خامنه ای کودک کش – خفگی در داخل , تسلیم در خارج

مهرداد هرسینی

به یقین  از جمله تبعات برای دیکتاتوری کودک کش خامنه طی گذشت هشت ماه از قیام  در شهرهای میهن , همان بروز خفگی اجتماعی و سیاسی و اقتصادی  می باشد.

ابعاد تنفر و عمق  بی آیندگی اجتماعی برای  رژیم آخوندی که به گفته بسیاری از کارشناسان حکومتی , دیگر قابل ترمیم نمی باشند , بحدی است که ولی فقیه درمانده را ناچار نموده تا برای ایجاد تعادل دست بسوی کشورهای همسایه و طرف های تجاری و مماشات گر  دراز نماید.

وی بدین سان تلاش دارد تا با  اهرم خارجی , ایجاد رابطه ,  انعقاد قرارداد  و یا زد و بند های سیاسی , به نوعی تعادل در داخل کشور دست یابد.

نخ نبات برای اهرم خارجی نیز از دیدگاه آخوند های حاکم , همان سیاست مخرب مماشات می باشد که همواره در بزنگاه های تاریخی بعنوان « چوب زیر بغل » برای دیکتاتوری مذهبی عمل کرده است سخن از سیاستی شرم آور می باشد که تجربیات و نتایج تلخ آن  را مردم ایران بطرق گوناگون و در سر قصل های تاریخی  با دادن  خیل عظیم قربانی و اسیر , لمس کرده اند.

همچنین سخن از عقب نشینی های فرسنگی و بظاهر دست کشیدن از هارت و پورت و عربده کشی های معمول در سیاست خارجی  حکومت می باشند  که تا قبل از قیام ها  به ذره ای کمتر « سرنگونی » نظام سیاسی آنها رضایت نمی داد, اکنون دیگر  به اوجب واجبات برای دیکتاتور درمانده در تهران تبدیل گردیده است.  

دست دراز کردن بسوی کشورهای حاشیه خلیج فارس , عربستان , پشت نمودن به حوثی ها , تلاش برای برقراری روابط با مصر و یا راه اندازی ملتسمانه و مخفیانه مذاکرات با آژانس بین المللی انرژی اتمی و طرف های برجامی و دادن امتیاز های کلان ,  تماما در راستای « حکمت زبونانه » از سوی رژیم آخوندی می باشند.

بدین سان یکبار دیگر این واقعیت به اثبات می رسد که وجود « سنبه پرزور» مردم در کف خیابان ها  و تبلور حقیقتی بنام تهدید « سرنگونی » از سوی مقاومت ایران و کانون های شورشی , اکنون خامنه ای را تا بدانجا « مات » نموده که وی ناچار به بلند کردن پرچم  « تسلیم » و  عقب نشینی در زمینه بسیاری از سیاست های خارجی شده  است.

همچنین باید تاکید نمود که رژیم غرق در بحران ولایت براین باور است که با راه اندازی شعبده ای بنام  « دیپلماسی نوین»  , که در پشت آن اتاق های فکر دوایر امنیتی و سپاه مردم کش پاسداران قراردارند , النهایه به بخشی از دلارهای باد آورده خواهد رسید تا بدین سان به بازسازی ماشین  بشدت ضربه خورده خود در زمینه جنگ افروزی , تروریسم  و صدور بنیادگرایی با بمب , موشک و پهپاد سروسامان دهد.

یک نمونه برای این خیز را می توان در تازه ترین سخنان از سوی متولیان رژیم آخوندی و باد کردن « فیلی » بنام «آزاد سازی 18 قریب  میلیارد دلار» از پول های بلوکه شده حکومت در عراق و یا کره جنوبی جستجو نمود.

عطف به ذات و سرشت شوم آخوندی نیز باید اذعان نمود که هیچ دلاری و یا منفعتی دراین میان نصیب مردم دردمند ایران که اکنون کمر آنها در سایه اقتصادی ویران , تورم و گرانی سرسام آور و سرکوب خونین  در حال خرد شدن می باشد , نخواهد رسید.