با برگزاری دور چهارم مذاکرات اتمی, شاهد رشد بی سابقه تحریم ها علیه افراد حقیقی و حقوقی و بویژه صادرات نفتی در رژیم آخوندی می باشیم.
بنابرداده های کیهان وابسته به بیت خامنه ای , دولت جدید در کاخ سفید طی یکصد روز گذشته حداقل 180 تحریم علیه منابع مالی , نفتی , فعالیت های نظامی و اتمی در دیکتاتوری ولی فقیه به اجرا گذاشته است.
براین اساس و طی این بازه زمانی ، دولت ترامپ در مجموع 16 دور تحریم مرتبط با رژیم آخوندی اعمال کرد که طی آن 34 شخص، 111 شرکت و 77 نفتکش هدف تحریم قرار گرفته اند.
به یقین این حجم بزرگ از تحریم هاسخن از ادامه سیاست « فشار حداکثری» علیه حکومتی است که اکنون بدلیل وجود دو ابر بحران , نخست داخلی و دیگری در منطقه خاورنزدیک , به چیزی کمتر از تولید « بمب اتم » رضایت نمی دهد.
تازه ترین تحریم ها که روز گذشته از سوی وزارت خزانه داری آمریکا علیه چندین فرد و شرکت نفتی اعلام گردید , یکبار دیگر این حقیقت را به اثبات رساند که تیغ تیز « فشار» از سوی ایالات متحده تا « تسلیم » کامل خامنه ای همچنان برسر رژیم آخوندی است.
بنابرداده ها, این وضعیت در منطق خود به رشد بحران مالی و به تبع آن تولیدی در بسیاری از صنایع و زیر شبکه های وابسته به سپاه مردم کش پاسداران راه برده است.
بدین سان خامنه ای درمانده تلاش میکند تا با اهرم فشار بر جامعه و راه اندازی سیاستی بنام « ناترازی»در تمامی زمینه ها و« تولید فقر» , بویژه برای تامین ساده ترین نیازمندی های روزانه مردم مانند آب , برق , نان و مود خوراکی و درمانی , جامعه را منکوب و آن را زمین گیر نماید.
دراین رابطه شریف زادگان , وزیر اسبق به اصطلاح رفاه! بتازگی اعتراف کرده که « 30 درصد جامعه زیر خط مطلق » و بیش از « 8 میلیون نفر زیر فقر درازکش» می باشند.
بخشی بزرگی از « ناترازی» یا همان « بن بست و شکست ها » ریشه در سوء مدیریت , غارت , دزدی و فساد داشته و بخش دیگری نیز درچارچوب سیاست راهبردی حکومت است که جامعه دردمند ما آن را در ادوار مختلف مانند بحران گروگانگیری, جنگ ضد میهنی و یا ویروس کرونا تجربه کرده است.
بدین سان باید تاکید نمود که اتاق های فکر در دیکتاتوری ولایت از هر امکانی برای مهار جامعه , با هدف قفل نمودن آن برای خیزش و قیام و النهایه سرنگونی نظام , استفاده ابزاری می کنند.
واقعیت آن است که از فردای قیام ها در سال 1401 , سیستم اعصاب رژیم بشدت ضربه خورده و حاکمیت در هراس و وحشت بی سابقه ای بسر می برد.
تمامی علائم و نشانه ها در تائید این واقعیت را می توان در طرح و برنامه های گسترده برای سرکوب , امنیتی و پلیسی نمودن جامعه بخوبی مشاهده نمود. نمونه اخیر آن نیزهمان ورود نیروی سرکوبگر انتظامی به مدارس و حتی کودکستان ها می باشد که وزیر آموزش پرورش در دولت پزشکیان , با بی شرمی , خود را « سرباز » پاسدار جنایتکار ردان می نامد!!.
سخن آخر آنکه , دولت ورشکسته پزشکیان , رئیس جمهور خامنه ای, تلاش میکند تا در سایه افزایش اعدام ها و با دست بردن در جیب مردم محروم ایران , دستکاری در نرخ ارزهای خارجی , دستکاری در نزخ طلا و فلزات قیمتی , مالیات های سنگین , افزایش بهای مایحتاج و خدمات عمومی , حذف سوبسید ها و قطع یارانه ها , بودجه های تسلیحاتی و امنیتی و سرکوب برای رژیم را تامین نماید.
وی به جیب مردم چشم دوخته و یک آخوند حکومتی بتازگی اعلام کرده است که قریب « 17 میلیارد دلار» در دست جامعه می باشد.
این همان نخ نبات طرح و برنامه ای است که در چارچوب سیاست های راهبردی خامنه ای برای هرچه بیشتر ریاضت دادن جامعه و جمع کردن هرگونه رفاه , آسایش و شادی تنظیم گردیده است.
پاسخ منطقی به این دجالگری از سوی جامعه نیز به یقین نیز همان قهرانقلابی از سوی مقاومت ایران , کانون های شورشی و قیام از سوی جامعه دردمند علیه بربریت ساری و جاری و سرنگون نمودن بساط این دیکتاتوری مذهبی می باشد.