مسعود رجوی- ۲۷ اسفند ۱۴۰۰ وداع با منوچهر هزارخانی

مسعود رجوی- ۲۷ اسفند ۱۴۰۰  

وداع با منوچهر هزارخانی

در نیمه شعبان بین‌الملل زحمتکشان و آزادی 

… وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ  : سوگند به قلم و آنچه نویسندگان مقاومت و آزادی می‌نویسند
همچون” نی“ از ”جدایی‌ها“ و سفر یاران، و این بار به خصوص منوچهر هزارخانی شکوه و”شکایت“ دارم. لابد بقیه همرزمان و هم‌سنگرانش در خانواده مقاومت هم در همین وضع و حال هستند. اما ما عهد بسته‌ایم که جنگ تا آخرین فشنگ و آخرین نفس …

بشنو از نی چون حکایت می‌کند         از جدایی‌ها شکایت می‌کند
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق        تا بگویم شرح درد اشتیاق

خبر جاودانگی و رستگاری او را که شنیدم بی‌اختیار به یاد سه تن افتادم. یکی پدرطالقانی که پشت و پناه مجاهدین بود، دیگری شکرالله پاک‌نژاد تنها مارکسیست هم‌بندم در اوین در سال ۵۴ که پا به پای مجاهدین با اپورتونیست‌های چپ‌نما که در یک مقطع، سازمان ما را متلاشی کردند، شجاعانه مرزبندی می‌کرد و سومی برادر بزرگترم کاظم که باعث شد علیرغم حکم اعدام در هر دو دادگاه نظامی شاه، اضافه زنده بمانم…
هزارخانی شیفته جنگ و مقاومت و کانون‌های شورش و شورشگری بود. از چریک‌های فدایی تا مجاهدین و از شیلی و آفریقا و فلسطین تا آمریکای لاتین…
در آبان ۶۴ وقتی «تجربه دردناک مبارزه مسالمت‌آمیز» را نوشت، نسخه ای از فهرست جدید اسامی شهیدان انقلاب نوین ایران را برایش ظهرنویسی کردم و فرستادم.
در شب ۲۸مرداد ۶۸ که ماهنامه شورا را فرستاده بود بی‌مبالغه برایش نوشتم که «وجدان تابناک فرهنگ و ادب ایران، استاد نویسندگان در تاریک‌ترین و دردناک‌ترین ایام تاریخ ایران» است. به راستی همچنان‌که در پیام تسلیت مریم آمده: «منوچهر هزارخانی مظهر شرافت نویسندگی و روشنفکری ایران در مبارزه با شیخ و شاه» است. 
وظیفه خود می‌دانم آخرین نوشته و دستخط او خطاب به مریم و درباره مریم را که همراه با یک نسخه از آخرین کتابی که ترجمه کرده به دبیر ارشد شورا خواهر مجاهد مهناز سلیمیان داده تا به مریم برساند و در دبیرخانه شورا موجود است، به اطلاع هموطنان و دوستاندارنش برسانم: 
«سلام- یقین دارم که نسخه اول این کتاب تاکنون به دست رئیس‌جمهور‌ منتخب شورای‌ملی‌مقاومت رسیده است. این نسخه دوم را برای رهبر جنبش بزرگ دادخواهی تقدیم می‌کنم. با آرزوی موفقیت شما در جمیع جهات-منوچهر هزارخانی».

درود – درود