« روایتی از تاریخ معاصر» بخش شانزدهم

 

مهرداد هرسینی

در خاتمه این بخش  لازم است به این نکته اشاره شود که گروهها و تشکلات مارکسیستی دیگری نیز بودند که تا مقطع سرنگونی شاه, فعالیت مبارزه نمودند و جان در راه آزادی و دمکراسی برای ایران گذاشتند ,  از آن جمله باید از گروه ,,فلسطین,, به رهبری شکرالله پاک نژاد نامبرد.

در دیماه 1348 مبارز بزرگ شکرالله پاک نژاد که بهمراه تعدادی از یاران خود قصد داشت ایران را جهت کسب تعلیمات نظامی بسوی پایگاههای فلسطین ترک کند, توسط ساواک دستگیر میشود. پاک تژاد در صدر گروهی بنام ,, فلسطین,, قرار داشت که پس از دستگیری, تحت شکنجه های ساواک قرار میگیرد.

دادگاه فرمایشی علیه وی به صحنه ی دیگری ازاعتقاد شکری به مبارزه مسلحانه علیه شاه تبدیل گردید  و بطور گسترده یی در سطح بین المللی انعکاس می یابد.  

“” شکرالله پاک نژاد یکی از برجسته ترین و دور اندیش ترین سوسیالیستهای ایران معاصر، در

دسامبر 1381 در زندان اوین اعدام شد. گرچه مرگ او رسما” اعلام نشد اما مقامات زندان، شمارۀ

قبرش را در بهشت زهرا به خانواده اش دادند و در اوائل ماه بعد نیز خبر را تائید کردند. پاک نژاد

نیز همچون رضا سعادتی ، یکی از رهبران مجاهدین، و سعید سلطانپور از فدائیان (اقلیت) به دنبال

چندین ماه زندان، بدون محاکمه و اعلام جرم رسمی اعدام شد. وی به عنوان گروگان سیاسی در

بازداشت بسر می برد و به خاطر انتقامجویی از فعالیتهای اپوزیسیون، تیر باران شد.

پاک نژاد که به هنگام مرگ، در اوایل سالهای چهل زندگی خود بود اهل دزفول در جنوب غربی

ایران و فرزند یکی از کارمندان دون پایۀ دولتی بود. وی برای تحصیل حقوق به تهران آمد و یکی از

اعضای فعال ” سازمان دانشجویان دانشگاه تهران” شد. این گروه به جبهۀ ملی وابسته بود و در اوایل

دهۀ شصت بطور علنی با رژیم شاه مخالفت می کرد. پاک نژاد در نتیجۀ فعالیت سیاسی، از معافیت

دانشجویی محروم شد و اجبارا” به خدمت نظام فرستاده شد. پس از خدمت نظام، پاک نژاد به طرح

ریزی عملیات چریکی علیه شاه پرداخت و در سال 1969، هنگامی که عازم دیدن تعلیمات در خارج

از کشور بود دستگیر شد. در زندان با مسعود رجوی از مجاهدین و بیژن جزنی از فدائیان آشنا

گردید. پاک نژا د غالبا” توسط ساواک شکنجه می شد و وضعیت او توجه زیادی را به خود جلب کرد

بطوریکه حتی یکبار خود شاه ادعاهای “آقای پاک نژاد” را به نحو تحقیر آمیزی رد کرد.””

آوریل 1982، مقاله ی فرد هالیدی درنشریه مریپ ریپورتز

همچنین باید تاکید نمود که « پاک‌نژاد در جریان این فعالیت‌های دانشجویی چندین بار دستگیر و به‌اجبار به سربازی فرستاده شد. او در سال ۱۳۴۷ از دانشکده‌ی حقوق دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شد. او همانند دیگر نظریه‌پردازان چپ‌گرای پیشرو، مانند بیژن جزنی، حسن ضیاظریفی، امیر پرویز پویان و مسعود احمدزاده، در اواسط دهه‌ی چهل به این تحلیل و ارزیابی رسیده بود که فعالیت‌های صنفی و علنی برای مقابله با ساختار سرکوب نابسنده است»..

گرچه شاه خائن نتوانست  شکری قهرمان را اعدام نماید و از میان بردارد, اما فرزند خلف وی خمینی این

پروژه ی  ناتمام شاه را به پایان رساند و تمامی آندسته از زندانیان سیاسی  مجاهد و مبارز  را که با قیام

مردمی ضد سلطنتی از زندانهای آریامهری جان سالم بدر برده بودند,  به مسلخ برد و قهرمانانی از جمله

موسی خیابانی, اشرف رجوی و بسیاری دیگر مانند شکری را ناجوانمردانه به شهادت رسانید

همچنین در اینجا لازم است از مبارزین منفردی مانند خسرو گلسرخی و کرامت دانشیان نام ببریم که با صداقت , رشادت و شهادت بر آرمانهای مردمی پای فشرده و سر در راه آزادی مردم و میهن نهادند.شاه این دو مبارز از طیف چپ را بجرم ٍ اقدام علیه امنیت ملی, دستگیر و روانه ی زندان اوین نمود. 

گلسرخی شاعرو روزنامه نگار آزاده و انقلابی و دانشیان مبارز قهرمانی بودند که در بیدادگاه فرمایشی

شاه, رژیم پوسیده اش را به محاکمه کشاندند. آنان در این بیدادگاه با مرزبندی قاطع بین مردم و تسلیم,

ایرانیان را به تحصین واداشتند.

گلسرخی دلیر در بخشهایی از دفاعیات خود میگوید:

,, من برای جانم چانه نمیزنم,

چرا که فرزند خلقی مبارز و دلیر هستم. زندگی مولا حسین نمودار زندگی کنونی ماست که جان بر کف برای

خلقهای محروم میهن خود در این دادگاه محاکمه میشویم. او در اقلیت بود و یزید, بارگاه , قشون, حکومت

و قدرت داشت. او ایستاد و شهید شد. هرچند یزید گوشه یی از تاریخ را اشغال کرد ولی آنچه خلقها تکرار

کردند و می کنند راه مولا حسین است ,,. 

در رابطه با دستگیری کرامت دانشیان باید تاکید نمود که وی از طریق امیرحسین فطانت، که در آن زمان 22  سال داشت و مخفیانه با ساواک همکاری می‌کرد،بدست ساواک افتاد.

وی  از دوستان قدیمی کرامت‌الله دانشیان بود که نقش مهمی در دستگیری و اعدام دانشیان ایفا نمود . در جریان دادگاه، نام او به عنوان نفر سیزدهم و «فرد فراری» اعلام شد تا امکان هرگونه اقدام و افشای تبانی او با ساواک ناممکن شود.

از گروه گلسرخی و دانشیان به جز این دو که به  اعدام محکوم  شدند، سه تن به حبس ابد محکوم شدند (طیفور بطحایی، رضا علامه‌زاده، عباس سماکار) و مابقی افراد گروه هر کدام به نحوی با درخواست عفو از شاه و همسرش به یک تا چند سال زندان کوتاه مدت محکوم گردیدند. (افرادی نظیر: شکوه فرهنگ (میرزادگی)، ابراهیم فرهنگ رازی، رحمت‌الله جمشیدی، منوچهر مقدم سلیمی، مریم اتحادیه» ( سایت ویکی پدیا) .

در اینجا شانزدهم از تاریخ معاصر را به پایان میبریم. طی این مجموعه از مقالات تلاش گردید تا به چهار

جریان اجتماعی- سیاسی , البته با دیدگاهها و ایدئولوژی های مختلف پس از  کودتای 28 مرداد تا پانزده

خرداد و سپس تا مقطع انقلاب ضد سلطنتی  بپردازیم و بطور اجمال خواننده را به قضاوت بنشانیم. بخشی

از این چهار جریان بدنبال ساخت و پاخت  و گرفتن قدرت به هر قیمت و بخش انقلابی بدنبال درد و رنج

مردم و آزادی وطن از یوغ استبداد بودند. طیف مجاهد, فدائی , مبارز وقشر آگاه میهنمان که همواره مورد هجوم دستگاه امنیتی و ساواک شاه قرار داشتند با مبارزات خود راهگشای بن بست دیکتاتوری گردیدند و روز های بهتر و سرنگونی شاه و سیستم ضد مردمی اش را در آینده یی نزدیک نوید و  بشارت دادند.

ادامه دارد