دیکتاتوری ولی فقیه در یک اقدام ضد انسانی و در هراس از تبعات داخلی و بین المللی بخاطرنسل کشی و قتل عام زندانیان سیاسی مجاهد و مبارز , دست به تخریب و صاف کردن « قطعه 41 » در بهشت زهرای تهران زده است.
سخن از قطعه ای است که بنابر تحقیقات صورت گرفته قریب « 6000» زندانی به شهادت رسیده در آن به خاک سپرده شده اند که درمیان آنان زنان , دختران , جوانان, نوباوگان و حتی کودک 11 ساله نیز به چشم می خورند.
شهرداری تهران در یک اقدام ضد انسانی ضمن « شکستن سنگها، پنهانکردن آدرس قبرها، از بین بردن نشانهها، سوزاندن برخی درختان و گیاهان، ایجاد اختلاف سطح و دستکاری تدریجی در تغییر ردیف درختان» این قطعه را با خاک یکسان نموده و دست به ساخت و ساز « پارکینگ » زده است.
به یقین این اقدام جنون آمیز بخشی از طرح رژیم آخوندی با هدف « پاک نمودن » صورت مسئله ای بنام « جنایت علیه بشریت » می باشد که پیشتر نمونه های آن را در بسیاری از گورهای دست جمعی در شهرهایی مانند مانند اهواز , مشهد , تبریز, شیراز , اصفهان و ارومیه تجربه کرده ایم.
واقعیت درلابلای این عمل جنایتکارنه چیزی بجز وحشت رژیم از جایگاه نیروی پیشتاز وعمق حمایت های اجتماعی برای سرنگونی ماشین سرکوب و کشتار دیکتاتوری نمی باشد.
بدین سان شاهد هستیم که طی چند هفته گذشته و پس از شکست سنگین رژیم در جنگ 12 روزه , سازمان مجاهدین هدف اصلی تمامی تبلیغات و شیطان سازی روزانه از سوی رژیم با هدف زمینه سازی برای کشتاری دیگر در زندان ها, قرار گرفته است.
برای نمونه یک طرح رژیم در این رابطه , همان تلاش دوایر اطلاعاتی و ابواب جمع حکومت در خارجه با هدف « یک کاسه » نمودن جنگ 12 روزه با سیاست های مقاومت ایران می باشد.
جیغ بنفش خامنه ای درمانده مبنی براینکه گوئیا مجاهدین برای جنگ 12 فرش قرمز پهن کرده بودند , خود بخشی از این سناریوی مسخره راتشکیل می دهد!!
این دروغ گویی آشکار و صحنه آرایی های کاذب در حالی است که مواضع ملی و مردمی مقاومت ایران علیه جنگ خارجی که از سوی آقای مسعود رجوی بصراحت اعلام گردیده , بهترین تودهنی به حاکم خودکامه در تهران بوده است. دراین رابطه رهبر مقاومت ایران در یک موضعگیری بصراحت براین نکته که « این جنگ مردم و مقاومت ایران نیست » تاکید ویژه نموده بودند.
به یقین اتاق های فکر رژیم که معنا و مفهوم این موضعگیری ملی و میهنی را بخوبی دریافته اند , اکنون به مانند « گرازهار » خود را به درب و دیوار می زنند . خامنه ای نیز نه تنها « آچمز» بلکه در تله ای افتاد که هرگز تصور آن را نمی کرد, زیرا به باور غلط وی , با آغاز جنگ خارجی , بهترین فرصت برای « یارگیری» از جامعه دردمند ایران فراهم و بدین سان حاکمیت می تواند ضمن سرپوش گذاشت بر ناتوانی خود , بویژه برورشکستگی اجتماعی , سیاسی , فکری و ملی خود خاک پاشید.ب
آری به یمن این موضعگیری اصولی بود که خامنه ای اکنون با سردادن جیغ بنفش و کوبیدن سرو وصورت خود به دیوار, تلاش می کند تا « آب ریخته » و بی آبرویی برای ولایت را به جوی بازگرداند.
هدف تمامی شانتاژ و سناریو سازی های قلابی حکومت به یقین چیزی بجز آماده نمودن زمینه برای قتل عام زندانیان مجاهد در بند نیست.
خامنه ای کودک کش نیاز شدیدی به حقنه نمودن این دروغ داشته تا چنین وانمود نماید که گوئیا زندانیان بیدفاع سیاسی , عامل « اسرائیل » بوده و ریختن خون آنان « حلال شرعی» است.
یک نمونه این سناریوی سازی همان خبر جعلی در یک وبلاگ گمنام و غیر رسمی و معلوم الحال بنام « تایمز آف اسرائیل » می باشد که اساس مشخص نیست س« سرو ته » آن به کدامین دوایر وصل می باشد. بدبختی عظما نیز همان که سایت تهران تایمز وابسته به وزارت خارجه رژیم از سر بی چیزی و عجز , آن را با تیتر درشت با نشر می دهد!!
این خبر جعلی نیز سپس از سوی عوامل اطلاعات رژیم در خارجه و آن جریان خائن که سال های برای « مسلح کردن سپاه پاسداران به سلاح سنگین » تلاش می نمود , دست به دست می گردد!!
همچنین در این راستا نیز کافی است تا به مواضع آخوند های ریز و درشت حکومتی و نمایندگان رژیم در منابر , مجلس حکومتی , صورت جلسات دادگاه محاکمه علیه 104 تن از رهبران سازمان مجاهدین , مواضع رئیس قوه قضائیه آخوند جنایتکار اژه ای, فرماندهان تو سری خورده سپاه , دوایر اطلاعاتی و یا رسانه های حکومتی که تماما زیر دوایر امنیتی رژیم تحریر می گردند , انداخت تا بدین سان به عمق تلاش حکومت برای حقتنه نمودن این سناریو مسخره رسید.
سخن آخر آنکه خامنه ای درمانده نیاز شدیدی به ریختن خون بی گناهان و زندانیان سیاسی مقاوم دارد. وی به مانند دیکتاتوری شاه , تنها راهکار برای برون رفتن از بحران سرنگونی و جلوگیری از خشم و قهر مقدس جامعه را در « اعدام » و سرکوب خونین جستجو می کند.
متحدا دسیسه و توطئه های رژیم علیه زندانیان بیدفاع سیاسی را افشاء نمائیم.