مهرداد هرسینی
شاه و مسئله ی ثبات
شکست انقلاب سفید
در ادامه ی روند تاریخ معاصر ایران, اکنون به وقایع بعد از پانزده خرداد, روند اختناق و نقض حقوق بشر در ایران می پردازیم. با سرکوب خونین پانزده خرداد, حکومت فردی شاه در همه جا سایه افکن گردید تا جائیکه دیکتاتور دیگر خود را در اوج قدرت می دید. از اواسط سال 1342 اختناق روزبروز افزایش می یابد و بدرفتاری با زندانیان سیاسی, اعمال شکنجه در زندانها, محاکمات قلابی دگر اندیشان و انقلابیون و همچنین راه اندازی ,, دادگاههای در بسته نظامی,, به بخشی از شیوه های ساری و جاری در رژیم شاه تبدیل میگردد. شاه اکنون همه کاره مملکت است و علاوه بر ارتش, پلیس و ساواک, وزارت خارجه و مجالس را نیز تحت قیومت خود قرار میدهد و کلیه ی اختیارات سه قوه ی مقننه, مجریه و قضائیه را به مجموعه اختیارات خود اضافه مینماید.
در همین راستا نیزاحزاب دست سازی مانند ,, حزب مردم ,, را راه انداخته و دست به یکسری انتخابات فرمایشی و قلابی میزند.
با بالا رفتن قیمت نفت , شاه بدنبال طرحهای صنعتی میرود. وی در کتاب انقلاب سفید در این رابطه چنین مینویسید: ,,تا چندی پیش ایران را فقط یک کشور کشاورزی می پنداشتند و اهمیت صنعتی شدن و امکانات وسیعی که کشور ما در این زمینه دارد, غافل بودند. ولی اکنون ما تصمیم داریم از این امکانات و شرایط برای صنعتی کردن مملکت حداکثر استفاده را بکنیم …..,,
با این جملات شاه به یک واقعیت سر سخت اشاره میکند و آن اعتراف به شکست ,, اصلاحات ارضی ,, قلابی است. برنامه های کشاورزی نیز هرگز نتوانست حداقل های لازم برای جامعه ی آن روز ایران را برآورده نماید. بطور کلی اصلاحات شاه ساخته بدلیل عدم ایجاد بافت و امکانات صنعتی در دهات و روستاها با شکست روبرو گردید. دهقانان بدلیل عدم امکانات کشاورزی مجموعه زمین های خود را فروخته و دسته دسته راهی شهرهای بزرگ میگردند.
در شهرهایی مانند تهران با کمترین امکانات رفاهی و شبکه های زیر بنایی شهری مناسب مانند, مسکن, بهداشت, مدارس, دانشگاها و از همه مهمتر بازار کار و تولید واقعی, مردم و روستائیان فقیر ناچارا به حاشیه ی شهر ها رانده می شدند و پس از مدت کوتاهی بدلیل فقر و بیکاری به ,, زاغه نشینی و حلبی آباد,, روی می آوردند. این امر تا بدانجا پیش رفت که برای مثال جمعیت تهران طی مدت کوتاهی به ابعاد میلیونی خود رسید. شهر های دیگر مانند اصفهان, شیراز, مشهد, رشت تبریز و غیره نیز از این بلایا در امان نمانده, بطوریکه در کوتاه مدت شیرازه های کشور از هم گسسته و جامعه دستخوش مشکلات اجتماعی و فرهنگی گردید.
شاه در اواسط سال 1344 ,, سیاست موازنه ی ملی,, خود را اعلام نمود و بر اساس آن تلاش زیادی بخرج داد تا با همسایه ی شمالی روابط گرمی را آغاز نماید. در این راستا چندین قرارداد بازرگانی و فرهنگی با شوروی به امضاء رساند و طرح راه اندازی ,, کارخانه ی ذوب آهن,, اصفهان را به اجرا در آورد. این طرح برای نخستین بار در زمان منصور بررسی و با مطالعاتی که در آن زمان بروی آن بعمل آمد, قرار گردید تا در 40 کیلومتری اصفهان به اجرا درآید. بر اساس این قرارداد دولت شوروی برای تاسیس کارخانه ی ذوب آهن اصفهان به دولت هویدا اعتبار ارزی داد و شاه موظف به ساختن لوله ی گاز سراسری از آغاجاری تا مرز ایران و شوروی گردید.
هزینه ی این شاهراه گازی بطول تقریبی هزار کیلومتر, از طریق استقراض خارجی از بانکهای اروپایی با بهره ی 85 میلیون دلار در سال تامین گردید. بعلاوه دیکتاتوری پهلوی متهعد بود تا کلیه ی حقوق کارشناسان روسی و تامین وسائل زندگی آنان و همچنین تامین مصالح ساختمانی را بعهده بگیرد.
,, رشد تکنیک سلاحهای اتمی, دکترین سیاست مسالمت آمیز خروشچف را پی ریزی کرد و سرانجام اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده در اوائل دهه ی 1960 درباره مناطق نفوذ جهانی با یکدیگر توافق کردندو تئوریسن های اتحاد جماهیر شوروی استدلال میکردند که ,, امپریالیسم جهانی را باید در عرصه ی رقابتهای اقتصادی به مبارزه با قدرتهای سوسیالیستی فراخواند و زمینه فراهم ساختن انقلاب اجتماعی کشورهای توسعه نیافته را با ایجاد صنایع و زمینه گسترش انقلابات پروتاریا را فراهم نمود,,. تحت این پوشش انسانی, دکترین همزیستی مسالمت آمیز به جنگهای سرد شوروی با آمریکا و اقمارش خاتمه داد…. تیرگی و جنگ تبلیغاتی که بین ایران و شوروی از دهه ی پنجاه همچنان ادامه داشت, بسرعت جایش را به حسن روابط و تمجید از سیاست مدبرنه ی طرفین داد و بلافاصله قراردادهایی بین دو کشور به امضائ رسید. شاه در مصاحبه ایش از هدفهای تجدید روابط با شوروی پرده برداشت. از جمله یکی از سفرای کشور آسایی گفت:
روسهل قرن هاست که میخواهند راهی به خلیج فارس پیدا کنند, اما اکنون که ما بطریقی بوسیله ی جاده ها, راه آهن و لوله های نفت یعنی به عبارت دیگر بوسیله ی تجارت و منافع دوجانبه آرزوهای آنان را برآورده ایم, آنها نیز از روشهای تخریبی خود دست برداشته اند,,.
(گزارشی از ذوب آهن آریامهر- انتشارات مجاهدین خلق
ادامه دارد