مهرداد هرسینی : کوتاه , اما مفید به یک بسیجی تو سری خورده

 

علی افشاری , بسیج توسری خورده و عامدا به خارج پرتاب شده از سوی دیکتاتوری ولی فقیه ,  در یک شکر خوردن اضافی و  به فرموده  , فرصت را برای یقه درانی علیه  نیروی پیشتاز جنبش غنیمت شمرد و در صفحه توئیتر خود از جمله می نویسد : « مریم رجوی وسط معامله نرخ خود را با قیمت بالا می‌خواهد. او توقع دارد ایران را به «مقاومت» یعنی مجاهدین خلق بدهند که به زعم او جنگ اصلی را از ۳۰ خرداد ۶۰ شروع کردند! او سهم زیاد و آرزواندیشانه از گردانندگان جنگ و کودتای خارجی طلب کرده است»!!

از علائم پیری و آلزایمر نیز همین « دری وری » هایی است که وی بعنوان « تحلیل گر» مسائل ایران , بخوانیم آلت دست وزارت بد نام اطلاعات و نیروی تروریستی قدس , سرهم کرده تا بدین سان به خواننده چنین وانمود نماید که گوئیا , مقاومت ایران اساسا بدنبال « سهم خواهی » از « گردانندگان جنگ و کودتای خارجی » می باشد!!

باید به وی و آخوند های عمامه بسر که به یقین در پشت چنین خزعبلاتی هستند,  گفت , اولا این جنگ , به مانند نمونه تاریخی آن « میان ایران وعراق , به هیچ وجه جنگ مردم و مقاومت ایران نیست و در ثانی آنچه را که مردم دردمند ایران طی بیش از چهار دهه به اثبات رسانده اند , همان « سرنگونی » این دیکتاتوری با شعار « نه جنگ ,  نه مماشات » , « آری به تغییر دمکراتیک »  بدست عنصر داخلی و نیروی پیشتاز آن می باشد.

این واقعیت را بکرات خانم رجوی در تمامی کنفرانس ها و موضعگیری های خود  اعلام نموده اند و به یقین هرآنکس که « غشی » در او و یا  دستور بگیر از اوامر بیگانگان و یا دیکتاتوری ولی فقیه نباشد , می تواند آنها را در سایت ها و مواضع رسمی مقاومت ایران رویت نماید.

چرائی ورود علی افشاری که همچنان « ژن » خمینی را در خود می پروراند و بخشی از حاکمیت ننگین آخوندی در « دفتر تحکیم وحدت» را تشکیل می دهد , به یقین برای خوانندگان این سطور روشن است . سخن در یک کلام « یک کاسه کردن « جنگ » و تبعات ویرانگر آن با مقاومت ایران و بالطبع حلوا حلوا کردن « حب الوطن » می باشد که اکنون حتی خامنه ای درمانده نیز بدان مبتلا گردیده است.
زهی بی شرمی و بی حیایی

بسیجی توسری خورده نظام که « سابقه چهار دوره فعالیت در شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه امیر کبیر و سه دوره دبیری آن و ۵ دوره عضویت در شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت و سه دوره مسئولیت واحد سیاسی آن را» را در پرونده خود دارد , اکنون بعنوان سوپاپ اطمینان نظام وارد معرکه شده و تلاش دارد تا عامدانه و هدفدار  با کشیدن پای مقاومت ایران , افکار عمومی و بویژه خشم و تنفر جامعه از دیکتاتوری ولی فقیه را منحرف و آن را بسوی نیروی اصلی جنبش سرازیر نماید.

« وطن فروش» و « مزد بگیر شیخ » که « کعبه » امروزی آن  رسانه های استعماری و محافل استعماری می باشند , اکنون « دل پیچه » وطن گرفته و فریاد « وا اسلاما » و « اشغال ایران » سر می دهد.

آری سخن از همان دیکتاتوری خون ریز , سرکوبگر, جنگ افروز , تروریستی  و اسلام ارتجاعی است  که طی چهار دهه گذشته  و زمانیکه امثال وی در دفتر « تحکیم وحدت » برای « امام » ملعون سینه چاک میکردند و نعره های «جنگ جنگ تا رفع فتنه » و «  مرگ بر منافق » در دانشگاه ها سر می دادند و یا دست به توطئه علیه نیروها و احزاب سیاسی مخالف در سایه  شکنجه , تجاوز  و شهادت رساندن هزاران هزار فرزندان این وطن از سوی رژیم آخوندی , میزدند , اکنون اینگونه با سیاست های مخرب وضد ملی و ضد ایرانی خود , کشور را به پرتگاه جنگی دیگر  , کشتار و نابودی کامل کشانده است.

 

بقول معرف شرم چیز خوبی است , بشرطه ها و شروطه ها