تلویزیون الجزیره دربیان حکومت ایران اینگونه تعریف شدهاست:
– «قطر، با استفاده از رسانه معروف الجزیره به زبانهای مختلف، تلاش کرد در روابط با کشورهای همسایه خود در همه شئون زندگی کشورهای منطقه، عملاً دخالت کند… در حالی که… ظلمهایی که در حق مردم خود انجام میداد را مورد سؤال قرار نمیداد. همچنین عدم وجود دموکراسی در قطر و مشارکت سیاسی جدی در این کشور را مورد اشاره قرار نمیداد… ورود این کشور به صحنه سوریه، حمایت مالی و تسلیحاتی از نیروهای شورشی، همکاری با سازمانهای جاسوسی دنیا علیه سوریه، حمایت از اخوانیها در مصر و وادار کردن آنها به خصومت با همه جریانهای سیاسی و فرهنگی در مصر و جهان اسلام، عملاً وضعیتی را مورد توجه قرار داد که کلیه کشورهای پیرامون فلسطین اشغالی دچار ضعف و سستی و درگیری شوند و عملاً امنیت اسراییل با این روش تضمین شود.» (۱)
– «عملیات داعش در سامرا و موصل، با مدیریت مستقیم افسران… قطر انجام شد تا استانهای سنی نشین جدا شده و خیلی زود، تمام مناطق شمالی عراق به تسلط دولت اسلامی عراق و شام در آید.» (۲)
وحالا چنین امامزادهای با چنان ویژگیهای معرفیشده، شفادهندة محمدجواد ظریف وزیرخارجه «مهمترین حکومت حامی تروریسم در جهان»، در خطاب قراردادن جک دورسی مدیرعامل توئیتر قرار گرفتهاست:
– «سلام جک. توئیتر حساب کاربران واقعی ایرانی شامل مجری های تلویزیونی و دانشجویان را با فرض اینکه بخشی از یک عملیات نفوذ هستند بست. چطور است به روبات های واقعی! در تیرانا… نگاهی بیاندازید؟» (۳)
ضمیمه کردن لجنپراکنی الجزیره انگلیسی (۴) علیه مقاومت ایران بلافاصله پساز انتشار توسط محمدجواد ظریف در این توئیتاش و مورد استناد قرارگرفتن بعدی توسط سفیرآخوندها در لندن، البته گویای طرحریزیهای قبلی برای اینگونه خبرسازی بود و نشان میدهد چنین محصولاتی که تماماً «بهفرموده» وزارت اطلاعات آنها صورت گرفته، چیزی جز سفارشات تکراری و مبتذل سالیان فاشیسم آخوندی برای فراربهجلو آنهم برای منحرفکردن اذهان از فضیحت تروریسم سایبریاش و بستهشدن حسابهای دروغپراکنی آن نبوده است؛ اما درهرحال نشاندهندة هماهنگی جهانی تروریستها در مددرسانی بههمدیگر در بزنگاههای مختلف نیز هست.
فورین افیرز (۵) درباره رویکردهای فریبکارانه آخوندها در طرح حرفهایشان از زبان طرفسوم مینویسد:
– «بنا به گفته فایرآی، شرکت امنیت سایبری که اولین بار در این رابطه هشدار داد، گروههایی که در این کارزار شرکت دارند اغلب خود را بهعنوان رسانههای خبری مستقل ارائه میکردند اما درواقع با رسانههای دولتی ایران مرتبط بودند. محتوای آنها طراحی شدهبود تا مسائل و روایات در راستای سیاست خارجی ایران… را تبلیغ نماید… امروزه، محتوای [تولیدات] زبان انگلیسی در خدمت اشاعه تصویر رژیم از مسائل مختلف در غرب است درحالیکه برنامه به زبان عربی در جهت ایجاد سمپاتی در میان جمعیت عرب در منطقه است.
چندین سازمان تبدیل به منابع اطلاعات شدهاند. وزارت اطلاعات و امنیت که بعد از انقلاب جای ساواک را گرفت و نقش کلیدی در شکل دادن و اجرای کارزارهای پیامرسانی رژیم بازی کرده است. سپاه پاسداران شبهنظامی نیز واحد اطلاعات خود را دارد و چندین رسانه را اداره یا بهصورت غیرمستقیم کنترل میکند»
وزارت اطلاعات برای این دستگاه دروغپراکنی علیه مقاومت ایران، چرخه ثابتی دارد که سالیان پیش بهکرات از سوی مقاومت ایران افشاشده است. دریکی از سندهای محرمانه خبرگزاری رسمی رژیم به تاریخ ۱۴شهریور۱۳۷۵ که توسط مقاومت ایران افشا شدهاست، چنین آمده:
– «… ازآنجاکه این خبر بهصراحت از یکشاهد عینی، حضور نیروهای ایرانی را در خاک عراق گزارش میکند، خطرناک ارزیابیشده و ضرورت سازماندهی اقدامات برای انحراف این خط موردتوجه قرارگرفت. پساز برگزاری جلسهٌ طرح و برنامه، طرحی تدوین شد تا با استفاده از اطلاعات ارائهشدهٌ موجود، مبنیبر حضور نیروهای ایرانی در کردستان، ضمن پذیرش اینکه نیروهای ایرانی در کردستان وجود دارند، بهتدریج این نیروهای ایرانی را «سازمان [مجاهدین]» معرفی کنیم. با این توصیف هم اخبار موجود پذیرفتهشده و بهعنوان مستندات خبر مورداستفاده قرار میگیرد، هم بارمنفی این اخبار بهسمت [مجاهدین] هدایت میشود و ضربهای به آنها خواهدبود.
با این توصیف، طی هماهنگی با خبرگزاری ج.ا.ا و نیز با هماهنگی عوامل همکار در اروپا و آمریکا، خط خبری در این زمینه فعال شد.» (۶)
همچنانکه دیدهمیشود پروسه خبرسازی در دستگاه جنگروانی آخوندها عقبة عریضوطویلی دارد. وزارت اطلاعات این رژیم برای اینکار، طی پروسههایی طولانی، بدون جلب کمترین توجهات، مأموران خود را بهعنوان خبرنگار و برنامهساز مستقل در رسانههای کشورهای مختلف نفوذ میدهد. سپس برحسب ضرورتهای جنگروانی موردنیاز هرمقطع، چنین سلولهای خفتهای را بهکار میگیرد. آنها برای شکلدادن به محتوای خبرهایی که در مقر وزارت درتهران تنظیم شدهاست با مأموران توجیهشدة دیگری که اساساً از میان بریده خائنان جنبش مقاومت گستردة مردم ایران استخدامشدهاند، چفت میشوند تا از این طریق منبع جعلی برای خبر ساخته و رد منبع اصلی آن از دید ناظران پنهان شود. بعداز انتشار خبر مربوطه در رسانة خریداریشده، مأموریت رسانههای حکومتی شروع میشود تا با تکمیل اینچرخه به بازخورد و پروبال دادن بهآن بپردازند و دامنة انتشار را گسترش دهند. نهایتاً ارگانهای تروریستی یا سیاسی و حقوقی آخوندی وارد بهرهبرداریهای خاصخود از این شیطانسازی میشوند و آنها را تحتعنوان حقایق بیانشده توسط طرفسوم، بهکار میگیرند.
اما این بار علاوه بر فضیحت همدستی تروریسم آخوندی با الجزیره معلومالحال، آنچه حائز اهمیت است حضیض نظام ولایتفقیه در نواختن شیپور از دهانة گشاد آن است. درحالیکه ریل منطقی شیطانسازی علیه مجاهدین میبایست ابتدا با پروپاگاندا علیه آنان شروعشده سپس به اقدامات حقوقی و شانتاژ و نهایتاً به تروریسم و سرکوب وحشیانه ختم شود. اینبار تعادل موقعیت بالای مقاومت ایران ریلی معکوس برآن تحمیل کرد. رژیم آخوندی ازناچاری ابتدا با اقدام تروریستی علیه مجاهدین وارد صحنه شد و پساز شکست خفت باری که به دستگیری دیپلمات تروریستش ختم شد با حقارت و ذلت یک گام عقب نشست و به شکایت از مجاهدین بهمثابه آلترناتیو خودش به شورای امنیت ملل متحد روآورد. (۷) بعداز شکست در این تلاش هم باز گام دیگری به عقب برداشت و تازه بهفکر استفاده از پروپاگاندا علیه قیام و آلترناتیوقدرتمندی افتاد که سمتوسوی قیام و سرنگونی را هدایت میکند. چنین فلاکتی، آیا بیانگر استیصالش در مقابله با بدیل دمکراتیک خود نیست؟
(۱) ارگان تبلیغاتی سپاه پاسداران خامنهای موسومبه خبرگزاری فارس ۲۶آبان۹۲
(۲) ارگان تبلیغاتی نیروی تروریستی قدس سپاه موسومبه خبرگزاری تسنیم ۲۱خرداد۹۳
(۳) سایت پاسدار محسن رضایی سرکرده سابق سپاه پاسداران خامنهای موسوم به تابناک ۲۵شهریور۹۷
(۴) تلویزیون الجزیره انگلیسی ۲۵شهریور۹۷
(۵) فورین افیرز ۲۴اوت۲۰۱۸
(۶) کتاب «اسناد طرحها و توطئههای سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی رژیم آخوندی» از انتشارات «کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملی مقاومت ایران»، بهمن۱۳۷۷
(۷) ارگان تبلیغات رسمی دولت حسن روحانی موسومبه خبرگزاری ایرنا ۲مرداد۹۷
سایت ایران افشاگر