مهرداد هرسینی
خامنه ای کودک کش با چراغ خاموش و در سایه هراس از رشد و گسترش قیام در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی , « انقلاب دوم فرهنگی » را با دستگیری , اخراج , تصفیه و خانه نشین نمودن اساتید و دانشجویان مبارز و مجاهد مهندسی کرده است.
دراین راستا و تا زمان تهیه این مطلب, رسانه های حکومتی ضمن اعتراف به « موج دوم پاکسازی» از تصفیه حداقل « 110 استاد و قریب ببش از چهارصد دانشجو » در بیش از « 150 » مرکز آموزش عالی خبرداده اند که بخش بزرگی از آنان نیز با انواع و اقسام پرونده سازی ها از سوی دوایر امنیتی و اطلاعاتی رژیم روبرو شده اند.
به یقین راه اندازی سرکوب گسترده علیه دانشگاه ها و مراکز علمی ریشه در تفکر قرون وسطایی و عقب مانده آخوندی دارد, زیرا نگاه ارتجاع حاکم به دانشگاه ها بعنوان « سنگر آزادی», همواره نگاهی مملو از کین , حسد , عقده , سرکوب , بگیر و ببند , عقب ماندگی و در ماندگی در مقابل عنصر پویا و جوان و شورشی در میهن مان می باشد.
همچنین باید به وجود خیز و خروش انقلابی در میان دانشجویان و اساتید آزاده علیه بربریت ساری و جاری از سوی دیکتاتوری ولی فقیه اشاره نمود که طی یک سال گذشته و با آغاز قیام در شهرهای میهن از شهریور گذشته , درس جانانه ای به خامنه ای کودک کش و عناصر سرکوبگر بسیج و سپاه مردم کش داده اند. فریاد های « مرگ بر دیکتاتور » و یا « خامنه ای ضحاک می کشیمت زیر خاک » به یقین مهر تائیدی بر ابعاد خشم و انزجار قشر دانشگاهی از تمامیت نظام آخوندی می باشه.
به لحلاظ تاریخی نیز همواره این قشر فرهیخته نه تنها پیشتاز جنبش ها و اعتراضات علیه دو دیکتاتوری شاه و شیخ بوده , بلکه ظرف و بستری ملی و میهنی برای جذب عنصر اجتماعی و به تبع آن سرازیر نمودن آنان به دریای مبارزاتی برای سازمان های انقلابی می باشند.
بدین سان خامنه ای نیز به مانند خمینی ملعون , پدر معنوی خود , قشر دانشجو و اساتید آزادی خواه را به مثابه «خنجری» در گلو و « تیغی» در چشمان ارتجاع حاکم ارزیابی می کند.
وی بکرات عمق کین و تنفرخود از مراکز آموش عالی را با بیان این جمله که « مسئولان ذیربط و مدیران دانشگاه باید با جدیت از تبدیل مراکز علمی به محل جولان و فعالیتهای جریانهای سیاسی جلوگیری کنند» , به بیرون ساطع نموده است.
بدین سان شاهد هستیم که خامنه ای کودک کش اکنون با جایگزین نمودن چماقداران , قداره بندان , مداحان و عوامل سرکوبگر بسیج , تلاش دارد تا دست به پاک سازی گسترده در مراکز آموز عالی بزند.
تازه ترین نمونه برای آن این شو مسخره را می توان دربه کرسی نشاندن « سعید حدادیان » ملیجک و مداح بیت خامنه ای بعنوان « استاد دانشگاه ادبیات در دانشگاه تهران » جستجو نمود.
عبدالرضا سیف , رئیس مزد بگیر در این دانشگاه با هزارن قسم و آیه تاکید دارد که «حاج سعید حدادیان مدرک دکتری دارد و ادبیات پایداری، آشنایی با دفاع مقدس و آشنایی با ادبیات انقلاب از جمله دروس » وی می باشند!!
بهر حال آنچه را که ولی فقیه طلسم شکسته و درمانده طی هفته های اخیر سازمان دهی نموده , ترجمان واقعیتی بنام « پادگانی نمودن و خالص سازی» دانشگاه ها و جایگزین نمودن کادرهای علمی با قداره بندان و چاقو کشان نظام می باشد.
ابعاد این وضعیت بحرانی بحدی است که آخوند موسوی لاری , یکی از عوامل رژیم ضمن هشدار می گوید : « اخراج اساتید یک تکه از پازل خالص سازی استو این فضا در کشو رهست که اساتید و مدیران را به هر شکل و بهانه ای از گردونه خارج می کنند».
وی سپس به خامنه ای هشدار می دهد که « این بیماری است که اگر جلوی آن گرفته نشود, مثل یک موریانه ریشه های نظام را می خورد».