مجموعه داده ها از فردای توافق بر سر آزادی گروگان های آمریکایی در مقابل « 6 میلیارد دلار» اموال بلوکه شده رژیم آخوندی , سخن از آن دارند که این روند تنها « نوک کوه یخی» از معامله ای بزرگتر و مخفی میان طرفین می باشد.
یک دلیل برای این امر را می توان در « سکوت مطلق رسانه ای » از سوی رژیم آخوندی و نیز ورود « کشور برادر رژیم» ! عمان به صحنه و مجموعه فعالیت پشت صحنه از سوی مسقط رویت نمود.
دراین رابطه رسانه آمریکایی نیوز مکس (30 مرداد 14029 در مطلبی ضمن اشاره به مخفی کاری های عامدانه از سوی طرفین می نویسد : « در حقیقت این بخشی از یک معامله سری نانوشته بسا بزرگتر است که به ایران اجازه غنی‌سازی ۶۰درصدی اورانیوم ۲۳۵ به سطح خطرناکی را می‌دهد » (سایت مجاهدین خلق 31 مرداد 1402)
واقعیت در این میان آن است که دیکتاتوری خامنه ای اکنون بدلیل خفگی مالی و رکود شدید اقتصادی از یک سو و وجود جوش و خروش جامعه دردمند ایران علیه حاکمیت , نیاز شدیدی به بند وبست و به تبع آن ایجاد « فضای تنفسی» دارد.
تمامی علائم و نشانه ها طی ماه های اخیر سخن از آن دارند که ولی فقیه کودک کش قدم به قدم از« هارت و پورت های نجومی» خود دور گردیده و تلاش دارد تا با دادن امتیاز های کلان به کشورهای همسایه و فرا منطقه ای , از بروز هرگونه اجماع علیه دیکتاتوری مذهبی , آنهم در سایه بحران انقلابی در درون کشور , جلوگیری نماید.
این گزارش به وجود تنگناها برای کاخ سفید نیز اشاره و از جمله راهکارها برای رسیدن به یک توافق یا دیکتاتوی آخوندی را اینگونه به بیرون ساطع نموده است :« آنچه آنرا وحشتناکتر می‌کند این است که به‌عنوان یک معامله نانوشته و به‌طور سری انجام شده تا که کنگره نتواند بر آن نظارت داشته و طبق قانون سال ۲۰۱۵ آنرا مورد ارزیابی قرار دهد. ایران قرار است ۲۰میلیارد دلار از بابت رفع تحریم‌ها به‌دست آورد و این ۶میلیارد دلار بخش اول این معامله سری است».».
براساس مصوبه کنگره در سال 2015 که به امضاء باراک اوبا , رئیس جمهور وقت نیز رسیده است , طرح موسوم به «بازبینی توافق هسته‌ای در کنگره 2015» رسماً به قانون تبدیل گردیده و بدین سان هرگونه مذاکره و یا توافق با دیکتاتوری ولی فقیه بر سر جاه طلبی های اتمی , باید با نظارت این جمع قانونگذار صورت گیرد.
بدین سان « قانون بازبینی توافق هسته‌ای» اکنون دولت این کشور را ملزم می نماید تا « ظرف 5 روز» پس از رسیدن به هر گونه توافقی , آن را با تمام ضمایم به سران کنگره ارائه کند.
مشکل اصلی برای دولت بایدن آن است که کاخ سفید از وجود نارضایتی شدید میان سران کنگره برای هرگونه امتیاز دادن و یا دلار به دیکتاتوری ولی فقیه آگاه می باشد , لذا تنها راهکار دور زدن کنگره و رسیدن به توافق « نانوشته» می باشد.
براین منطق اکنون می توان اولا به نیاز شدید کاخ سفید برای رسیدن به یک توافق هرچند محدود و کوچک رسید , زیرا این قدم می تواند بعنوان یک « پیروزی» برای دولت بایدن در صحنه بین المللی تلقی و چشم انداز بظاهر پیروزی برای حزب دمکرات در انتخابات پیش رو را هموار نماید.
درثانی از آنجائیکه هیج سند مکتوبی تا به امروز در رابطه مجموعه « بده و بستان ها » ارائه نگردیده است , لذا دستان کنگره و باز شدن سرکلاف « بحث , تبادل نظر و مخالفت » برسر خواسته های رژیم آخوندی از دولت آمریکا نیز عملا منتفی می گردد.
داده های رژیم آخوندی نیز اکنون سخن از آن دارند که خامنه ای با این روند موافق بوده و پیشتر علائم و نشان های آن را با بیان این جملات که با « مذاکره » مخالفتی ندارد , به بیرون ساطع نموده بود.
بدین سان دیکتاتوری ولی فقیه با راه اندازی دو سیاست موازی , نخست در سطح منطقه و بین المللی و دیگری در سطح داخلی , بدنبال خروج از مجموعه بحران های روی میز می باشد.
درصحنه داخلی نیز اکنون اتاق های فکر رژیم آخوندی به این نتیجه رسیده اند که از فردای دریافت دلارهای باد آورده و تقویت بنیه نظامی , پلیسی و امنیتی , بجز استفاده ابزاری از سرکوب خونین , به هیچ وجه امکان کنترل اوضاع انفجاری نخواهند داشت.
براین منطق نیز شاهد افزایش شدید قتل , اعدام و دستگیری های گسترده و راه اندازی باند های « شعبان بی مخ» تحت عناوینی مانند « بسیج , گشت های محله محور و یا ارشاد » , با هدف منکوب نمودن جامعه می باشیم.