اگر در در یک نگاه اجمالی بخواهیم، نمایش انتخابات از سوی دیکتاتوری ولی فقیه را جمع بندی کنیم، به یقین واژه ای بجز شکست کامل برای آن نمی توان یافت.
نه ی بزرگ جامعه، در پی فراخوان مقاومت با فعالیت های کانونهای شورشی برای تحریم این شعبده بازی، به یقین نقش ویژه ای در ناکام ماندن کلیت نظام آخوندی ایفا نموده اند.
خامنه ای که اکنون در چنبره ای از بحران های لاعلاج داخلی و بین المللی قراردارد، تلاش داشت تا با هرچه بیشتر امنیتی نمودن ایندور از نمایش، میخ ولایت را کوبیده و بدین سان بحران ها را تحت کنترل درآورده و بدین سان حاکمیت را از پیچ مهمی عبور دهد.
این خط بندی در حالی بود که در مقابل هردو باند، توده های بجان آمده و اساسا عنصر قیام آفرین صف آرایی کرده اند. لذا اکنون در فردای برگزاری نمایش انتخابات، می توان شکست اخیر خامنه ای را با شکست مهندسی رژیم برای جلوگیری از قیام و سرنگونی مترادف نمود.
درحالیکه خبرگزاری وابسته به پاسداران، موسوم به فارس در گزارش تبلیغی از حضور «۴۰ درصدی» رای دهندگان سخن به میان آورده، اما داده های میدانی در بهترین حالت از مشارکت «۱۰ درصدی» نیروهای رژیم خبر میدهند.
دراین رابطه خانم مریم رجوی تحریم بزرگ نمایش انتخابات در فاشیسم دینی را به مردم ایران تبریک گفت و آنرا «رویارویی بیش از ۹۰ درصد مردم ایران با حاکمیت آخوندها و رأی مردم ایران به سرنگونی» توصیف نمود .
خانم رجوی افزود: «شکست بزرگ رژیم در کشاندن مردم به پای صندوقها، جوشش بلافصل خون ۱۵۰۰ شهید قیام آبان و خیزشهای بعدی مردم ایران است. این بایکوت بی سابقه «نه» بزرگ به خامنه ای و روحانی و تمامیت رژیم آخوندی و بیانگراستقبال عمومی از شعار کانونهای شورشی در باره «رأی من سرنگونی» است.
براین اساس و در بهترین حالت تنها ۶ میلیون از ۵۹ میلیون حق رای درکل کشور، در این شعبده بازی مشارکت داشته اند. سخن از رقمی از کل نیروهای تا دندان مسلح رژیم است که در بهترین حالت و با یک حساب سرانگشتی و با نیم نگاهی به مجموعه نیروهای امنیتی، سپاه، بسیج سرکوبگر و نان بگیران و مجموعه دوایر حکومتی به انضام خانواده های آنان، به پای صندوق های رای کشانده شده اند.
صرفنظر از اینکه خامنه ای از کیسه جادو و جنبل نظام چه رقمی را بیرون آورد و صحنه این نمایش را به کدامین نیروهای وفادار بخود آراسته نماید، اما حقیقت در صحنه داخلی آن است که برگی در تاریخ نکبت بار این رژیم ورق خورده و آبی ریخته شده که دیگر بجوی باز نخواهد گشت.
شکست ولی فقیه اکنون به مثابه شکست کلیت نظام برای «رنگ کردن» یابوی ولایت بعنوان قناری است که تا قبل از یازدهمین دور از نمایشات، بخورد طرف های خارجی می داد.
با شکست اخیر باید اضافه نمود، خامنه ای پاسخ خود را از جامعه دردمند ایران که تماما از این نظام سرکوبگر، فاسد، غارتگر و خون ریز، بیزار و متنفر می باشند، گرفت.
قدم بعدی به یقین هرچه شتابان تر شدن چرخ های قیام و رسیدن به حاکمیت مردمی با سرنگونی رژیم آخوندی است.
همبستگی ملی