خامنهای روز سهشنبه ۲۹اسفند در پیام نوروزی و چهارشنبه اول فروردین در سخنرانی مفصل سنواتی خودش در مشهد، دربارهٴ مسایل مختلف و عمدتاً مسایل اقتصادی – اجتماعی که در شرایط انفجاری قرار دارد، به موضعگیری و ابراز نظر پرداخت:
خامنهای سال ۹۷ را سال «حمایت از کالای ایرانی» نامگذاری کرد؛ و در حالی شعار تولید ایرانی، مصرف ایرانی و امثال آن را، سر داد که پیام نوروزی خودش را به دور از سنت ایران و ایرانی و در ضدیت با آن بهجای اینکه در کنار سفره هفت سین اجرا کند، در کنار تصویر منحوس خمینی ارائه کرد و اکنون هم نامگذاریش در شرایطی که تولید ملی به اعتراف عموم دستاندرکاران در انتهای مسیر انهدام کامل قرار دارد، او شعار حمایت از کالای ایرانی را میدهد که بیشتر یک طنز مسخره است. او گویا فراموش کرده که خودش اول سال ۹۶ گفته بود که ۶۰درصد ظرفیت تولیدی کارخانهها تعطیل است. این رقم قطعاً طی این یک سال هم به مراتب بیشتر شده است. خامنهای در مورد این نامگذاریها گفت برخی میگویند این نامگذاریها چه فایدهای دارد، شما که به آن عمل نمیکنید. این در واقع اعتراف به پوشال بودن اینگونه شعارها در عمل است. جالب اینکه در نوروز۹۶ هم او سال ۹۶ را سال اقتصاد مقاومتی و تولید و اشتغال اعلام کرده بود که لاف و گزافی بیش نبود و در عمل هم هیچ اثر و نمودی در مورد این شعار و پیشرفت آن دیده نشد و او خودش در۲۹بهمن ۹۶ (یعنی پایان سال) گفت یک کارهایی در این مورد شده ولی نه آنچنان، که اعتراف به شکست این شعار بود.
خامنهای سپس به تعریف کالای ایرانی و تولید آن پرداخته میگوید « کالای ایرانی یعنی محصول نهایی کار و سرمایه و فعالیت اقتصادی و ذهن و ابتکار و همه چیز سرمایهگذار با سرمایه خود..». هرکس مختصر دستی در امر تولید و بازار و اقتصاد ایران دارد بهوضوح میداند که در اقتصاد ایران که مشخصه اصلیاش اقتصاد رانتی با بهرههای دو رقمی، متکی بر واردات و مغایر تولید ملی و اشتغالزایی است، هرگز مجالی برای سرمایهگذاری تولیدی داخلی با بهره یک رقمی و محدودیتهای گوناگون باقی نمیماند. کما اینکه خودش هم در همین صحبت به شکست و غیرواقعی بودن سرمایهگذاری تولیدی در این نظام اشاره کرده و میگوید « به بنده مراجعه میکنند، موارد زیادی شکایت میکنند، میگند ما این کارخانه را ایجاد کردیم، این محصول را تولید کردیم، به مجرد اینکه این محصول خواست بیاید به بازار، یکدفعه دیدیم در گمرک باز شد از خارج مشابه این جنس وارد شد، موجب میشود که کارخانجات ما بسیاریشون از این جهت ناکام بمانند، بعضی ورشکسته بشوند و مشکلات براشون بهوجود بیاید».کما اینکه صنعت کفش، صنایع پارچه و نساجی، صنایع چرم و بسیاری دیگر طی سالیان گذشته در همین روند نابود شدهاند.
میگویند روزی ملا نصرالدین ظرفی را در دست روبه آسمان ایستاده بود، پرسیدند ملا این چه کاری است که میکنی؟گفت منتظرم شاید پرندهای در حین پرواز تخم بگذارد و در این ظرف بیفتد که غذای خانواده را تأمین کنم. اکنون خامنهای در حالی که تولید ایرانی مورد نظرش نه به بار است و نه به دار! طرح صادرات آن به ۱۵کشور همجوار را هم تا حد تأمین ۲۰درصد مصرف آنها مهندسی! کرده است. گویی فقط مشکل مدیریت واردات است که آن را هم به مدیران توصیه میکند! این در حالی است که اقتصاد رانتی متکی به تجارت و دلالی بهجای تولید، طی ۳۹سال حاکمیت آخوندها بنیاد تولید ملی را نابود کرده و به گفته برخی مقامات دستاندرکار رژیم اصلاح این روند در کادر نظام اقتصادی موجود هرگز پاسخ ندارد.
خامنهای در مورد قاچاق کالا هم که یکی از محورهای بحثش بود، به منشأ این قاچاق که بنا به اعتراف قبلی خودش به ۲۵میلیارد دلار بالغ میشود، هیچ اشارهیی نکرد. در حالی که همه میدانند که منشأ آن سپاه و بیت خودش است. به چندین اسکله سپاه که سکوی پرتاب کاروانهای بزرگ قاچاق است، اشارهیی نکرد و با فرافکنی مبتذل و فرار به جلوی خود مردم را مقصر اعلام کرد که چرا جنس خارجی مصرف میکنند، چرا تولید ایرانی خریداری نمیکنند و… خامنهای مدعی شد که اگر همان مقداری که جوانهای ما تعصب دارند نسبت به فوتبال… یکی طرفدار تیم رئاله… اگر همین اندازه تعصب نسبت به اقتصاد ملی و تولید داخلی داشته باشند، بسیاری از کارهای ما اصلاح خواهد شد!
خامنهای (کما این که برخی دیگر از سردمداران رژیم) در سخنرانیهای قبلی خود گفتهاند که اعتراض حق مردم است اما ولیفقیه ارتجاع در سخنرانی نوروزی خودش نه تنها چنین حرفهایی نزد بلکه با کمال وقاحت مشکل مردم را نه فقر و بیکاری، بلکه مصرفگرایی، اصراف و زیاده روی و زیاد خرج کردن، رفاه طلبی افراطی، اشرافیگری دانست که «متأسفانه از طبقات بالا سر ریز میشود به طبقات پایین» نامید. او همچنین در مورد عدالت هم آشکارا از حرفهای قبلی خودش عقبنشینی کرد و عملاً آن را پس گرفت و بهنقل از بانک جهانی(به جای استناد به دهها سنجش و ارزیابی عینی کارشناسان داخلی)، نتیجهگیری کرد که خط فقر به ۹درصد!رسیده و شکاف طبقاتی هم به میزان زیادی کم شده: « بنده در چند هفته قبل گفتم در عدالت عقبیم. در بحث عدالت عقبیم. عقیده من همینه. منتهی دیگران، بدخواهان جور دیگهیی استفاده کردند. معنای این حرف را این قرار دادند که کشور در باب عدالت هیچ حرکتی انجام نداده است. این خلاف واقعه. در باب عدالت کارهای بسیار زیادی انجام گرفته، کارهای بسیار خوبی انجام گرفته… اگر شما مقایسه کنید کشور ما را… یا با بسیاری از کشورهای دیگر میبینید در اینجا فاصله طبقاتی کمتر است تواناییهای قشر ضعیف بیشتر است..»
خامنهای همچنین در سخنرانی خودش گفت هیچ کس بهخاطر عقیدهاش تحت تعقیب قرار نمیگیرد! شگفتا! راستی چرا او چنین حرفهایی میزند که کمترین پایی در واقعیت ندارد؟ واقعیت این است که او ضمن دجالگری و وارونه گویی سخیف، به نوعی جواب حرفهای اخیر روحانی را در باب آزادی و بهرسمیت شناختن اعتراضات میداد.
خامنهای در این صحبتها هیچ اشارهیی به مهمترین مسائل مبتلابه رژیمش مثل تحریمها و ضربالاجل ۱۲۰روزه برجام نکرد و موضوع موشکی و منطقهیی را هم اساساً از کنارش گذشت؟ کما اینکه به موضوع قیام هم هیچ اشارهیی نکرد. چرا؟
علت هیچ چیز جز بنبست و نداشتن راهحل در این موارد نیست، سکوت کرده چون نه میتواند بگوید چنین چیزی نیست و نه وقتی تأیید کند میتواند درباره آن حرفی بزند. یا باید در قبال خواست جامعهٴ بینالمللی بایستد و یا به این خواست تن بدهد و جامزهرهای بعدی را یکی پس از دیگری سر بکشد.
واقعیت این است که خامنهای در این صحبت ها بهوضوح چنتة خالی، بنبست و بحران بیراهحلی خود را به نمایش گذاشت و نشان داد که او حتی ظرفیت مانورهای قبلی خودش را هم دیگر ندارد و اکنون کاملاً ته کشیده است. او قبلاً گفته بود که مطالبات مردم حق است؛ به من هم انتقاد وارد است؛ در زمینة عدالت عقب هستیم و… اما در این سخنرانی معکوس همه آنها را گفت! قابلتوجه است که با گذشت چندماه از قیام دیماه و تمامی ترس و تهدیدی که رژیم از بابت قیام احساس میکند، اما در این رژیم هیچ نشانی و هیچ حرکتی از هیچ چیز جز سرکوب محض دیده نشد، نه حتی یک ژست اصلاحی اقتصادی یا سیاسی و غیرآن. در سخنرانی اول فروردینخامنهای در همه زمینهها نه تنها از حرفهای قبلیاش عقبنشینی کرد بلکه حرفهای جدیدش هم بسیار عقبتر از قبل است. او نه تنها راه اعتراضات سیاسی بلکه حتی باب اعتراضات صنفی را هم بست و نشان داد که حتی آن را هم تحمل نخواهد کرد. خامنهای اگر فی الواقع راهحلی داشت امروز آن را رو میکرد. حرفهایش فقط تشدید سرکوب را نشان میدهد گرچه در سرکوب هم برگ جدیدی ندارد که بخواهد رو کند…
برگرفته از سایت مجاهد