجه فرانسه اعلام گردید , کند خواهد شد و بدین سان این اتحادیه نیز به همان « چاله ای » خواهد افتاد که اکنون خامنه ای برای آمریکا پیش طراحی کرده است..

این سخن  نیز بدان معنا است که طرح دوم ولی فقیه , در صورت رسیدن به هر توافقی , همان الگو و کپی برداری از برجام و النهایه به نوعی « احیای» آن توافق باطل شده از سوی رئیس جمهور آمریکا می باشد. بدین سان دوایر تبلیغاتی رژیم , چنین توافق احتمالی را در بوق و کرنا کرده و به تبع آن  خامنه ای زهرخورده و درمانده  را بعنوان « پیروز» برای بازگرداندن طرف مقابل به « برجام 2» نشان خواهند داد.