جانباختن مشکوک زنده یاد خسرو علیکردی در شامگاه آدینه ۱۴ آذر در دفتر کارش، با توجه به تکرار قتلهای حکومتی، جای تردید باقی نمی گذارد که این رویداد چیزی جز قتل حکومتی سازمانیافته نیست.
خسرو علیکردی، مبارز و مدافع حقوق بشر، وکیل برجسته، محبوب در میان مردم و خانواده های زندانیان سیاسی و دادخواهان بود که رژیم تحمل فعالیتهای او را نداشت. فقدان این وکیل مبارز و زندانی سیاسی پیشین را به خانواده او، به مردم آزادیخواه و به جنبش دادخواهان تسلیت می گویم.
دستگیری، محکومیت، فشار، تهدید، دزدیدن دوربینهای محل کار، اجازه ندادن برای بررسی چگونگی قتل، یورش به مراسم بزرگداشت هفتم زنده یاد خسرو علیکردی و دستگیری خشونت بار تعدادی از فعالان سیاسی و مدافعان حقوق بشر شناخته شده از جمله نرگس محمدی، سپیده قلیان، هستی امیری، پوران ناظمی، عالیه مطلب زاده و تعدادی از خانواده های شهیدان و شرکت کنندگان و… همهِ این موارد سناریوی همیشگی قتلهای حکومتی را یادآوری می کند. از این منظر بررسی مرگ مشکوک این وکیل برجسته و مدافع حقوق بشر، برگ دیگری به لیست طولانی جنبش دادخواهی اضافه کرد.
رویدادی که در مراسم بزرگداشت هفتم خسرو علیکردی در مشهد اتفاق افتاد قابل تامل برای همه نیروهای مبارز، آزادیخواه و فعالان جنبش ضد دیکتاتوری است. نمی توان بی تفاوت از کنار آن گذشت. شرکت انبوه مردم در هنگام خاکسپاری و در مراسم هفتم بسیار پرشکوه بود. شرکت هزاران نفر در مراسم با شعارهای ضد حکومتی نشان می دهد که مردم با عمل شان روایت ساختگی دیکتاتوری را نمی پذیرند و خودشان صفحات تاریخ را می نویسند.
شعارهایی مبنی بر «مرگ بر دیکتاتور، مرگ بر خامنه ای/ دیکتاتور نگاه کن، عزت خریدنی نیست/ امسال سال خون است، سید علی سرنگون است/ می جنگیم ، می میریم، ذلت نمی پذیریم/ زن، زندگی، آزادی/ پاینده ایران/ به خون سربداران، ایستادهایم تا پایان و…» شعارهایی از جنس مخالفت با دیکتاتوری و در دفاع از آزادی بود. ترکیب و شعارها به مذاق دو طیف خوش نیامد، طرفداران خامنه ای و رضا پهلوی که آمده بودند تا این خیزش را با چند شعار شناخته شده از جمله ««کینگ رضا پهلوی»، «مرگ برسه فاسد؛ ملا، چپی، مجاهد» و… مصادره کرده و برای رسانه های استعماری خوراک تهیه کنند.
این عده انگشت شمار که در ویدئوها چهره شان هم دیده نمی شود تلاش می کردند تا سخنرانی خانم نرگس محمدی که از طرف خانواده زنده یاد خسرو علیکردی دعوت شده بود را قطع کنند. جماعت عقب مانده سلطنت طلب که هنوز سودای برده شدن مردم در خدمت تاج را دارند، فضای جمعیت را به سود خود ندیدند و یکباره روح رضا شاه را احضار کردند. در هنگام این نمایش، ماموران جمهوری اسلامی سوار بر روح احضار شده رضا شاه به مردم تاختند و با خشونت عده ای را دستگیر کردند.
سناریوی سوار شدن بر جنازه تاریخ و سودبردن از جمعیت به نفع بچهِ شاه توسط ویدئوهای ارسال شده از طرف شهروند خبرنگاران خیلی زود آب رفت. بچه شاه پابرهنه از خواب پرید و به خیال یک پروژه دیگری برای نقش آفرینی خیلی سریع پیام داد و از کسانی که اسمش را آوردند تشکر کرد. در حالی که بیشمار شرکت کنندگان از دهه پنجاه و پنجاه و هفتی ها بودند که علیه دیکتاتوری پدرش مبارزه کرده بودند. رضا پهلوی معنای پیامهای خودش را هم خوب متوجه نیست. او در روز ۱۶ آذر هم پیام داد. در حالی که موضوع 16 آذر، روز دانشجو به قتل رسیدن ۳ دانشجوی مبارزه در دیکتاتوری پدرش بوده است.
رویداد روز آدینه بار دیگر نشان داد که رضا پهلوی و هواخواهانش با رژیم ولایت فقیه در سرکوب جنبشهای ضد دیکتاتوری و مترقی همسو هستند. هر دو همدیگر را بازتولید می کنند. رژیم سلطنتی با سرکوب نیروهای مترقی، استبداد دینی ولایت فقیه را تولید کرد و جمهوری اسلامی با سرکوب نیروهای مبارز، مترقی و ترس از سرنگونی، میدان را برای نبش قبر رضا شاه و بازتولید قدرت پوشالی و شمشیر زنگ زده دیکتاتوری سلطنتی باز می کند. همدستی شیخ و شاه، هزینه مبارزه مردم را افزایش می دهد. باید این همدستی هرچه بیشتر افشا شود.
جنگ خبر