تازه ترین سخنان خامنه ای کودک کش مبنی براینکه گوئیا برای مراسم جنازه گردانی آخوند ابراهیم رئیسی « قیامی مردمی » !! صورت گرفته , به یقین ترجمان دادن دسته گل به حاکم خودکامه و بدون هرگونه پایگاه اجتماعی است که اکنون بدلیل عمق تنفر مردمی با واقعیتی بنام « سرنگونی « دست و پنجه نرم می کند.
ولی فقیه درمانده در این سخنان از جمله مدعی است : « حرکتی که مردم انجام دادند قیامی در واقع بهمعنای واقعی کلمه برای شهادت ایشان انجام دادند این مایه آبرو شد برای ملت ایران برای کشور برای ملت و برای جمهوری اسلامی. نشان داد که ملت ایران بهمعنای واقعی کلمه زنده است. برای جمهوری اسلامی هم آبرو شد».
به یقین آنچه را که این دیکتاتوری مردم کش , بوئی و نشانی از آن نبرده , همان وجود حقیقتی بنام « آبرو» می باشد. براین اساس مشخص میشود که اتاق های فکر حاکمیت به چه میزان نیاز خامنه ای برای سناریو سازی و زدن نعل وارونه را نصب العین سیاست های راهبردی خود قرار داده اند.
ابعاد این سیاست راهبردی بحدی است که رسانه های حکومتی در یک فرمان کلیشه ای از حضور« 4 میلیون » در تهران و یا « 3 میلیون » در مشهد برای مراسم رئیسی خبر داده اند!!
ادعای حضور « 7 میلیون » در حالی رسانه ای می شود که شبکه های اجتماعی با ارائه محاسبات نسبی از جغرافیای مسیر طی شده در تهران و با یک حساب سرانگشتی از مسافت طی شده در این دو شهر , به حضور حداکثر 200 هزار نفر که عمدتا ,نیروهای سازمان داده شده سپاه و خانواده های آنان و یا اتباع افغانستان بودند, رسیده اند.
ابعاد این وخامت اجتماعی برای حاکمیت بحدی بود که پس از « اعتراف رسانه ای » از سوی خبرگزاری « جمهوری اسلامی » با تیتر « بیش از یکصد هزار مهاجر افغانستان مقیم مشهد در تشیع رئیس جمهور شهید شرکت کردند », سایت مذکور در آن ساعت , بلافاصله از دسترس خارج شد.
اما در ورای اینگونه دروغگویی های « گوبلز مآبانه » , باید به جشن , شادی و سرور ایرانیان در شهرهای مختلف کشور و یا خارج اشاره نمود , تا بدین سان به عمق بی پایگی و نبود هرگونه بستر اجتماعی برای دیکتاتوری ولی فقیه رسید.
پخش موزیک, رقص و شادی و یا خرید و پخش شیرینی , آنهم در ایامی که بسیاری از مردم زیر فشارهای شدید مالی و اقتصادی قرار دارند , به خودی خود , گویای آتش زیر خاکستر و واقعیت های ملموس در درون جامعه اسیرمان می باشد.
ابعاد این جشن و سرور بحدی بود که دوایر امنیتی حکومت , از دستگیری بسیاری از شهروندان بدلیل ابراز « شادمانی » و یا « احضار رئیس صنف قنادان » بدلیل « افشاء افزایش شدید فروش شیرینی » برای کشته شدن ابراهیم رئیسی خبرداده اند. ( شبکه حکومتی خبررسان یک)
دراین اطلاع رسانی از جمله تاکید شده : « « اظهارات نابجا و بی موقع رئیس صنف قنادان تهران / بعد از 6 سال رکود , تنها طی یک هفته گذشته فروش قنادان 58 درصد افزایش یافت».
حال اگر این جملات را در مقابل وارونه گویی و محمل بافی های خامنه ای قرار دهیم به یقین به وجود واقعیتی بنام « نیاز» وی , برای تبلیغات با هدف آرام نمودن و تسلی دادن به نیروهای بشدت روحیه باخته , بی آینده و ضربه خورد حکومت , مانند سپاه مردم کش پاسداران , بسیج ضد مردمی , لباس شخصی ها و دوایر اطلاعاتی و امنیتی خواهیم رسید.
بقول رهبر مقاومت : « هیهات که آب رفته به جوی خشکیدهٔ نظام باز نمیگردد
همین مانده بود که خامنهای مردم را متهم به قیام برای هلاکت جلاد قتلعام کند. جلاد را متهم بهشهادت نماید و او را مظهر شعارهای انقلابی هم بخواند! همهشان میگویند هلاکت رئیسی سانحه بوده اما خامنهای آن را «شهادت» قالب میکند!».