مهدی سامع – دولت «جوان حزب اللهی» پُشت خاکریز «خواص بی بصیرت»

این روزها شیپورچیهای ولی فقیه به وفور ساز «پیشرفت» سر می دهند و مجیزگویان بارگاه خلافت ترانه «امنیت» می سرایند. می گویند و می نویسند که در همهِ اُمور پیشرفت حاصل شده و جهانیان از این همه پیشرفت شگفت زده شده اند. پُررویی را به جایی رسانده اند که چشم در چشم مردمِ غارت شده از بهبود شرایط زیست دَم می زنند.
به نظر نمی رسد که جهانیان چندان توجهی به ادعاهای کارگزاران نظام داشته باشند و شاید هم از این همه وقاحت شگفت زده شده باشند. اما مردم ایران از این همه بیشرمی و بی شرافتی خشمگین و هرجا که فرصت پیدا می کنند نفرت و انزجار خود را به شیوه های گوناگون نشان می دهند. حاکمیت در اندیشه غارت بیشتر و مردم در تلاش برای رهایی و این ستیز هر لحظه تشدید می شود.
رسانه حکومتی تیتر نیوز در شماره روز چهارشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۲ خود می نویسد: «از ۱۳۵۷ تاکنون، سطح عمومی قیمتها ۵۸۰۰ برابر، پایه پولی ۷۸۰۰ برابر و نرخ دلار آمریکا ۷۳۰۰ برابر شده است!… رکورد تورم ۸۰ ساله در سه ماه نخست دولت سیزدهم شکسته شد و میانگین تورم در دو سال ابتدایی این دولت ۴۶ درصد بود.»
تدبیر یکدست سازی و در تکامل آن خالص سازی برای مهار خشم و نفرت انباشت شده مردم است که هرچندگاه فوران می کند. این تدبیر اکنون پشت خاکریز خواص درجا می زند و موتور دولت جوان را به روغن سوزی انداخته است.
حرفهای آخوند مجتبی ذوالنوری، نائب رئیس بهارستان اشغال شده بیان مشکل کنونی نظام است. او تأکید می کند ‌که «تلاش دشمنان از دیرباز این بوده که بین ولی خدا و امت فاصله بیندازند» و اضافه می کند: «جامعه از سه لایه تشکیل شده که لایه نخست رهبر یا رهبران جامعه، لایه دوم خواص و لایه سوم، توده مردم‌ اند؛ ما در جامعه امروزی خود در لایه نخست و لایه سوم مشکلی نداریم و همه مشکلات کشور در موضوع اجتهاد برخی خواص در برابر نص فرمایشات رهبری خلاصه می ‌شود.» (فارس، یکشنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۲)
این مُهرهِ پُرنفوذ در ولایت خامنه ای به طور معکوس به این واقعیت اعتراف می کند که قطب بندی اصلی در جامعه بین «حکومت» و «مردم» است.
آخوند غلام حسین محسنی ‌اژه ‌ای، سرکرده قوه قضاییه هم طلب بصیرت می کند و می گوید: «حفظ روحیه جهادی و انقلابیگری، بصیرت و بصیرت افزایی، امروز جزو لوازم لاینفک حکمرانی است، اگر همه ما و آحاد جامعه نسبت به فتنه ‌انگیزیها، توطئه ‌ها جنگ نرم و جنگ سخت و جنگ ترکیبی دارای آگاهی لازم نباشیم و بصیرت لازم وجود نداشته باشد، ما از جایی ضربه می‌ خوریم که منشأ و چگونگی آن را متوجه نخواهیم شد و غافلگیر می ‌شویم.» (پایگاه خبری دانشگاه تربیت مدرس، سه ‌شنبه ۳۰ آبان ‌۱۴۰۲)
پاسدار حاجی‌ زاده سرکرده هوا فضای سپاه، مقام خواص بریده را شمارش می کند و می گوید: «ما در این چهل سال دیدیم که از مرجع تقلید چپ کرد تا وزیر و وکیل و فرمانده در همه اقشار داشتیم از همه اقشار… فکر نکنیم که ما مُبَرا هستیم! ما باید از بسیجی بودن خودمان، از انقلابی بودن خودمان، از مومن بودن خودمان ابتدا پاسداری کنیم. اول باید مراقب خودمان باشیم». (شبکه خبر، جمعه ۱۰ آذر ۱۴۰۲)
آش بریدگی خواص آن چنان شور شده که صدای مجری نماز جمعه مشهد هم درآمده. او کَف بر دهان فریاد می زند: «در نظام جمهوری اسلامی پای سُفره این نظام نشسته ‌اند و بر علیه ارزشهای این نظام صحبت می ‌کنند… سر منشا و اصلی ‌ترین پایه نظام ما ولایت فقیه است… ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند مگر امت بمیرد علی تنها بماند وای اگر خامنه ‌ای اذن جهادم دهد.» (تلویزیون آستان رضوی، جمعه ۲۴ آذر ۱۴۰۲)
دعواهایی که اکنون به درون ذوب شدگان در ولایت سرایت کرده را یکی از وزرای دولت خاتمی این گونه تعریف می کند: «چون فضا انتخاباتی هست در حال تکه پاره کردن همدیگر هستند.» و ادامه می دهد: «برخی از افرادی که عاشق رهبری هستند و رگ غیرت شان برای ایشان بیرون می ‌زند، بعضاً در برخی از جلسات به صورت خصوصی به من می ‌گفتند آقای صوفی مملکت روی هوا است و فقط هم شخص رهبری باید کاری انجام دهد». (سایت رویداد۲۴، جمعه ۲۴ آذر ۱۴۰۲)
جدالهای درون هرم قدرت در شرایط کنونی نه بین «اصلاح طلب و اصولگرا» و نه حتی بین باندهایی که خود را اصولگرا تعریف می کنند، بلکه بین بخشی از «ذوب شدگان در ولایت» با بخشی از «خواص بی بصیرت» است که قرار است سرنوشت دو انتخابات مجلس و خبرگان را تعیین کنند.
مردم به خوبی می دانند که این جنگ و جدال برای تصاحب قدرت و ثروت است و نمایش اسفند ماه هر خروجی که داشته باشد، برای آنان دستاوردی جز فقر و فلاکت بیشتر ندارد و برای همین است که از هر فرصتی برای اعلام نفرت استفاده می کند که در ماه گذشته به فراوانی شاهد کُنشهای انقلابی جامعه بودیم. پیام مادر جاوید نام ستار بهشتی به مادر جاوید نام مهسا ژینا امینی یک نمونه از این کُنشها خطاب به تمامی «داغدارانِ زیباترین فرزندانِ آفتاب و باد» است.
بانو گوهر عشقی در پیامی خطاب به خانم مژگان افتخاری، نوشت: «پیام دلگرم‌ کننده و باصلابت تو در پارلمان اروپا توسط وکیل محترم خانواده ‌تان را به دقت گوش دادم، آن را ماندگار و تاثیرگذار برای آنانی می‌ دانم که می ‌توانند بشنوند و فکر کنند و هر کسی که ذره ‌ای خود را انسان بداند و در مقابل انسانیت احساس مسئولیت کند. من با شنیدن کلمه به کلمه نامه ‌ات احساس غرور کردم».

منبع: نبرد خلق شماره ۴۷۱، آدینه یکم دی ۱۴۰۲ – ۲۲ دسامبر ۲۰۲۳