چرا خامنه ای به پای خود شلیک میکند؟
از آخرین سخنرانی عمومی خامنه ای نزدیک به یک ماه گذشت. سخنان پیشین او در جمع باصطلاح دانش آموزان و دانشجویان مربط به ۱۲ آبان بود. او برغم همه بحرانها طی ۲۴روز گذشته در سکوت بود تا اینکه روز پنجشنبه ۶ آذرماه به بهانه روز بسیج یک پیام تلویزیونی داد. اینکه چرا خامنه ای این مدت طولانی در سکوت بود و چرا در چنین موقعیت زمانی به میدان آمد را می تواند در نکات مورد اشاره اش در این پیام مشاهده کرد.
محورهای اصلی سخنان خامنه ای
رئوس اصلی سخنان خامنه ای شامل موارد زیر بود:
۱.تکذیب نامه نگاری با آمریکا: مهم ترین موضوع سخنرانی خامنه ای که به نظر میرسید برای همین به صحنه آمده است، تکذیب ارسال نامه از طرف رژیم به دولت آمریکا با واسطهگری عربستان و بنسلمان بود. چون اگر خامنه ای در اسرع وقت این را تکذیب نمیکرد؛ برایش خودش و رژیمش هزینه های زیادی در وا رفتن و از هم پاشیدن نیروهای وفادار به ولی فقیه را داشت. او در پیام تلویزیونی خودش در این مورد گفت:
« شایعات درباره ارسال با واسطه پیغام از طرف ایران به آمریکا دروغ محض است. دولت آمریکا شایسته ارتباط و همکاری با جمهوری اسلامی نیست.»
برغم همه مواضع ظاهرا جدی خامنهای در مورد ممنوعیت مذاکره و رابطه با آمریکا،اما باندها مختلف رژیم در این مورد اظهاراتی دارند ک اصلا با خطی مشی خامنهای همخوان نیست و این نشان میدهد که خامنهای به خفا در مورد مذاکره و ضرورت کنار آمدن به این باندها چراغ سبز نشان داده است.
۲-پیروزی نمایی: خامنه ای به خوبی این را می فهمد که بحث و جدل در مورد نامه به ترامپ در مورد پرونده اتمی و التماس مذاکره، چقدر برای بسیجیهای وارفته و پاسداران خفتبار و تحقیر کننده است. به همین دلیل خامنه ای در قسمت دیگری از سخنرانی خودش برای روحیه دادن به نیروهایش بخصوص بعد از جنگ ۱۲ روزه گفت: «آمریکا با همه تجهیزات مدرنش در جنگ ۱۲ روزه شکست خورد. در جنگ دوازده روزه آمریکا به شدت ضرر کرد، آخرین تسلیحات و پیشرفتهترین تسلیحات را در آفند و پدافند به کار برد، از زیردریاییهایش استفاده کرد، از هواپیماهای جنگندهاش استفاده کرد، از پیشرفتهترین پدافندش استفاده کرد اما نتوانست به آنچه که میخواهد به او برسد.»
البته بسیجیها هم میفهمند که منظور خامنه ای از اینکه میگوید دیگران شکست خوردند و ما پیروز شدیم آن است که حکومتش سرنگون نشده است و سرنگون نشدن حکومتش را معادل پیروزی جا می زند.
۳-اذعان به وجود شقه و شکاف در درون حکومت و نگرانی از آن؛
خامنه ای در سخنرانی ۶آذرماه خودش در یک اقدام غیر معمول جنگ باندهای درون حکومت را تایید کرد و خواهان کنارگذاشتن این اختلافات و جنگ و دعواها شد. او گفت :
باید مانند روزهای جنگ ۱۲ روزه «کنار هم قرار بگیریم.». از رئیسجمهور محترم و دولت خدمتگزار حمایت کنیم. دولت بار سنگینی را بر دوش دارد و در حال انجام کارهای مهمی است.
۴- توصیه اخلاقی به مردم در وضعیت بنبست: خامنه ای در پیام تلویزیونی خود با شیادی خاص خودش ؛ بحران های ناشی از آب، نان، گاز، بنزین و … را تایید کرد و از مردم محروم خواست که همه از اسراف در آب، نان، گاز، بنزین و ارزاق عمومی پرهیز کنند و گفت یکی از مهمترین خطرها و ضررها برای کشور، اسراف است. او اسراف در آب، نان، بنزین و کالاها را خطری برای ایران خواند و از مردم خواست از آن پرهیز کنند.
البته این توصیه به عدم اسراف به مردمی که نان در سفره خود ندارند،آبی برای رفع تشنگی برایشان باقی نمانده و حتی هوای سالمی برای تنفس ندارند، بیش از آنکه یک توصیه اخلاقی باشد یک توهین خشمگین کننده است. خامنهای درحالی مردم را به عدم اسراف دعوت میکند که کارگزاران غارتگرش روی دریایی از پول و امکانات یک ملت غارت شده خوش میگذرانند و اصلا درکی از رنج مردم ندارند و هر روز ابعاد تازهای از غارتگری و تبهکاریشان آشکار می شود. این توصیه به مردم در حالی که هیچ چشماندازی برای رفع مشکلاتشان نشان نداده، نشان از نومیدی شخص خامنهای از بهبود اوضاع و نداشتم چشم انداز است.
خامنهای در گرداب سرنگونی؟!
به این ترتیب می توان پیام شتابزده تلویزیونی خامنه ای را تلاشی برای بقا در آخرین سنگر خود تلقی کرد. کاملا روشن است که حتی در بدترین وضعیت طلسم شکستگی او هم، هیچ کارگزار حکومتی حق ندارد و نمیتواند دم از مذاکره با آمریکا بزند و یا به واسطه عربستان با ترامپ نامهنگاری کند. شخص پزشکیان و دور و دستهاش منقادتر و مطیعتر از آن هستند که خودسرانه چنین کاری بکنند.تردیدی نیست که خامنهای در تنگنای سرنگونی و بن بست با این نامه نگاری تلاش دارد درجامعه جهانی که به سمت یکدستی و وحدت عمل نسبت به رژیم پیش میروند، شکاف ایجاد کند و برای بقای خود زمان بخرد. نامهنگاریای که از سوی بن سلمان شخص حامل نامه هم تایید شده است. اما خامنهای از دیگر سو میداند که دامن زدن به چنین فضایی در بین بسیجیها و پاسداران وحشتزده، نومیدی و وحشت بیشتری ایجاد می کند. از همین رو شتابزده به روی صحنه آمد تا جلوی این تلقی را بگیرد.
از سوی دیگر اوجگیری اختلاف در باندهای حکومتی و افشای ناکارآمدی دولت پزشکیان خامنهای را وادار کرد که شخصا بیاید و از پزشکیان حمایت کند و خواهان بستن این شکافها شود.
اما واقعیت آن است که خامنهای درحال شلیک به پای خود است. این تلاشها مسکنهای بدون خاصیتی هستند که نه تنها دردسرهای او را کم نمیکنند بلکه به تشدید بیماری عفونی و مزمن یک دیکتاتور فرتوت کمک می کنند.خامنهای می تواند آخرین تلاشهایش برای بقا و فرار از شکست تاریخی را انجام بدهد اما مردم ما و مقاومت سازمان یافته آنان نیز در صحنه عمل حی و حاضرند. و طبعا خامنهای نباید تردیدی داشته باشد که در این نبرد نهایی او بازنده خواهد بود چرا که تمامی ذخایر استراتژیک خود را پیشتر از این خرج کرده است.
ایران آزادی
