عقب نشینی های فرسنگی از سوی دیکتاتوری ولیفقیه در بسیاری از زمینهها، بویژه منطقهای و بینالمللی سخن از آن دارند که خامنهای درمانده تلاش دارد تا با باز نمودن « سوپاپ »، از خفگی کامل که صد البته ناشی از قیام های داخل کشور و واقعیت سرنگونی میباشند، خلاصی یاید.
بدین سان حاکمیت با راه اندازی مجموعهای از راهکارهای مقطعی مانند ایجاد رابطه با کشورهای حاشیه خلیج فارس، در سایه بظاهر « تنش زدایی»، علائم و نشانههای این راهکار را به بیرون ساطع کرده است.
دست دراز کردن بسوی کشورهائیکه تا چندی پیش خامنهای از سران آنان با عناوینی مانند « خبیث، بی تجربه، جانی، وحشی و تروریست » نام میبرد، به یقین ریشه در واقعیت دیگری بنام نیاز شدید حکومت به « دلار » و سرمایه گذاری برای اقتصاد ویران شده کشور دارد.
تازه ترین نمونه این واقعیت را نیز میتوان در بازگشایی سفارت عربستان پس از هفت سال قطع رابطه در تهران که روز گذشته با حضور وزیر خارجه این کشور صورت گرفت، رویت نمود.
اما این اقدام رژیم آخوندی که به ریزش نیروهای زهوار در رفته و هاج و واج مانده حکومت انجامیده ، با یک خفت و خواری دیگری نیز همراه بود.
دراین رابطه و درحالیکه پاسدار امیرعبداللهیان و اتاق های فکر حکومتی تلاش داشتند تا وزیر خارجه عربستان را به پای میزی بکشانند که در طرف راست آن عکس منحوس خمینی و در طرف دیگر تصویری از پاسدار تروریست و کودک کش قاسم سلیمانی قرار داشت، اما عکس العمل طرف مقابل و خودداری وی از ورود به چنین صحنهای، تمامی برنامههای از پیش طراحی شده حکومت برای ایجاد فضائی از تبلیغات تصنعی را برهم زد.
ابعاد این عکس العمل بحدی بود که رادیو تلویزیون و نیز رسانه های حکومتی ناچار به بازتاب گوشه هایی از آن گردیده اند.
برای نمونه رسانه حکومتی همشهری ( ۲۷ خرداد ۱۴۰۲) ضمن اعتراف به نکات فوق از جمله نوشته است: «سالن کنفرانس مطبوعاتی وزیران خارجه دو کشور با حضور خبرنگاران مملو از جمعیت بود اما ناگهان پرسنل اقدام به برداشتن پرچم دو کشور و نیز تریبون کردند.
در نهایت مشخص شد که محل کنفرانس مطبوعاتی به یکی دیگر از سالن های وزارت خارجه منتقل شده است».
دست دراز نمودن خامنه ای کودک کش و غرق در بحران بسوی کشورهای منطقه ای در حالی است که وی تا چندی پیش و بویژه قبل از بروز قیام های خونین در شهرهای میهن، اساسا به چیزی کمتر از « سرنگونی » آنان و برپایی یک حکومت دست نشانده در آن کشورها رضایت نمی داد.
برای نمونه خامنه در (۱۸ بهمن ۱۳۹۵) سیاست فوق را اینگونه به بیرون ساطع کرده بود: « قطعا بینی سعودی ها به خاک مالیده خواهد شد»!
وی سپس ادامه داده است : « چند جوان بی تجربه ، امور آن کشور را در دست گرفتند و دارند آن جنبه توحش را غلبه می دهند. این به ضررشان تمام خواهد شد».
بهرحال آنچه که طی هفته های اخیر شاهد می باشیم ، همان شکست تمامی هارت و پورت های یک دیکتاتوری خون ریز و کودک کش است که اکنون بدلیل خفگی کامل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، منطقهای یا بین المللی ناچار گردیده تا دست گدایی برای دوستی بسوی همان کشورهایی دراز نماید که روزی روزگاری خواستار «به خاک ملیدن بینی » آنان گردیده بود.
همچنین ابعاد فضیحت و شکست سیاست های راهبردی خامنه ای در منطقه با صدور تروریسم ، کشور گشایی و حمایت از گروه های تروریستی بحدی است که برای نمونه این رسانه حکومتی ضمن اذعان به شکست آن می افزاید : « سلیمانی که مدت هاست زینت بخش اتاق جلسات وزارت خارجه بوده دلیل اصلی تحفظ کادر تشریفات وزارت خارجه عربستان برای حضور وزیر خارجه این کشور بوده و به همین دلیل میزبان ایرانی سالن جلسه را تغییر داده است».
همبستگی ملی