قماری را که ولی فقیه با راه اندازی پروژه اتمی و با هدف دستیابی به سلاح اتمی آغاز کرده , سرانجام به مانند بهمنی بر« سر و ریش و عبا ی آخوندی» آوار گردید.
دراین راستا دیکتاتوری مذهبی نه تنها با حملات سنگین نظامی علیه سایت های اتمی و زیر بناهای نظامی خود روبرو گردید , بلکه فراتر از آن نیز به باز شدن پرونده اتمی و راه افتادن مکانیسم ماشه در شورای امنیت ملل متحد راه برده است.
حال با راه اندازی مکانیسم ماشه از سوی اتحادیه اروپا, اکنون انتظار آن می رود که درصورت عدم تعامل رژیم آخوندی با خواسته های جامعه بین الملل, طی کمتر از یکماه آینده شش قطعنامه این شورا و راه افتادن سیل تحریم های همه جانبه علیه دیکتاتوری ولایت در دستور کار امعه بین الملل قرار بگیرند.
در حالیکه سه کشور موسوم به تروئیکا با گذاشتن چند پیش شرط , از جمله ورود رژیم به « مذاکرات با آمریکا ، همکاری کامل با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و توقف غنی سازی و ارائه توضیحات درباره 400 کیلو ذخایر اورانیوم غنی شده 60 درصدی» , پنجره ای بنام « تعویق شش ماهه » برای بند ماشه را در چشم انداز قرار داده اند, اما ورود رژیم آخوندی به این میدان مملو از مین به معنای نوشیدن « جام زهر» , دست کشیدن از سلاح اتمی و تمکین نسبت به خواسته های جامعه بین المللی می باشد.
این روند در حالی است که متولیان حکومتی و بویژه نمایندگان خامنه ای در نمایشات جمعه تلاش دارند تا ضمن مینیمیزه کردن تاثیرات قطعنامه ها , جامعه دردمند ایران را عامدانه گمراه کنند.
برای نمونه آخوند مفت خورعلم الهدی در آخرین سخنان خود در مشهد می گوید : « با یه اسنپ بک چیزی اضافه نمیشه, حالا دو تا نکته هم اضافه بشه, فرقی نمی کنه با گذشته , منتها دارن عملیات روانی می کنند»!!
مهمل بافی های رژیم و « کاغذ پاره » نامیدن قطعنامه ها , به یقین بدلیل ترس و وحشت از مجموعه تحریم هایی است که نه تنها اقتصاد, بازارمالی , تجارت خارجی و صادرات نفت و انرژی بشدت ضربه خورده رژیم را دستخوش بحرانی های عظیم خواهد کرد , بلکه به مانند سیاهچاله ای تمامی عرصه های « نظامی وامنیتی » حاکمیت را نیز زیر ضرب خود قرار خواهد داد.
یک نمونه برای این واقعیت نیز همان سقوط ارزش پول ملی در مقابل ارزهای خارجی بویژه دلار طی روزهای اخیر می باشد که تا تهیه این مطلب به سقف 105 هزار تومان نیز افزایش یافته است.
بدین سان دیکتاتوری ولی فقیه نه تنها با تبعات قطعنامه 2231 روبرو خواهد شد , بلکه با سیاهچاله ای بنام « شش قطعنامه » شورای امنیت نیز دست و پنحه نرم خواهد کرد.
براساس داده این قطعنامه ها موارد زیر را مد نظر قرار داده اند:
« قطعنامه ۱۶۹۶ (سال ۲۰۰۶) – الزام ایران به تعلیق غنیسازی اورانیوم
قطعنامه ۱۷۳۷ (سال ۲۰۰۶) – تحریم فعالیتهای حساس هستهای و ممنوعیت انتقال فناوری.
قطعنامه ۱۷۴۷ (سال ۲۰۰۷) – تشدید تحریمها، محدودیتهای مالی و تسلیحاتی.
قطعنامه ۱۸۰۳ (سال ۲۰۰۸) – محدودیتهای بانکی، بازرسی محمولهها، ممنوعیت بیشتر سفر مقامات.
قطعنامه ۱۸۳۵ (سال ۲۰۰۸) – تأکید مجدد بر تعهدات ایران و تکرار خواستههای قبلی.
قطعنامه ۱۹۲۹ (سال ۲۰۱۰) – شدیدترین تحریمها: تحریم تسلیحاتی جامع، محدودیت بانکی و کشتیرانی».
به موازات این وضعیت نیز باید به روح حاکم بر قطعنامه 2231 که در آن بصراحت بر وجود « تهدید علیه صلح جهانی » تاکید ویژه گردیده , اشاره نمود , امری که در منطق خود می تواند چراغ سبزی برای هرگونه « حملات نظامی » به سایت های اتمی و زیربناهای نظامی و امنیتی رژیم آخوندی تلقی گردد.
بدین سان باید تاکید کرد که خامنه ای بدلیل نبود هرگونه راهکار بلند مدت , مغلوب این بازی خود ساخته شده است. وی به مانند آن قمار بازی است که النهایه « داشت و نداشت » خود را در سبد بازی اتمی قرار داده , بطوریکه در خاتمه آن , « نه راه پس و نه پیش» در چشم انداز دارد.