با گذشت بیش از پنج هفته از آغاز قیام سراسری علیه دیکتاتوری ولیفقیه، اکنون شاهد ورود گسلهای کارگری و زحمتکشان به شورشگران و قیام آفرینان در بخشهای مختلف میهن اشغالشده میباشیم.
این روند در حالی است که هفته گذشته نفتگران عسلویه در گاز و پتروشیمی نخستین جرقههای اعتراضات و اعتصابات را در بخشهای جنوبی کشور روشن کردند که در روند خود اکنون در میان نفتگران، کارگران، رانندگان نفتکش در پالایشگاه آبادان، نیشکر هفت تپه، کارگران پیمانی پالایشگاههای ماهشهر،، بندرعباس و فولاد نیز گسترش یافته است.
در این رابطه رانندگان تانکرهای حمل سوخت، کامیونهای خود را میدان ایستگاه پنجم کوی قدس، در پالایشگاه آبادان خاموش کرده و ضمن بستن راههای ورودی، دست به اعتصاب زدند.
همچنین گزارشهای منتشره در شبکههای اجتماعی از اعتصاب دوهفتهای کارگران «لولهسازی ماهشهر» خبر میدهند. این روند روبه رشد در حالی است که دولت آخوند جلاد ابراهیم رئیسی در هراس از گسترش اعتصابات در بخشهای نفت و گاز و برای جلوگیری از ادامه اعتصابات، دست به دادن رشوه به پارهای کارگران محروم زده و برای نمونه به لیدرهای کارگری پیشنهاد پرداخت «7میلیون تومان» پول داده، امری که با پاسخ منفی و کوبنده از سوی کارگران شریف روبرو گردیده است.
در تازهترین نمونه نیز کارگران کارخانه کیان تایر در اعتراض به «عدم پرداخت حق بیمهها از تیرماه، و بسته شدن دفترچه خدمات درمانیشان»، از روز گذشته دست از کار کشیده و به صفوف اعتصابیون پیوستهاند.
در این راستا نیز کارگران پیمانی که از هیچگونه حقوق قانونی در رژیم آخوندی برخوردار نمیباشند، ضمن تشکیل «شورای سازماندهی اعتراضات کارگران نفت» در بیانیهای ازجمله تأکید کردهاند «این اعتراضات برابر فراخوانهای قبلی در طی دو روز گذشته و در حمایت از اعتراضات گسترده مردم صورت گرفته است».
همچنین ویدئوهای منتشره در شبکههای اجتماعی، کارگران سایت یک پتروشیمی بوشهر را نشان میدهند که یکصدا فریاد «مرگ بر دیکتاتور» و «بیشرف، بیشرف، بیشرف» سر میدهند. همچنین طی اعتصابات اخیر در این بخش مهم، کارگران اعتصابی ضمن ریختن سنگ و با حضور خود، راههای مواصلاتی به پالایشگاه را مسدود کردهاند.
.
پاسخ دیکتاتوری ولیفقیه تا به امروز نیز ادامه همان سیاست نخنما شده سرکوب بوده است. در این رابطه رژیم آخوندی ضمن پادگانی و امنیتی نمودن محیطهای کارگری و با گسیل نیروهای گارد ویژه، دست به دستگیریهای کور با هدف منکوب نمودن اعتصابیون زده است. برای نمونه بنابراطلاعات رسیده تنها «18 کارگر معترض» در عسلویه دستگیرشدهاند که از سرنوشت آنان خبری در دست نیست.
سخن از قریب ۴۰ میلیون جامعه کارگری به انضمام خانوادههای آنان میباشد که در سایه دیکتاتوری دزد، فاسد و غارتگر آخوندی به محرومترین و دردمندترین گسلهای جامعه تبدیلشده، بطوریکه روزانه تحت ظلم و ستم و استثمار قرارگرفته و از سادهترین حقوق شغلی و انسانی در کارگاهها و محیطهای کارگری محروم میباشند.
بهیقین خیز جدید کارگران و زحمتکشان که اکنون از خواستههای صنفی فراتر رفته است، زنگهای خطر برای برهم خوردن تعادل مالی و کسب دلارهای نفتی برای دیکتاتوری ولیفقیه را به صدا درآورده است، امری که در دوران دیکتاتوری شاه نیز به برگ برندهای برای انقلاب مردم ایران و سقوط شتابان خانواده فاسد پهلوی انجامید.
همبستگی ملی