داده های حکومتی سخن از ارائه بودجه سال آینده با رقمی بالغ بر « 4956 هزار میلیارد تومان » دارند که نشان از از رشد « 93,6 درصدی» نسبت به سال گذشته را به نمایش می گذارد
براین اساس قرار است تا از کل بودجه عمومی , « 67,7 درصد» در قالب هزینه های جاری و تنها « 12,1 درصد» صرف عمران ملی گردد و مابقی آن نیز به بازپرداخت بدهکاری دولت برای « اوراق قرضه» هزینه شود!!
همین چند جمله نشان از وجود بحران برای دولتی است که بخواست خامنه ای برسرکار آمد و قرار بود تا دو مقوله « بحران اقتصادی و مالی» در دیکتاتوری ولی فقیه را سرو سامان دهد!!
اما با نیم نگاهی به رشد ابر بحران ها در سایه سقوط ارزش پول ملی , شکاف عمیق طبقاتی , رشد فقر و فلاکت و تعطیلی واحد های تولیدی و کارخانه ها , اکنون می توان به یقین اذعان نمود که مسعود پزشکیان , رئیس جمهور خامنه ای با شکستی سنگین در تمامی زمینه ها روبر گردیده است.
براین اساس قرار است تا منابع درآمد های مالی رژیم بر پایه « فروش نفت , مالیات ها , فروش اوراق قرضه , صادرات غیر نفتی, بازی با بورس, دست کاری در بهای ارزهای خارجی , فروش اموال دولتی , استقراض از بانک مرکزی, دست بردن در صندوق های بازنشستگی و تامین اجتماعی » تامین گردند.
برای نمونه پزشکیان در لایحه مذکور « پیشبینی کرده سال آینده روزانه یک میلیون و 800 هزار بشکه نفت » صادر نماید!!
همچنین سهم نیروهای سرکوبگر مانند سپاه , بسیج , دوایر اطلاعاتی و امنیتی از بودجه کل کشور , برای صددور بلوا , جنگ , حمایت از نیروهای تروریستی و سرکوب داخلی , بالغ بر « 550 هزار بشکه نفت در روز» برنامه ریزی شده است.
اما متحول بودن بهای نفت در بازارهای جهانی و بویژه وجود سیاستی بنام « فشار حداکثری» از سوی ایالات متحده علیه صادرات نفتی رژیم آخوندی , به یقین بر تمامی امید و آرزوهای پزشکیان برای تهیه ارز و به تبع آن سرو سامان دادن به صندوق های ورشکسته حکومتی , تاثیرات مستقیمی خواهد داشت.
دراین رابطه نیز دولت آمریکا اعلام کرده است که در صورت عدم عقب نشینی خامنه ای از سیاست های مخرب اتمی , منطقه ای و موشکی , این کشور تلاش خواهد کرد تا صادرات نفتی رژیم ایران به « 100 هزار بشکه » در روز تنزل پیدا نماید , امری که می تواند ضربات بسیار سنگینی بر اقتصاد ورشکسته آخوندی وارد نماید.
براین اساس مشاهده می شود که تمامی ارزیابی های رژیم آخوندی در زمینه دستیابی به دلارهای باد آورده و رسیدن به یک تحول بنیادین , همچنان برپایه اوهام و شکست استوار شده است.
مضافا براین وضعیت بحرانی نیز باید به حجم انبوهی برای کسری بودجه سال 1404 اشاره نمود که اساسا مشخص نیست , مسعود پزشکیان از کدامین منابع مالی آن را تامین خواهد کرد.
ابعاد این بحران بحدی است که رسانه حکومتی شرق (2 اسفند 1403) در مطلبی به گوشه هایی از آن پرداخته و به نقل از یک کارشناس رژیم می نویسد : « کسری بودجهای که در پایان سال آینده باقی خواهد ماند و نهایتا از طریق «پولی شدن» تامین میشود، حدود ۵۰۰ هزار میلیارد تومان خواهد بود».
از سوی دیگر بر اساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، اکنون گوشه هایی از مهمترین ارقام بودجه پیشنهادی برای ارگان های صدور انقلاب و فرهنگ منحط آخوندی , اینگونه برنامه ریزی شده است.:
« سازمان صداوسیما: ۳۵ هزار میلیارد تومان
مرکز خدمات حوزه علمیه: ۱۴ هزار میلیارد تومان
شورای عالی حوزههای علمیه: ۷ هزار میلیارد تومان
جامعه المصطفی العالمیه: ۱۷۵۶ میلیارد تومان
سازمان تبلیغات اسلامی: ۵ هزار میلیارد تومان
ستاد اقامه نماز: ۱۲۹ میلیارد تومان
ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر: ۲۴۲ میلیارد تومان
سیاستگذاری حوزه علمیه خواهران: ۱۴۶۰ میلیارد تومان
شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی: ۳۱۳ میلیارد تومان
». مؤسسه آموزشی خمینی: ۴۵۰ میلیارد تومان
( منبع سایت دویچه وله 20 بهمن 1403 )
در مقابل نیز رژیم آخوندی به مانند هرسال تلاش کرده است تا با دست بردن در جیب مردم , حذف یارانه ها , عدم افزایش دستمزد برای کارگران , زحمتکشان, معلمان , بازنشستگان و اقشار ضربه خوده , همچنان سیاست « اقتصاد مقاومتی » را به پیش ببرد.
اقتصاد مقاومتی نیز به معنای هرچه بیشار فقیر نمودن جامعه با هدف درگیر نمودن آن برای تهیه ساده ترین و بدیهی ترین نیازهای روزانه می باشد تا بدین سان فرصت برای هرگونه اعتراض و قیام از آنان گرفته شود.
بدین سان از هم اکنون میتوان پیش بینی نمود که مجموعه بحران های موجود بویژه رکود اقتصادی و تولیدی و به تبع آن بیکاری , تورم و گرانی افسار گسیخته همچنان به قوت خود باقی خواهند ماند تاجائیکه بخش های بزرگتری ازجامعه را به سوی فقرو فلاکت سوق خواهند داد.