وز سه شنبه ۲۰ اردیبهشت (۱۰مه ۲۰۲۲)، به دنبال اعلام رای دادگاه استیناف آنتورپ در مورد طرح تروریستی رژیم آخوندی برای انفجار در گردهمایی ایران آزاد در ویلپنت پاریس در سال ۹۷، یک کنفرانس آنلاین، با شرکت و سخنرانی شخصیتهای بینالمللی و شاکیان خصوصی در ارتباط زنده با مجاهدان اشرف۳ برگزار شد. در ابتدای این کنفرانس، مریم رجوی با اشاره به رای دادگاه استیناف آنتورپ، آن را شکست قطعی رژیم آخوندها برای فرار از محکومیت قضایی خواند و گفت:
هممیهنان عزیز، دوستان، وکلا و شخصیتهای گرامی، اشرفنشانها و یاران مقاومت!
رأی امروز دادگاه استیناف آنتورپ، شکست قطعی رژیم ولایت فقیه است. پیروزی بزرگ مردم و مقاومت ایران در برابر اطلاعات و قضائیه جلادان و تمامیت دیکتاتوری دینی و تروریستی حاکم بر ایران بر خلق قهرمان، بر مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت و بر مسعود رجوی، رهبر مقاومت مبارک باد.
پیش از این، دیپلمات تروریست رژیم آخوندی به ۲۰ سال زندان قطعی محکوم شده بود.
طبق حکم دادگاه استیناف، یکی از مزدوران نفوذی با سه سال افزایش به ۱۸ سال و دو مزدور دیگر یکی به ۱۸ سال و دیگری به ۱۷ سال زندان محکوم شدند. تابعیت بلژیکی آنها بهطور مادامالعمر لغو و پاسپورتهای آنها باطل شد و هر یک به پرداخت ۶۰ هزار یورو جریمه نقدی محکوم شدند.
تقلای ۴۶ماهه رژیم برای فرار از محکومیت قضایی سنگین بهخاطر توطئه تروریستیاش علیه مقاومت مردم ایران در هم شکست.
شکست خامنهای و روحانی و رئیسی است که میخواستند با سوءاستفاده از مصونیت دیپلماتیک، عملیات تروریستی را بهحق مسلم خود تبدیل کنند. اما قضاییه بلژیک بهگستاخی حیرتانگیز آنها نه گفت.
حالا زمان آن است که دولتهای غرب و همه جهان به تمامیت رژیم نه بگویند و حق مردم ایران برای آزادی و سرنگونی رژیم آخوندی را بهرسمیت بشناسند.
در شهادتدادن ۷ساعتهام در آبان ۱۳۹۸ در باره این بمبگذاری، نحوه تصمیمگیری سران رژیم در شورای عالی امنیت آخوندها را تشریح کردم و گفتم مأموریت اجرای این تصمیم به وزارت اطلاعات محول شد تا آن را با همکاری وزارت خارجه به اجرا در بیاورد و امروز تاکید میکنم محاکمه و مجازات عاملان البته ضروری است اما کافی نیست. مسئولان و آمران اصلی یعنی خامنهای و رئیس جمهورش و وزرای خارجه و اطلاعات وقت و دیگر سردمداران فاشیسم دینی در شورای عالی امنیت رژیم باید بدون استثنا در برابر عدالت قرار بگیرند والا جریتر میشوند.
همان کسانیکه در چهاردهه گذشته مرتکب جنایتهای بیشمار تروریستی، کشتار ۱۵۰۰جوان در قیام آبان، ۱۲۰هزار اعدام سیاسی شامل قتلعام۳۰ هزار زندانی و تاراج داراییها و منابع مردم شدهاند. آنها اکنون طبق معمول در پی گروکشی و شانتاژ و معامله هستند ولی باید پاسخ قاطعی دریافت کنند: ارجاع به شورای امنیت ملل متحد و دادگاه بینالمللی و همچنین دادگاه «به نام مردم» در ایران آزاد.
دوستان عزیز!
هرکس که میخواهد ژرفای دشمنی این رژیم با بشریت را درک کند، باید پرونده این توطئه تروریستی را نگاه کند. این طرح یک کشتار جمعی بزرگ بود. حکم دادگاه و تحقیقات چند ساله تردیدی باقی نمیگذارد که توطئه بمبگذاری میتوانست به مرگبارترین واقعه تروریستی در اروپا تبدیل شود. بالاترین سطح رهبری رژیم یعنی خامنهای میخواست با این طرح، ادامه قدرت پوسیده خود را به جهان تحمیل کند.
سیاست مماشات غرب پناهگاه سیاسی تروریسم آخوندها
سوال این است که چرا رژیم به طرحی دست زد که ریسکهای سیاسی بزرگی داشت؟ و بهراستی محاسبه سیاسی رژیم چه بود؟ پاسخ این است که:
اولاً: آخوندها خود را در موقعیت سرنگونی میبینند. بنابراین به هر کار جنونآسایی دست میزنند. خامنهای بهتر از هر کس از پوسیدگی رژیماش مطلع است و بیش از همیشه از جایگزین دمکراتیک رژیم یعنی از شورای ملی مقاومت و مجاهدین میترسد.
ثانیا: آخوندها به سیاست مماشات دولتهای غرب پشتگرماند. بیش از سه دهه است که سیاست مماشات، پناهگاه سیاسی تروریسم این رژیم است.
بنابراین نباید از استبداد خونخوار حاکم بر ایران پرسید که اعمال تروریستیاش در خارج ایران چه مرز سرخی دارد، بلکه باید از آنهایی که در برابر این رژیم سکوت و انفعال پیشه کردهاند، پرسید که راستی مرز سرخشان کجاست؟
از هنگام توافق اتمی رژیم با کشورهای ۱ + ۵ در سال ۱۳۹۴، تاخت و تاز رژیم، هم در عرصه موشکی و اتمی، هم در جنگافروزی در منطقه و هم در تروریسم، یکباره جهش پیدا کرده است.
مشخصاً در مورد تروریسم، رژیم که بعد از حکم دادگاه میکونوس در سال۱۳۷۶، دست و پای خود را جمع کرده بود، مجددا از سرفصل برجام تاکنون بهجز آنچه در عراق و سوریه و یمن انجام میدهد، بهدهها رشته اقدام تروریستی دست زده که بخشی از آن در آمریکا و کشورهای اروپایی بوده است.
تحقیقات دامنهدار چند ساله، درباره توطئه تروریستی در ویلپنت، اطلاعات و درک وسیعی درباره این عملیات شکستخورده ارائه میکند. بهطوریکه دیگر کسی نمیتواند به این توهم دامن بزند که گویا حملات تروریستی رژیم در خارج مرزها، بر اساس تصمیم عناصر خودسر صورت میگیرد.
تروریسم مانند سرکوب، وجه مشترک تمامی باندهای درونی رژیم است. رئیس جمهور قبلی رژیم و دولتاش در تصویب همه جنایتهای تروریستی در شورای عالی امنیت آخوندها شراکت داشت و وزیر خارجه قبلی رژیم به صراحت میگفت ساختار وزارت خارجه و سفارتهای ما امنیتی است. او از دژخیم قاسم سلیمانی دستور میگرفت. حالا هم که خامنهای آن یکی جناح را بهکلی دور انداخته، همه چیز در این رژیم یک کاسه شده و وزیر خارجهاش، رسما پادوی نیروی تروریستی قدس است. یعنی در هر حال، سیاست خارجی این رژیم، در خدمت تروریسم است و تروریسماش ابزار پیشبرد سیاست خارجی.
وانگهی دیگر کسی نمیتواند ادعا کند که کورسویی از امید به تغییر سیاست و رفتار رژیم وجود دارد. دیگر کسی نمیتواند درباره این نظرگاه مقاومت ایران تردید کند که حیات این رژیم به تروریسم وابسته است و حتی یک روز نمیتواند از آن دست بردارد.
بهقول مسعود رجوی «جنگافروزی و صدور ارتجاع و تروریسم از آغاز سپر حفاظتی و لازمه بقای ولایت فقیه بوده است».
مماشات با رژیم آخوندی یا ایستادن در کنار مردم ایران؟
راستی که هیچگاه مثل مقطع کنونی، مماشات با رژیم توجیهات و بهانههای خود را از دست نداده است.
راستی چه اتفاقی باید بیفتد که به سکوت و بیعملی پایان دهند؟ به آنها میگوییم:
ایران را از عینک یک مشت آخوند و پاسدار جنایتکار و دزد که در خانههای شیشهیی قدرت نشستهاند نگاه نکنید، قیام و مقاومت رو بهاعتلای مردم در کمین این رژیم است. سرمایهگذاری روی رژیم آخوندی به ضرر صلح و آرامش در منطقه و جهان است این علیه منافع مردم ایران است.
سرنوشت اروپا را با آخوندهای تروریست گره نزنید، بهجای آن در کنار مردم ایران و مبارزه آنها برای سرنگونی این رژیم و استقرار آزادی و صلح قرار بگیرید.
سیاست نادیده گرفتن حقوقبشر را دور بیندازید و مماشات را به بخش شرمآور موزه تاریخ بسپارید تا نسلهای آینده بهعنوان راهی که هرگز نباید پیموده شود، از آن عبرت بگیرند.
نگذارید هیچ پولی بهدست خامنهای و سپاه پاسداران برسد. هر بشکه نفتی که از این رژیم خریداری شود و هر دلاری که به آخوندها داده شود، گلولهیی است بهسوی معترضان بیدفاع و بیسلاح.
همان معترضان شجاعی که امروز در شهرهای خوزستان بهاعتراض علیه گرانی نان قیام کردهاند، بهچند برابر شدن قیمت ابتداییترین نیازهای زندگی اعتراض میکنند. اما در اصل تمامیت رژیم را هدف قرار دادهاند. بههمه این هموطنان دلیر درود!
ارجاع پرونده تروریسم آخوندها به شورای امنیت
حکم دادگاه آنتورپ، باید راهگشا و تکیهگاهی برای شروع یک قاطعیت همهجانبه علیه تروریسم افسارگسیخته این رژیم باشد که همه مراجع رسمی در اروپا از آن مطلعاند، اما دست روی دست گذاشتهاند.
بعد از قطعی شدن محکومیت دیپلمات تروریست و سه مزدور همدستش، تأخیر در اتخاذ یک سیاست قاطع، فاشیسم دینی حاکم بر ایران را در ادامه و تشدید تروریسم تشویق میکند. بیعملی در مقابل نقض حقوقبشر و جنایتهای رژیم در داخل و خارج ایران به بهانه مذاکرات اتمی یک اشتباه مضاعف، پیام ضعف و مشوق رژیم در دستیابی به بمب اتمی است.
زمان آن است که کشورهای مختلف بهویژه اروپا و آمریکا، بهسکوت و اغماض درباره دهها رشته اقدام تروریستی رژیم پایان داده، یک به یک آنها را تحت رسیدگی قضایی قرار دهند؛
تمام اطلاعات و اسناد پرونده و اسامی موجود در دفترچههای بهدست آمده از اسدالله اسدی را منتشر کنند.
سرویسهای اروپایی از دیگر سلولهای خفته اطلاعات آخوندها و نیروی تروریستی قدس پردهبرداری کنند.
لانههای جاسوسی و تروریسم رژیم آخوندی را تعطیل کنند.
روابط سیاسی و اقتصادی خود با این رژیم را بهتوقف اعدام و توقف صدور تروریسم مشروط کنند؛
وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران، در تمامیتشان در لیست تروریستی گذاشته شوند و عوامل و مزدورانشان محاکمه، سلب تابعیت و اخراج شوند.
نه سرکوب، نه کشتار و نه تروریسم
نه سرکوب، نه کشتار و نه تروریسم نتوانسته و نخواهد توانست خلقی را که اراده کرده خود را آزاد کند، از میان بردارد و مردم و مقاومت ایران اراده کردهاند استبداد و فاشیسم مذهبی را سرنگون کنند و چنین خواهد شد.
از شخصیتهای سیاسی بلندپایه و نمایندگان برجسته پارلمان در اروپا و آمریکا که بهعنوان شاکیان این پرونده، نقش کلیدی در پیشرفت آن داشتند، صمیمانه تقدیر میکنم.
سرانجام، گرمترین درودها را به هموطنان و یاران مقاومت تقدیم میکنم که از هنگام دستگیری تروریستهای رژیم و در خلال محاکمه آنها با برپایی تظاهرات متعدد، جهان را به قاطعیت در مقابل رژیم آخوندی فراخواندند و راه زد و بند با رژیم را بستند.
آخوندها با سرکوب و تروریسم و توطئه، راه نجاتی پیدا نمیکنند. قیامهای ایران، دلیران کانونهای شورشی و ارتش بزرگ آزادی، کلید فتح و آزادی را در دست دارند و بهطور قطع و یقین بهکار این رژیم پایان خواهند داد.