مهرداد هرسینی : روایتی از تاریخ معاصر – بخش هجدهم

حزب توده جاده صاف کن کودتا

از سياست  پوشالي “ نفوذ كمونيسم “ سخن به ميان آمد، ضروري است تا اينجا به اين نكته

اشاره شود كه به موازات سوء تبليغات استعماري، پاره يي ار جريانات مرتجع  داخلي به رهبري

“ كاشاني “و عوامل وابسته  مانند “ حزب توده“عامدا به اين تصورات دامن ميزدند.

از آن  پس تلاش شاه و دربار برای سرنگونی دولت قانونی دکتر مصدق به اوج خود رسيد. 

روزنامه لوموند در تاريخ 17 سپتامبر 1953 و چند ماه پس از سرنگونی دولت مصدق طی مقاله يي از جمله نوشت:

,,  چک شماره 703352 با امضای ادوارد ژرژ دانلی به مبلغ 32600 ميليون ريال از بانک ملی

ايران گرفته شده و صرف رستاخيز 28 مرداد گرديد. با اين پول پانصد تن از ولگردهای زاغه

های جنوب شهر را برای آشوب و غارت استخدام نموده وبه هريک سيصد فرانک دادند و نيز چند

تن از روحانيون را خريداری نمودند.,,

کتاب جنبش ملی ايران

واقعیت آن است که  تحلیل نهائی حزب از مناسبات بین نیروهای طبقاتی براین پایه استوار بود که
« کارگران، دهقانان، پیشه وران، روشنفکران و بورژوازی ملی و گروهی از هیأت حاکمه وابسته به
امپریالیسم آمریکا خواهان ملی شدن صنعت نفت هستند»  و از سوی  دیگر «  اکثریت هیأت حاکمه،

 ملاکان بزرگ و گروه‌های وابسته به انگلیس در برابر این خواست ایستاده‌اند ».

با این تحلیل اشتباه از تعادل قوا در ایران آن زمان , حزب تمامی تلاش خود را برآن استوار کرده بود

 که اولا دولت ملی دکتر مصدق را تضعیف و ثانیا قدم به قدم تعادل قوا در داخل را بسود شوروی

 برقرار نماید.

برای نمونه روزنامه حزب توده، شعار “ملی” و “ملی کردن” را محکوم کردند. روزنامه «بسوی
آینده» در مهر 1329 نوشت «  ملی، سرپوشی است که قبایح و رذایل را مخفی می کند. ملی، هر
 جرم و جنایتی را جایز می شمارد. ملی، آخرین تیر ترکش استعمار است».

در نمونه ای دیگر این ارگان وابسته به حزب توده که منعکس کننده نظریات و تحلیل های رهبران و
 استراتژی حزب بود , در مطلبی ضمن حمله به دکتر مصدق وی را « پیر مرد مکار» نامیده و
می افزاید :

 ««  مردم به خوبی می دانند، این “جبهه ملی” چه معجونی است… مردم هیچوقت فراموش نمی
کنند که پیشوای این جبهه‌‌‍[دکتر مصدق] پیرمرد مکاری که نیم قرن به اغفال و فریب خلق مشغول
 است، در عمر خود چه شعبده های رنگارنگی به قالب زده است»..

به موازات این نکات نیز باید به بی عملی عامدانه حزب توده به هنگام وقوع کودتا اشاره  نمود
 براساس داده های حزبی , این جریان وابسته دارای نیروی کافی برای تقابل با کودتاچیان بود .

آنگنه که آمار و ارقام نشان می دهند , حزب در آن زمان حداقل « 25 هزار» کادر و نیروی
 سازمان یافته در اختیار داشت. علاوه بران دارای قوی ترین تشکیلات در میان ارتشیان و بویژه
 افسران خبرده در ارتش بود.

تعداد این افسران تا حداقل 400 نفر نیز اعلام شده است که به یقین در وضعیتی بودند تا اولا از کودتا
 مطلع گردیده و ثانیا بطرق مختلف به تقلابل  با آن بپردازند.

حزب توده بعدها اعلام کرده که گوئیا وقوع کودتا را پیشتر به دکتر مصدق اطلاع داده است , اما
 سوال اینجاست  که بفرض این سخن صحیح باشد , چراحزب  به هنگام بروز کودتای 28 مرداد از
خود هیچ واکنشی نشان نداده است؟  

ادامه دارد