قيام خراسان
“ قربانت شوم
يوسف گم گشته باز آيد به كنعان غم مخور
كلبه ي احزان شود روزي گلستان غم مخور
بلي شرافت و سعادت دير يا زود بر ميگردد، ايراني نمي ميرد و محو نمي شود، اگر ما هم نبينيم، اخلاف ما خواهند ديد.
بر ماست كه آنها را از ننگ ذلت خلاص نمائيم. آري ما بايد جانبازي كنيم، ما بايد با هركس كه خائن به وطن است
بجنگيم ولو اكثريت تامه داشته باشد. بي شبهه ما در اين راه به موانع سهمگين بر خواهيم خورد، ما بايست ريشه هاي سنگين خيانت را از جا كنده و اصول آريستو كراسي را از مملكت نابود سازيم. ليكن اميدوارم عزم آهنين ما سلاسل و قيودات ارتجاعي را از هم كسسته و تمام موانع و عوائق را بر هم شكند.“
نامه هاي كلنل پسيان خان – تاريخ بيست ساله حسين مكي
محمد تقي خان پسيان از جمله فرماندهان لايق ارتش بود كه قبل از بروي كار آمدن قوام السلطنه فرماندهي نيروهاي ژاندارمري را در خراسان بعهده داشت و شخصا در عمليات نظامي عليه قواي انگليس و روسيه تزاري در قزوين و همدان مشاركت داشت. وي پس از مراجعه از آلمان از سوي دولت مشيرالدوله به فرماندهي ژاندارمري خراسان رسيد و بدليل افكار آزاديخواهانه و وطن دوستانه اش در بين مردم از محبوبيت و شهرت خاصي برخوردار بود.
كلنل پسيان خان در پي كوتاي 1299 و بروي كار آمدن سيد ضياء از مناسبات و وابستگي دولت كودتا به استعمار بسيار نگران بود و آن را عليه منافع ملي ايرانيان ميدانست. يقيننا اين امر نقطه ي آغاز قيام كلنل بود و وي تصميم گرفت تا امور خراسان را در دست بگيرد. در اين راستا قوام السلطنه، والي خراسان را دستگيرو بدليل ارتباط با انگليسها به تهران فرستاد.
همچنين بسياري از دست پروردگان وي را نيز از مناسب دولتي منفصل و آنان را تبعيد نمود. با سقوط كابينه ي سيد ضياء و بروي كار آمدن قوام السلطنه بعنوان نخست وزير، كلنل از فرمان حكومت مركزي سرباز ميزند و از فرامين رضا خان نيز سرپيچي مينمايد.
در اين رابطه در كتاب تاريخ بيست ساله چنين آمده است‚
“ كلنل تا كنون آگاهانه از اجراي دستور كابينه در موارد زير سرباز زده است:
– ارسال يك هزار قبضه تفنگ
– خود داري از بذل و بخشش از محل خزانه ي ايالت
– استرداد اسبهاي مصادره شده ي قوام السلطنه
– كلنل مطمئن است قوام السلطنه اگر بتواند، ميخواهد او را خرد كند. از اين رو به نظر ميرسد كه تصميم به اعلام
استقلال خراسان گرفته است. سردار سپه با كلنل محمد تقي خان خرده حساب شخصي داشت. وي افسر رشيد ژاندارمري را شناحته بود كه چقدر كله شق و سخت گير است. موقعي سردار سپه فرمانده قسمتي از آترياد همدان بود و كلنل نيز فرماندهي ژاندارمري آنجا را بعهده داشت، ميان سردار سپه و كلنل مشاجره يي رخ داده بود. كلنل با 65 نفر ژاندارم سردار سپه را محاصره ميكند و با آنكه سردار سپه از لحاظ رتبه نظامي نسبت به او ارشد بود، به او اهانت ميكند.
كلنل با آن عمل خود را به سردار سپه معرفي كرده و سردار كه نقشه هايي وسيعي داشت، ميدانست كه نمي تواند با كلنل همكاري كند. عجالتا موقع را مناسب يافته و خصومت شخص قوام السلطنه نسبت به كلنل را كه ناشي از توقيف او بدست كلنل بود، را مغتنم شمرده و ميل داشت با همكاري قوام السلطنه غائله خراسان را مرتفع و كلنل را سركوب
كند.“
همان منبع بالا
محمد تقي خان در مشهد “ كميته ي ملي “ تشكيل داده و خواسته هاي مردم را در پنج مورد به اطلاع دربار ميرساند. از آن جمله انجام يك سلسله اقدامات رفاهي و اقتصادي بنفع عامه مردم و رهايي از فشار انگليس بودند. در اين راستا بود .كه كلنل در خراسان با ايادي و جاسوسان انگليس به مبارزه بر خاسته و جمعي از آنان را دستگير و روانه ي زندان مي نمايد. به دستور وي بخش مكاتبات كنسولي اين كشور در خراسان به تصرف قواي وي در آمده و تا آواخر سال 1300 شمسي خراسان از وجود عوامل دولتي و ايادي استعمار پاك ميگردد.
ادامه دارد