مهرداد هرسینی
به یقین برگزاری « پرشور» نمایش انتخابات پیش رو, برسر کرسی های مجلس حکومتی , آنهم در فردای قتل عام قیام آفرینان و حمام خونی که دیکتاتوری ولی فقیه طی یک سال گذشته براه انداخته , اکنون برای خامنه ای کودک کش به یک رویا و « اوجب واجبات » تبدیل گردیده است.
بدین سان وی تلاش دارد تا میز این دور از مهندسی انتخابات را آنگونه بپچند که گوئیا در این رژیم پا بگور اصلا مخالف و یا خواست ملی , مبنی بر « سرنگونی » آن متصور نیست! و براین منطق « دنیا بکام » خامنه ای می باشد!! به این می گویند روباهی بنام « ولی فقیه »!
اما واقعیت ها در کف خیابان و آنچه را که جامعه دردمند ایران , با عمیق ترین نوع تنفر از یک حکومت جبار در دل دارد , چیز دیگری را به بیرون ساطع می نماید.
نخست باید به رشد بار طبقاتی جامعه و به تبع آن بی تفاوتی, تنفر ملی و قهر انقلابیو آمادگی مبارزاتی از سوی توده های بجان علیه کلیت نظام و تمام بازی های حکومتی اشاره نمود.
سخن از تحریم گسترده از سوی آحاد جامعه می باشد که به دلیل حمام خونی که رژیم از آغاز قیام در شهریور ماه گذشته براه انداخته , به هیچ وجه خیال مشارکت در هرگونه مهندسی و ریل گذاری های ولی فقیه را در سر ندارند.
یک دلیل برای این امر نیزهمان ابعاد گسترده سرکوب , امنیتی نمودن جامعه , دستگیری های کور , سربه نیست نمودن های قهری , شکنجه و آمار بالای زندانیان سیاسی و اسیران قیامی است که خامنه ای در شهرهای میهن براه اندخته و بدین سان شکافی بس عیمق میان جامعه و حاکمیت پدیدار نموده است , تا جائیکه هرگز آن « آب ریخته شده » به « جوی ولایت » باز نخواهد گشت.
درثانی باید به عمق شقه و شکاف در درون حاکمیت اشاره نمود. حذف کامل باند قلابی اصلاح طلبان و یا مدره نما های حکومتی , پرونده سازی های اخیر علیه آخوند روحانی و مقصر قلمداد نمودن وی برای بروز بحران های اجتماعی , اقتصادی و مالی, به یقین میدان بازی را برای خامنه ای بسیار محدود و عملا حضور باند حذف شده در نمایش پیش رو را غیر ممکن کرده است.
دراین راستا و در حالیکه خامنه ای در آخرین سخنان خود بر لزوم «مشارکت گسترده در انتخابات « تاکید ویژه نموده , اما بحران در درون حکومت بحدی است که برای نمونه تعدادی از « چهرهای اصلاح طلبان » قلابی در فردای انتشار اسامی خود بعنوان « کاندید ثبت نام » از سوی خبرگزاری سپاه پاسداران موسوم به فارس , بلافاصله تکذیبیه صادر و « توپ را به میدان» خامنه ای درمانده انداخته اند.
از جمله این افراد می توان به « محسن هاشمی، محمدجواد آذریجهرمی، الیاس حضرتی، محمود واعظی و سیدحسین مرعشی، مجید انصاری و طیبه سیاوشی و اسحاق جهانگیری» از متولیان باند تو سری خورده اشاره نمود.
این کج دهنی از سوی باند روحانی و اصلاح طلبان قلابی به « حکم حکومتی » نشان از نوک « کوه یخی » بنام بن بست برای دیکتاتوری ولی فقیه بوده و ترجمان آن ضرب المثل شیرین « علی مانده و حوض اش» می باشد.
بدین سان باز گرداندن این طیف به بازی های ولی فقیه مستلزم پرداخت « بهای سنگین » برای خامنه ای خواهد بود. یک راهکار می تواند تقسیم کرسی های مجلس از هم اکنون باشد , امری که صدالبته با سیاست کنونی مبنی بر « یکدست سازی » حاکمیت , در تضاد مرگبار قرار دارد.
لذا آنچه که باقی می ماند همان این واقعیت است که خامنه ای کودک کش از هم اکنون باید کمر بند های خوئد را هرچه محکم تر بسته و تنها به باند حاکم متشکل از « پاسدار قالیباف , آخوند رئیسی و جبهه پایداری » بسنده نماید.
این همان خروجی برای سیاست راهبردی و شکست خورده ولی فقیه درمانده ای است که تمامی تخم مرغ های خود را در سبد بحران ,سرکوب , حذف , کشتار و قدر قدرتی قلابی قرار داده است.
دراین رابطه بیشتر خواهیم گفت.