خامنه ای کودک کش – عرض خود می بری و زحمت ما

مهرداد هرسینی

خامنه ای کودک کش در آستانه سالروز قیام در شهریور ماه سال گذشته , دیگر بار به صحنه آمد و ضمن دادن « دسته گل» به دولت « جوان و حزب الهی», تلاش نمود تا بر ابعاد واقعیات و درد و رنج مردم محروم میهن مان ,  خاک بپاشد.

وی که در هفته به اصطلاح دولت در جمع دولت نحس سیزدهم ظاهر شده بود , از جمله می گوید : « بنده در این سی و چند سال از همه دولت‌ها حمایت کردم، لکن در مورد این دولت علاوه بر کمک، بنده با نگاه به این دو ساله، تمجید هم می‌خواهم بکنم. آنچه که من می خواهم تکیه کنم این است که تعداد قابل توجهی از شاخص های اقتصاد کلان رشد را نشان می دهد، پیشرفت را نشان می دهد».

این سخنان در حالی بیان می شود که کشور اکنون به یمن سایه نحس آخوند های حاکم غرق در بحران  ها بویژه ابر بحرانی بنام رکود شدید اقتصادی می باشد. یک نمونه این واقعیت نیز  در بروز فقر گسترده برای بیش از 70 درصد از جامعه  نهفته است که پهره کریه آن را بخبوی می توان در معابر و خیابان های کشور رویت نمود.

حاکم خون ریز بدروغ می افزاید : « کارهای بزرگ و زیربنایی را انجام داده که اثرش ممکن است امروز ظاهر نشود به طور کامل اما بالاخره ظاهر خواهد شد»!!

وی آنچنان از « کارهای بزرگ و زیر بنایی» سخن به میان می آورد که گوئیا در دیگر کرات آسمانی سیر و سیاحت می کند. سخن از بحران های عمیقی است که اکنون کمر جامعه را بدلیل هزینه های سنگین نظامی , امنیتی و اتمی خرد کرده و میلیون خانوار را به حاشیه جامعه رانده است.

دراین راستا و برای نمونه آمارهای حکومتی اکنون از وجود « 20 میلیون حاشیه نشین » در بزرگ شهرهای کشور و یا وجود « فقر مطلق برای 30 میلیون » ایرانی  سخن می گویند .

 صحنه های درد آور « کارتن خوابی , خیابان خوابی , مغازه خوابی, گود و گرمابه خوابی , خانه های مشارکتی , چادر خوابی , پشت بام خوابی  و یا  ماشین خوابی » و نیز وجود هفت  میلیون « کودک کار و خیابانی »  به یقین مهر تائیدی برای  ابعاد فقر گسترده در جامعه دردمند ایران می باشد.

رشد بحران ها بویژه بحران معیشت اکنون بحدی است که  کمتر روزی نیست تا گسل های بجان آمده علیه ظلم و ستم رژیم دست به اعتراض نزنند. به یقین ریشه اصلی برای بروز 13 ابر بحران در دیکتاتوری ولی فقیه در مولفه هایی مانند « سوء مدیریت , بی سوادی حکومت برای مملکت داری, سرکوب خونین  , عدم پایگاه اجتماعی , فرار سرمایه , فرار مغزها  و یا  وجود تنش های گوناگون با جامعه جهانی » نهفته اند.

نمونتا بروز بحران های معیشتی که اکنون خود را در نرخ بالای تورم و به تبع آن گرانی سرسام اور به نمایش گذاشته , بحدی می باشد که تازه ترین داده های دستکاری شده از سوی مرکز آمار حکومتی , سخن از وجود تورم « 48,7» درصدی را دارند , اما بسیاری از کارشناسان مسائل اقتصادی و مالی در درون حکومت براین باور می باشند که نرخ تورم واقعی اکنون به رقمی  بین « 60 الی 200 » درصد رسیده ه است.

تورم نیز به معنای ریختن « سم » بدرون اقتصاد کشور است که در سایه وجود بلبشو , غارت و سایست های  میهن بربادده حکومت پدیدار گردیده است.

براین منطق نیز رشد نقدینگی , چاپ پول بدون پشتوانه و دستکاری های عامدانه در نرخ ارزهای خارجی از سوی آخوندی بیسواد رئیسی , اکنون ثمرات خود را در این زمینه داده و به گرانی افسار گسیخته تبدیل گردیده است.

آری به خامنه ای کودک کش باید گفت «عرض خود می بری و زحمت ما»