روی کار آوردن مسعود پزشکیان از سوی خامنه ای درمانده , به یقین در راستای دوهدف صورت
گرفته است. نخست تلاش برای باز نمودن منافذ مالی و جلوگیری از سقوط کامل اقتصادی و دیگری
برقراری تعادل با جامعه بین الملل , بویژه اروپا و ایالات متحده.
نیم نگاهی به روند مدیریت بسیار ضعیف وی در قوه مجریه و بلبشوی حاکم در شاخصه هایی
مانند مدیریت کلان , وزارتخانه ها , استانداران و فرمانداران , می توان براین واقعیت تاکید
نمود که رئیس جمهور خامنه ای تا به امروز شکست های سنگینی را بر نظام آخوندی وارد کرده
است.
برای نمونه در راستای بحران اقتصادی و مالی باید به روند روبه رشد سقوط شاخصه های
اقتصادی و افت شدید ارزش پول ملی اشاره نمود.
ابعاد این بحران بحدی است که رئیس جمهور خامنه ای در تازه ترین سخنان خود به وجود
تورم « 50 درصدی» نیز اعتراف کرده است. تورم نیز به معنای پاشنه آشیل برای
گرانی سرسام آور می باشد که اکنون در منطق خود به خط فقر 30 میلیون تومان در
کشانده است.
همچنین تعطیلی کارخانه ها و واحد های تولیدی , ورشکستگی بخش هایی مانند درمان و دارو ,
رشد شدید نقدینگی , افت شاخص درآمد های ملی ,سقوط شاخصه های بورس , ورشکستگی
صندوق های دولتی , ذخیره ارزی و اجتماعی , افت درآمد های ارزی و یا رشد بی سابقه فقر و
فلاکت که متولیان رژیم از وجود « 30 میلیون » فقر مطلق سخن به میان می آورند ,
از دیگر شکست های دولت چهاردهم طی این بازه زمانی کوتاه می باشند.
در راستای بهم خوردن تعادل اقتصادی ومالی در دیکتاتوری فاسد و غارتگر آخوندی کافی است تا
سری به بازار و قیمت ها زده تا بدین سان به عمق فاجعه ای که در ایرن آخوند زده
رخ داده است , پی ببریم
در زمینه مالی و تامین دلار برای ادامه سیاست های مخرب حکومت نیز بحران به همین منوال
می باشد. به یقین رسیدن دلار به کانال 85 هزار تومان و چشم انداز دلار 100 هزارتومانی طی ماه
های آتی , از دیگر شاخصه ها برای محک زدن بحران های اقتصادی و مالی در رژیم می باشند.
مضاف براین واقعیت باید به ضررهای جبران ناپذیری که خامنه ای با سیاست های بغای مخاطره آمیز و
مملو از اشتباه خود به بار آورده اشاره نمود. یک رقم آن را می توان در زیان مالی بیش از یک تریلیون و 200 میلیاردی ,آنهم بدلیل پروژه اتمی , موشکی و منطقه ای و ناشی از تحریم ها جستجو نمود.
با چنین مختصاتی و در سایه اعتراضات روزمره از سوی اقشار مختلف مانند کارگران
, کشاورزان , معلمان , کادرهای پزشکی و یا بازنشستگان و وجود واقعیتی
بنام « سرنگونی » و همچنین بدلیل فلاکت مالی برای صندوق های حکومتی که تماما
در راستای سیاست های بلند پروازانه خامنه ای به باد هوار رفته اند , اکنون دولت پزشکیان
راهکار را در خارج از مرزها جستجو می کند.
راهکارهایی که وی ارائه نموده , در یک کلام همان راهکار دولت دوازدهم از سوی شیخ حسن
روحانی مبنی بر عقب نشینی , حتی بطور موقت از سیاست های گذشته رژیم , بویژه در زمینه
آمریکا ستیزی و ایجاد رابطه با « شیطان بزرگ » , ورود به اف ای تی اف , قبول خواسته های
بانک جهانی و دست کشیدن از عربده کشی های منطقه ای می باشند.
رئیس جمهور خامنه ای در سخنانی تا بدانجا پیش رفت که حتی از انعقاد توافقنامه مشابهه ای با
آمریکا , به مانند آنچه را که با روسیه به امضآ رسانده اند , سخن به میان آورده است!!
راه انداختن ماله کش اعظم نظام برای «غلط گویی» و یا مصاحبه اخیر پزشکیان با شبکه های
خارجی که طی آن خواهان « مذاکره » با ایالات متحده گردیده , خود نشانه هایی برای این سیاست
می باشند.
جواد ظریف ماله کش اعظم نظام که « کارچاق کن» این سیاست است , در مصاحبه ای
با خبرگزاری حکومتی ایرنا ( 10 بهمن 1403) برداشت خود از اجلااس اخیر در داووس
سوئیس را اینگونه بیان کرده است : « آنها در ادامه این ادعا می گویند که پیش از آنکه ایران
بتواند به سمت تولید سلاح برود باید با اقدام نظامی مانع این کشور شویم. البته از حرفهای
اخیر ترامپ اینگونه بر میآید که چندان خریدار این استدلال های مطرح شده نیست».
ترجمان این جملات بدان معنا است که دولت پزشکیان در حال عجز و التماس برای ایجاد مذاکرات مستقیم
با آمریکا می باشد. اما طرف مقابل , تا تهیه این مطلب, هنوز سیاست نهایی خود در رابطه با رژیم آخوندی
را برملا نکرده است.
براین منطق می توان پیش بینی نمود که استراتژی کاخ سفید در کوتاه مدتدادن یک فرصت زمانی
چند ماهه به مذاکرات میان اتحادیه اروپا با رژیم آخوندی بر سر مسائل فی مابین
استوار است. اما اتحادیه اروپا با دیکتاتوری خامنه ای بر سر سه موضوع یعنی دخالت های رژیم در
جنگ علیه اوکرائین , پروژه اتمی و موشکی و نیز گروگانگیری « شاخ به شاخ » شده است.
تهدید به کشیدن « بند ماشه » که برای نخستین بار از سوی اتحادیه اروپا مطرح گردید , اکنون
به مانند ساعت شنی در حال اتمام می باشد. این همان نکته کلیدی است که عرق سرد بر پیشانی
ولی فقیه انداخته و بدین سان تلاش دارد تا با دو سیاست موازی , یعنی مذاکره با اتحادیه اروپا و
گشودن باب مذاکره احتمالی با آمریکا , آن را کند نماید.
لذا در یک کلام شانس پزشکیان در این میدان مملو از مین , پیروزی در « چفت و بست »
و نیز کند نمودن سیاست « فشار حداکثری» علیه دیکتاتوری ولی فقیه می باشد. شکست وی در این
راه , به معنای سقوط وی نیز خواهد بود , زیرا بدلیل شکست های اقتصادی , مالی و اجتماعی و از
آنجائیکه باند های هار درونی رژیم از هم اکنون زمینه ها را برای سرنگون نمودن دولت چهاردهم فراهم نموده اند, به یقین عدم موفقیت در این پروژه به معنای زدن تیر خلاص برمغلطه بازی های خامنه ای است.