بار دیگر پردهها کنار رفت. پس از دادگاه آنتورپ و حکم تاریخی آن، دکان مزدوران رژیم در خارج کشور که خط به خط و نقطه به نقطه حرفهای ملا را از زیر قبا علیه مجاهدین و مقاومت ایران رله میکردند آنچنان کساد و تخته شده که قضاییه جلادان ناگزیر خودش بهطور مستقیم کار را به عهده گرفته است. در اشرف هم وقتی که ۳۲۰بلندگو و ۶۷۷روز لجنپراکنی شبانهروزی اثر نکرد، سرجلاد قاسم سلیمانی جایگزین بهاصطلاح منتقدان و «اعضاء سابق مجاهدین» گردید. ابطال تابعیت و پاسپورت و اخراج مزدوران که خواسته عموم ایرانیان شریف و آزاده بود، لرزه بر اندام عوامل و مزدوران انداخته است آن قدر که برخی مستخدمان ولایت خودشان میگویند به نزد وکلا رفتهاند تا ببینند در این پرونده و ملحقات و دفترچههای آن در مورد آنها چه چیزی وجود دارد!
هم زمان یک همکار سابق وزارت اطلاعات در آلبانی فاش کرد که وزارت ماهیانه ۵۰۰یورو به بریده مزدوران میدهد به ازاء اینکه ۱۲مطلب علیه مجاهدین بنویسند شامل: «شکنجه ناراضیان، نبودن آزادی در مناسبات مجاهدین، شستشوی مغزی، اعتراف به موضوعات و لحظات جنسی، قطع روابط با دنیای بیرون، طلاقهای اجباری، قتلهای مشکوک در درون مجاهدین، کشتن اکراد و شیعیان در عراق، گرفتن پول از آمریکا و اسراییل و عربستان و اینکه اطلاعات اتمی خود را هم از اسراییل گرفتهاند و هیچ پایگاه و پشتیبانی مردمی در ایران ندارند».
با اتهامات فساد اخلاقی و نفاق و جاسوسی برای شوروی و آمریکا و اسراییل و عراق هم از زمان خمینی ملعون بهخوبی آشنا هستیم و تازگی ندارد. آنچه تازگی دارد درماندگی دشمن در برابر مقاومت و برگزاری نمایشهای روحوضی تحت عنوان دادگاه است که شاکیان و شاهدان و وکلا و قاضیهایش تماماً دم و دنبالچههای خودش هستند. این همان حقوق و قضاییه عمامهپیچ حکومت آخوندی است.
بار دیگر از خامنهای و روحانی و رئیسی دعوت میکنم اگر جرأت دارند با ما به یک دادگاه بینالمللی بیایند. این ۱۷هزار نفر را که آمار میدهند و آن ۱۷هزار نفر فروغ جاویدان را هم که در آمارشان محسوب نمیکنند، و ۱۷هزار نفر بعدی را هم که قرار است وارد کنند، همراه بیاورند! این روشن میکند که ۴۰سال است در ایران یک جنگ عظیم بین خلق و مجاهد خلق با رژیم دجال و ضدبشر جریان دارد.
در آذر ماه ۱۳۸۶ گفتیم: «سردمداران رژیم آخوندی از ترس فراخوانده شدن به دادگاههای بینالمللی نعل وارونه میزنند. یک روز بر روی کاغذهای فرم انتِرپل برای ما حکم جلب مینویسند! یک روز در میان در پی محاکمه ما در عراق هستند و هرازگاهی در فرانسه ناپرهیزی نموده و در مورد صیاد شیرازی و دیگر عملیات اعلام شدهٔ ستاد فرماندهی مجاهدین در داخل کشور، عرض حال میدهند. گمان میکنند که مجاهدین را از دادرسی و دادگاه هراسی است. از این حقیقت و از این قانونمندی بهکلی غافلند که هر کجا قطرهای قانون و ذرهیی عدالت و انصاف وجود داشته باشد، و در هر دادگاهی که بطور نسبی هم که شده، دادگری و قانون حکومت کند، بدون تردید، مجاهدین و مقاومت ایران برندهاند. به آخوندها و پاسداران دور و نزدیکشان میگویم که در تاراج و تجارت شما برندهاید اما در قانون و عدالت ما برندهایم. به تاراج دادن بیتالمال ملّت ایران و تجارت نفت و خون حیطهٔ شما و انصاف و قانون قلمرو ماست». اکنون، این گوی و این میدان. ما هم شاهدان قتلعام زندانیان و قیام آبان و سیستان و بلوچستان و شاهدان خانه خرابان و بیخانمانها را همراه میآوریم.
از عموم هموطنان میخواهم اسامی و آدرسهای اطلاعاتیها و مزدوران و لباس شخصیها و جلادان و بچه جلادان قضاییه و بسیج و سپاه را برای روز بزرگ عدالت و قانون در اختیار کانونهایشورشی بگذارند. در اثناء انقلاب ضدسلطنتی و در آغاز خیانت و جنایت خمینی شورشگران انقلابی میخروشیدند:
اسلحهٴ خلق ما به سینه خائنان همیشه غرنده باد