یکبار دیگر با به شهادت رساندن یک کودک ۹ ساله در شوشتر، حقیقتی بنام « خامنه ای کودک کش» در ایران به اثبات رسید.
سخن از فرمان آتش به اختیار از سوی یک ولی فقیه درمانده و سرکوبگر میباشد که به یقین ابعاد دنائت و جنایت وی اکنون فرامرزی گردیده است.
درتازه ترین نمونه نیروهای آتش به اختیار ولایت در جاده اهواز به شوشتر دست به جنایتی دیگر زده و ضمن به رگبار بستن یک وانت، « مرتضی دلف زرگانی » کودک 9 ساله را قتل رساندند.
براساس این گزارش، خانواده وی اظهار داشته است : « ماشین پلیس بدون هیچ حکم یا دادن ایست یا حتی آژیر یکباره اقدام به رگبار بستن به ماشین وانت پراید میکند و گلوله به مرتضی ۹ساله اصابت میکند و در همان لحظه فوت کرد.
وی افزود: « زمانی که ماشین کلانتری را پشت سر خود دید، قصد توقف داشت، اما بدون هیچ هشداری و بدون حکم یکباره ماشین به رگبار بسته شد. مرتضی تنها به پدر خود نگاهی کرد، لبخند زد و در جا فوت میکند». ( سایت مجاهدین خلق ۲۰ خرداد ۱۴۰۲)
واقعیت در دیکتاتوری ولی فقیه آن است که از فردای خیز بلند مردم و مقاومت ایران برای سرنگونی و بویژه طی گذشته بیش از هشت ماه از قیام در شهرهای میهن، وجود وحشت، هراس، ریزش و درماندگی در نیروهای زهوار دررفته حکومتی را بخوبی میتوان درتقابل با توده های بی سلاح بخوبی رویت نمود.
ابعاد وحشت حکومت از مردم اکنون بحدی است که نمونههای آن را می توان بوفور در ضرب وشتم ، سربه نیست نمودن قهری، خانه های امن و یا شلیک مستقیم به وسائل و خودروهای نقلیه که عموما بدون هرگونه هشدار قبلی و یا ایست و بازرسی هدف قرار میگیرند، رویت نمود.
دراین راستا کافی است تا نیم نگاهی به اسامی و لیست بلند بالای کودکانی انداخت که تنها طی این مدت کوتاه بدست نیروهای وحشی و تا دندان مسلح رژیم آخوندی به شهادت رسیدهاند.
ابعاد جنایات علیه کودکان در ایران بحدی است که در بهمن ماه گذشته یونیسف در بیانه ای از وجود حداقل« ۷۰ کودک » در میان قربانیان خبرداده است.
تمامی این کودکان توسط نیروهای امنیتی، لباس شخصی ها، نیروهای انتظامی، کادرهای سپاه مردم کش پاسداران و بسیج جنایتکار به قتل رسیده و یا در زندان های براثر شکنجه جان خود را از دست داده اند.
همچنین باید تاکید نمود که رژیم آخوندی تا به امروز از تشکیل هر گونه پرونده ای علیه آمران ، عاملان ، ضاربین و خاطیان خودداری نموده و از برگزاری یک رسیدگی بین المللی با حضور کارشناسان حقوق بشر نیز جلوگیری کرده است.
.
درمیان این لیست بلند بالا، کودکان ۷ تا نوجوانان ۱۷ ساله به چشم می خورند، امری که مهر تائیدی بر یک سایست راهبردی با هدف کشتار سیستماتیک کودکان از سوی دیکتاتوری ولی فقیه را به اثبات می رساند.
با ئوجه به روند روبه رشد کودک کشی از سوی رژیم جنایتکار آخوندی، حال باید از مجامع به اصطلاح مدافع حقوق بشر سوال کرد که موضوع راه اندازی « کمیته حقیقت یاب» که طی ماه های گذشته آن را در بوق و کرنا نموده اند، به کجا رسیده و این کمیته هنوز چه میزان زمان برای حل و فصل امور « پرسنلی، مالی و سازماندهی» خود نیاز دارد؟
به یقین دست روی دست گذاشتن و تماشای بحرانی بنام قتل عامدانه کودکان واسیران قیامی در ایران، به معنای دادن چراغ سبز به یک دیکتاتوی خون ریز و سرکوبگر برای ادامه اعمال ضد انسانیاش می باشد.
همبستگی ملی