ابعاد سرکوب خونین جامعه از سوی دیکتاتوری ولی فقیه بویژه رشد آمار اعدام ها از آغاز سال جدید، به یقین ترجمان وجود بحران نقض حقوق انسانی در ایران، آنهم در ابعاد نجومی می باشد.
سایه مرگ و نیستی که اکنون بر ده ها هزار زندانی سیاسی و عقیدتی گسترده گردیده، چهره کریه خود را در سخنان ومواضع ضد انسانی از سوی متولیان وسران حکومتی بخوبی به نمایش می گذارد.
دراین رابطه آخوند دژخیم محسن اژهای، رئیس قوه قضائیه حکومت در تازه ترین سخنان و بطرز بی شرمانه ای از ادامه روند اعدام ها با کلماتی مانند « مجامله » نمی کنیم، پرده برداشته است.
وی می گوید: « آنها که به واسطه اعمال و جنایتهایشان طبق قانون باید اعدام میشدند و یا باید اعدام شوند، بدون مجامله، حکمشان اجرا شده یا خواهد شد». ( خبرگزاری حکومتی دانشجو ۹ خرداد ۱۴۰۲)
سخن از روندی ضد انسانی و شتابان در دیکتاتوری ولی فقیه میباشد که بنابرداده های مقاومت ایران تنها طی اردیبهشت ماه ، بیش از « ۱۲۷ » اسیر قیامی و زندانی عادی را به جوخه های اعدام سپرده است.
مضافا بر این نیز شورای ملی مقاومت ( ۷ خرداد ۱۴۰۲) در یک روشنگری تاکید کرده است: « قضائیه جلادان در هفته اول خرداد دستکم ۲۳ زندانی را اعدام کرده است. در همین حال انتقال محکومان به اعدام به سلولهای انفرادی ادامه دارد. روز جمعه ۵ خرداد ۱۰ زندانی در زندان گوهر دشت برای اجرای حکم به سلولهای انفرادی منتقل شدند. حسن شهبازی هم که هنگام ارتکاب جرم ۱۷ ساله بوده برای اعدام به سلول انفرادی زندان عادل آباد شیراز منتقل شده است».
نیاز شدید خامنه ای به افزایش اعدام ها نیز به یقین ریشه در بن بست مرگبار و خفگی داخلی برای حاکمیت را دارد، زیرا رژیم آخوندی که اکنون خود را با قیام و خواست سرنگونی در شهرهای میهن روبرو می بیند، بدون اعمال خشونت و راه اندازی حمام خون، هرگز توان مهار جامعه دردمند ایران را نخواهد داشت.
متاسفانه رشد و نمو این حقیقت نیز اکنون در سایه سیاست مخرب مماشات و دلجوییهای عامدانه از حاکم خون ریز در تهران صورت میگیرد.
چشم بستن بر نقض حقوق بشر و اعطاء امتیاز و میدان دادن به اعطاء کرسی ریاست شورای اجتماعی ملل متحد ، چشم انداز آزاد سازی پول های بلوکه شده، راه اندازی مذاکرات، باج دادن و معامله بر سر آزادی تروریست های خامنه ای در کشور های اروپایی و یا بی تفاتی عامدانه نسبت به خواسته های مردم ایران برای یک جمهوری دموکراتیک ، صدالبته بعنوان چوب زیر بغل برای ولی فقیه علیل و درمانده عمل می کنند.
بدین سان رژیم آخوندی برای خروج از بحران های عظیم داخلی، راهکار موقت را در روی آوردن به دیپلماسی زبونانه با کشورهای خارجی و با هدف ایجاد تعادل در درون کشور جستجو می کند.
بدین سان خامنه ای کودک کش براین باور است که با پول های آزاد شده، بخش بزرگی از نیروهای امنیتی و روحیه باخته خود و همچنین باز سازی ماشین سرکوب و یا سپاه مردم کش پاسداران را سروسامان دهد.
همچنین آخوند گوشخوار اژه ای در ادامه به هرچه بیشتر امنیتی نمودن جامعه تاکید کرده و می افزاید : « امروز در برخی از این ناهنجاریها، دست دشمن برای ضربه زدن به نظام، آشکار است؛ بر همین اساس، دستگاههای اطلاعاتی ما باید این جریانات سازمانیافته را که با عناصر ضدانقلاب مرتبط هستند، شناسایی و معرفی کنند و مطمئن باشید که این طیف از عناصر به اشدّ مجازات میرسند».
بدین سان وی از هم اکنون و بدون رعایت وانجام حداقل ترین پروسه های قضائی و اثبات هرگونه ادله محکمه پسند ، شخصا برای متهمین و اسیران قیامی، فرمان اعدام و کشتار را صادر مینماید.
همبستگی ملی