روند شتابان در منطقه بحرانی خاورنزدیک و مجموعه ضربات نظامی و امنیتی که نصیب دیکتاتوری ولی فقیه گردیده , اکنون این سوال را در مقابل حاکمیت قرارداده است که علیه این وضعیت فلج کننده چه بایدکرد؟
به یقین پاسخ به این سوال به سرنوشت سیاست راهبردی رژیم آخوندی برای ایجاد خاک ریز در بسیاری از کشورهای همسایه و اسلامی با هدف منکوب نمودن جامعه و منحرف نمودن واقعیتی بنام بحران سرنگونی در داخل کشور , ختم می گردد.
براین اساس خامنه ای درمانده که با صرف صد ها میلیارد دلار از سرمایه ملی ایران , دست به ایجاد « اقمار مصنوعی» و بسط و گسترش نیروهای نیابتی زده , اکنون برسر یک دوراهی استراتژیک قرار گرفته است.
براین منطق وی یا باید به طرف های مقابل و حملات روبه رشد علیه نیروهای خود در بسیاری از کشورها , از جمله لبنان , سوریه , عراق و یمن پاسخ نظامی بدهد و یا به مانند آنچه را که تا به امروز انجام داده سکوت و بی عملی اتخاذ نماید.
وارد شدن رژیم به هر پاسخی , انهم با مختصات بغایت ضربه خورده و متلاطم امروزی , به یقین به مانند خودکشی و ورود به یک باتلاق دیگر عمل خواهد کرد و عدم پاسخگویی بویژه نظامی و یا تروریستی نیز به مانند مرگ دیکتاتوری و ریختن تمامی هیبت قلابی طی چهل و اندی سال گذشته است.
این همان بن بستی است که ولی فقیه بدلیل عدم هرگونه پایگاه اجتماعی در داخل و یا مقبولیت در میان کشورهای منطقه ای , در آن به تله افتاده است.
بدین سان آنچه که تا به امروز مستنتج گردیده , همان سیاست « هارت و پورت » با هدف جلوگیری از ریزش شدید نیروهای هاج و واج مانده نظام , چه در داخل کشور و یا نیروهای بنیادگرا در منطقه تا شاخ آفریقا می باشد.
خامنه ای که ید طولایی در « رکب خوانی » و « عربده کشی و بد مستی » دارد , بکرات در سخنان پیشین خود تاکید کرده بود که « اگر یکی بزنند , ده تا خواهند خورد»!!.
حال این سناریوی مفروض طی ماه های اخیر بر سر میز حاکمیت قرار گرفته , امام غافل از یک پاسخ لفظی , چه رسد به پاسخ نظامی و جوابگویی در حوزه امنیت رژیم!!
ابعاد این وضعیت خنده دار بحدی است وی در آخرین سخنان خود و بدون هرگونه اشاره ای به پاسخ نظامی و عمل متقابل , صرفا از دیگر نیروهای مسلمان خواستار « کمک » گردیده است.
به این می گویند « خرمردرندی » آنهم از نوع ولایی آن.
وی روغن ریخته را نذر « ولایت زاده ای» میکند که خود مسبب اصلی برای بروز تمامی بحران های داخلی , منطقه ای و بین المللی می باشد. این همان رژیمی است که به خیال باطل همواره بر طبل « جنگ افروزی » و « صدور انقلاب » به دیگر کشورها , تا رسیدن به آب های گرم مدیترانه پافشاری می کرد.
دراین راستا نیز از هیچ جنایت و خباثت علیه مردم ایران , بویژه زنان , جوانان و کودکان کوتاهی نکرده است. هزینه های سنگین نظامی و امنیتی که اکنون تمامی صندوق های دولتی را در خود بلعیده , ثمرات مخرب اش را مردم ایران با درد و رنج و محنت و ریاضت کشیدن در تمامی زمینه ها پرداخت می کنند.
دراین راستا نیز باید تاکید نمود که جنگ مردم ایران برای رسیدن به حقوق بشر , عدالت, رفاه و آبادانی و یک جمهوری دمکراتیک به یقین تابعی از هیچ پارامتر خارجی نیست , بلکه صرفا و صرفا امری داخلی و بنیان کن می باشد.
آری خامنه ای قماری را که با هدف رسیدن به یک حکومت« مادام العمر » راه اندازی کرده بود , اکنون به توان « دو » باخته است و نتایج این باخت نیز برای مردم ایران و کانون های شورشی هرچه ضربه پذیر تر شدن رژیم آخوندی و رسیدن به مرگ حکومت و سرنگونی , این خواسته ملی می باشد.