سرکوب جنبش شیخ محمد خیابانی
قيام خياباني شش ماه در تبريز حكومت كرد و آزاديخواهان اميد داشتند تا سراسر ايران اكنون به آنان روي آورند و كشور را از گرداب فلاكت نجات دهند. در اين راستا خياباني نماينده يي را براي مذاكره با “ سردارجنگل“ به شمال ميفرستد و خواهان “ برقراري روابط في مابين قيام آذربايجان و گيلان و پيشروي بسوي تهران براي هدف مشترك“ميگردد.
نماينده ي خياباني در راه بازگشت در گذشت و بدين سان پيوند قيام آذربايجان با گيلان عملي نگرديد و انديشه ي خياباني بدون دستيابي به نتايج مطلوب و برقراري با ديگر جنبشهاي محلي نافرجام ميماند.
خياباني در يكي از نطق هاي تاريخي خود ، ايجاد حكومت مستقل و ملي را چنين تشريح ميكند:
“ يگانه مقصود ما تاسيس يك حكومت دمكراتيك و تامين دوام و بقاي آزادي در اين مملكت است. مخالفين اين مرام دشمنان ما هستند و يگانه دستور العمل ما عبارت است از كوتاه كردن دست اين دشمنان از اموري كه با رژيم و آزادي مناسبت و رابطه دارند. با صداي رسا ميگوئيم اين مستبد و تو اي مرتجع همه بدانيد و مقدارت دمكراسي را در دستهاي ملوث خودتان نخواهيد داشت“
نطق هاي خياباني
« اکنون مخالفت با وثوق الدوله به اوج خود رسیده و نتیجه آنکه با بلند شدن طنین « مرده باد وثوق الدوله, مرده باد قرارداد » در خیابان ها , کابینه وثوق الدوله مستعفی شد و او به فرنگستان سفر کرد». ( تلاش آزادی)
با سقوط وثوق الدوله و روی کار آوردن مشیرالدوله , قرارداد « تحت الحمایه » نیز بخودی خود منتفی گردید. دراین میان دکتر محمد مصدق از جمله رجال ملی بود که در پایان جنگ جهانی اول با قرارداد تحت الحمایه در سال 1919 به مخالفت برخواست و از خود چهره یی مردمی و مستقل به نمایش گذاشت.
دکتر مصدق که تحصیلا خود را در فرانسه و در رشته حقوق به پایان رسانده بود , از جمله راد مردان لایق و کاردان در تاریخ معاصر ایران و همچنین چهره یی سرشناس در بین اقشار متوسط و پائین جامعه بود که بعد ها زمینه ساز پیشرفت مبارزات آزادیخواهانه و استقلال طلبانه علیه دیکتاتوری های رضا شاه و محمد رضا شاه گردید.
محورهای اصلی این قرارداد وطن فروشانه نیز عبارت بودند از :
– پرداخت دو میلیون پوند بعنوان قرض به دولت مرکزی در ایران
– تشکیل قشون متحد الشکل
– اداره ارتش و بودجه کشور توسط مستشارانن انگلیس
– سیاست های داخلی و خارجی می باید منبعد با مشورت و اجازه دولت انگلیس انجام پذیرند.
در این بین مشیرالدوله وعده انتخابات مجدد مجلس را می دهد و مخبر السلطنه هدایت را که فردی ریاکار و عوام فریب بود, به استانداری آذربایجان بر می گمارد.
والی جدید تبریز نخستین هدف خود را « به زانو نشاندن جنبش تبریز» اعلام میکند و برای اینکار در 22 شهریور با کمک 200 تن از قزاقان به مراکز حزبی و خانه های رهبران جنبش و آزادیخواهان در تبریز حمله کرده و طی چند ساعت درگیری بر تمامی مواضع دمکراتها مسلط ورهبر سازش ناپذیر آن جنبش, شیخ محمد خیابانی را به قتل می رساند.
« نیروهای قزاق برای سرکوب شیخ محمد خیابانی و یارانش همراه با اداره نظیمه تبریز، پایگاه خیابانی را محاصره کردند، اما مردم به حمایت از شیخ محمد خیابانی برخاستند و نیروهای دولتی را عقب راندند. جنبش مردم تبریز تا شهریورماه ادامه یافت». ( ایران افشاگر) .
شیخ محمد خیابانی در آخرین دقایق حیاتش گفت:«من کشتهشدن را بهتسلیم ترجیح میدهم. من پیش دشمن زانو نمیزنم. من فرزند انقلاب مشروطیت ایرانم. انقلاب خلق هرگز خاموش نخواهد ماند».
ادامه دارد