خامنهای روز ۱۲ آبان در دیدار با جمعی از بسیجیها تحت عنوان دانشآموزان و دانشجویان به بهانه سالگرد سیزده آبان، رابطه ایران و ایالات متحده را «تقابلی ذاتی» خواند و هرگونه نزدیکی و همکاری با آمریکا را مشروط به عقبنشینی کامل واشینگتن از حمایت از اسرائیل، خروج پایگاههای نظامی از منطقه و ترک مداخلات دانست!
خامنهای تسخیر سفارت آمریکا در سال ۵۸ را اقدامی تاریخی و هویتی معرفی کرد که «هویت حقیقی دولت آمریکا» را روشن ساخت و با اشاره به کودتای ۲۸ مرداد و سابقه مداخلات خارجی، دشمنی با آمریکا را ریشهدار دانست.
خامنهای راهحلِ بسیاری از مشکلات کشور را «قوی شدن» – در ابعاد مدیریتی، علمی، نظامی و انگیزشی- معرفی کرد و از دولت درمانده پزشکیان و نهادهای غارتگر حکومتی خواست کارها را با قوت انجام دهند. او همچنین بر ضرورت حفظ حجاب، انس با معنویات و درسآموزی از تاریخ تأکید کرد و تسخیر سفارت را بهعنوان رویدادی که اسناد توطئه را فاش کرد توجیه نمود. نهایتاً او گفت درخواست همکاری با آمریکا صرفاً در صورتی قابل بررسی است که واشینگتن شرایط مورد نظر او را بپذیرد و این امر «در حال و آینده نزدیک» محتمل نیست.
نگاهی به سخنان امروز خامنهای
۱. تکرارِ نسخه «تقابلِ ذاتی»
خامنهای بار دیگر «تقابل ذاتی» را بهعنوان اصلِ بنیادین رابطه با جهان بیرونی اعلام میکند؛. این رویکرد ناشی از این واقعیت است که اگر درشرایط ضعف کنونی دست به عقبنشینی بزند هزینههای این عقب نشینی برایش بسیار گران تمام می شود. لذا ضرورت می بیند که همچنان بر طبل تقابل بکوبد!
۲. بستنِ دوباره راه گفتوگو؛
خامنهای عملاً درهای مذاکره با آمریکا را تا زمان اجرای درخواستهای نامعقول بازنمیگذارد و لذا سیاست رسمیِ «قفل بر دیپلماسی» را بازتولید میکند. نتیجه منطقی چنین موضعی، انزوای بیشتر رژیم، فشار اقتصادیِ مداوم و از دست رفتن آخرین راهحلهاست. بهعلاوه، بستن راه مذاکره بهمثابه اعتراف به ناتوانی در مدیریت شکافهای درون نظام است:
۳. مصادره و وارونه نمایی تاریخِ ملی شدن نفت
خامنهای تلاش میکند میراث ملیسازی نفت را بهعنوان خط مستمرِ ضد استکبار به نام جمهوری اسلامی مصادره کند؛ اما تاریخ واقعی گفتمان خامنهای را باطل می سازد. کاشانی، که در مقاطعی با ملیشدن همراه بود، نهایتا به اردوی استعمار و استبداد محمدرضا شاه پیوست و با خنجر خیانت به نهضت ملی عملا مسیر شکست تاریخی این جنبش را فراهم ساخت.
اما خامنهای با اصرار برِ روایت یکدست تاریخ، میکوشد هویت جنبشهای متنوعِ ملی را یکدست به سود مشروعیت حکومت خود تبدیل کند .
درحالی که تاریخ ایران گواه بر این است که آخوندهایی مثل فضلالله نوری در جریان مشروطه و کاشانی در جنبش ملی کردن صعنت نفت در کنار استعمار و استبداد ایستادند. کما اینکه اکنون نیز شاه و شیخ در یک جبهه علیه مردم ایران و مقاومت سرفراز آنان قرار دارند.
۴. دفاع از تسخیر سفارت در برابر تردیدهای داخلی
خامنهای تسخیر سفارت را «کشف توطئه» و عملِ هویتی معرفی میکند؛ خامنهای میکوشد با این روایت یک طرفه از وقایع آن زمان بر تردیدهایی که هم اکنون نزدیکانی مثل ناطق نوری بر موضوع سفارت ایجاد کردند، غلبه کند. خامنهای به خوبی فهم میکند وقتی چنین سخنی از قول کسی مثل ناطق نوری به صورت علنی مطرح شد، پیشاپیش در محافل مختلفی پذیرفته شده است.
تاکید خامنهای بر مشروعیت مطلقِ تسخیر سفارت ، بیشتر شبیه محافظت از سرمایه نمادینِ است که خامنهای میخواهد با آن حکومتش را حفظ کند. و این همان موضع تدافعی کامل اوست.
۵. تاکید بر حجاب بهعنوان تاکتیکی برای سرپوشگذاری بر ناکارآمدیها
تاکید بر حجاب و «بازگشت به معنویات» در متن سخنرانیهای خامنهای بهشکل منظمی همزمان با اوجگیری بحران اقتصادی و سیاسی تشدید میشود؛ این تاکتیک روش لو رفتهای دارد: ضعفهای ساختاری و مدیریتی را با پافشاری بر ارزشهای نمادین پوشانده و هر صدای اعتراضی را بهعنوان بحران هویتی قاببندی میکند.
جمع بندی نهایی سخنان خامنهای
سخنان ۱۲ آبان خامنهای بیش از آنکه برنامه عملی برای حل مسائل کشور ارائه کند، حاوی استراتژیِ «فرار رو به جلو» است. او با برجستهسازیِ دشمنِ بیرونی (آمریکا و اسرائیل)، مصادره تاریخ ملی و تقویت نمادهای هویتی (حجاب، تسخیر سفارت)، میکوشد جلوی گسترش شکافهای درونیِ حکومت را بگیرد و از رسیدن اختلافات داخلی به نقطه تنازعِ جلوگیری نماید. به بیان روشنتر سخنان امروز خامنهای بار دیگر یادآور بن بست استراتژیک یک دیکتاتور است. او تمامی سرمایههای استراتژیک خود را خرج کرده است و اکنون در پایان راه قرار دارد.
از سخنان خامنه ای کاملا پیداست که هیچ راه حلی برای مشکلات و معضلات پیش رو ندارد. تنها تلاشش این است که با وارونه گویی تاریخی یا روایت جعلی از واقعیتهای روز جامعه زمان برای بقای خود بخرد.
اگر به تمامی سخنرانیها و پیامهای اخیر خامنهای بخصوص بعد از جنگ ۱۲ روزه نگاهی بیندازیم، این درجا زدن و بدون چشمانداز بودن را می توان در همه آنها دید. برغم اینکه به پزشکیان توصیه کرده که به جامعه امید بدهد اما خودش دستش خالی است و تنها با پرگویی تلاش دارد ضعفش را بپوشاند.
ایران آزادی
