بحران سقوط ریال و رشد شتابان بهای ارزهای خارجی اکنون هر ناظر بیطرفی را به این باور که پول ملی درسراشیب سقوط کامل قرار گرفته و مهار آن نیز غیرممکن گردیده , هیچ شک و شبهه ای بخود راه نمی دهد.
بنابرآخرین داده ها از بازار ارز , برای نمونه نرخ دلار تا تهیه این مطلب در مرز 64 هزار تومان پرسه زده است, اما داده های حکومتی اکنون بی محابا از رفتن قیمت دلار تا سقف « 100 هزار تومان » نیز سخن می گویند
یک نماینده حکومتی ( 20 فرودین 1402) در سخنانی اعتراف کرده : « اگر به سخنان کارشناسان و دلسوزان توجه نشود منتظر دلار صد هزار تومانی باشید با نوعی بی‌خیالی مواجه هستیم ارز و اقلام اساسی مورد نیاز مردم گران و گران‌تر می‌شود همه شوکه می‌شوند الا آنان که مسئولیت دارند و باید پاسخ‌گو باشند».
سخن از روندی غارتگرانه و ساختاری در دیکتاتوری ولی فقیه امی باشد که اکنون نه تنها افسار پاره کرده , بلکه در ذات خود به ابزاری برای دولت نحس سیزدهم با هدف چپاول آخرین تتمه های مردم نیز راه برده است.
براین منطق حاکمیت برای جبران صندوق ورشکسته دولت , با دستکاری های عامدانه در نرخ ارزهای خارجی , پمپاژ و مهندسی برای ورود و خروج ارز به بازار و یا چاپ اسکناس بدون پشتوانه, عملا به روند سقوط ارزش پول ملی ضریب زده است.
دومین عامل برای این حجم از سقوط ریال را نیز باید درصدور بحران به کشورهای همسایه و اسلامی جستجو نمود. براین منطق هر بمب , موشک و یا پهپادی که خامنه ای درمانده شلیک میکند , به بروز تنش در بازارهای جهانی ختم گردیده , بطوریکه بلافاصله امواج آن با سقوط ریال , تورم و گرانی سرسام آور بداخل کشور باز می گردد.
نمونه هایی مانند شلیک به کشتی های نفتی و باری در آبهای بین المللی , گروگان گیری , صدور ترور و آتش افروزی, جمایت از گروه های تروریستی و بنیاد گرا , برهم زدن میز مذاکرات , تنها گوشه ای از اقدامات مخرب آخوندی در این راستا می باشند.
سومین شاخص را باید در شکست سیاست های اقتصادی و مالی برای دولت آخوند رئیسی جستجو نمود. ابعاد شکست بحدی است که برای نمونه سقوط 50 درصدی برای رشد اقتصادی تنها طی یک سال گذشته ، کاهش شدید رشد در بخش نفت، رکود در بخش های ساختمانی, خودرو , درمان , دارو , در سایه فرار مغزها , و یا تداوم رشد منفی در بخش های کشاورزی و دامپروری از جمله شکست های حکومت در این راستا هستند..
کافی است تا نیم نگاهی به روند شتابان برای سقوط ارزش پول ملی تنها طی 9 سال گذشته و از فردای توافق اتمی انداخت , تا بدین سان به ابعاد فاجعه ای که خامنه ای با آخوند رئیسی برای ایران رقم زده اند , بهتر پی ببریم.
نمونتا و در حالیکه قیمت دلار در سال 2015 در سقف 32 هزار تومان قدم میزد, اکنون با گذشت این پریود زمانی , با رشدی 100 دردرصدی , از مرز 64 هزار تومان نیز گذشته است.
به این می گویند شکست , آنهم برای رژیمی که خود را « سرامد » و « قدر قدرت » منطقه با انبوهی موشک های قلابی , قلمداد می کند.
به یقین این روند مخرب تاثیرات مستقیم خود را بر معیشت و زندگی مردم ایران برجا گذاشته , بطوریکه جامعه دردمند ما امروز با تورم و گرانی سرسام آور و هرچه کوچک تر شدن سفره های خود دست و پنجه نرم می کند.
درسایه این روند نیز شاهد گسترش فقر و فلاکت هستیم , امری که بازتاب های آن را می توان در فروش اعضاء بدن که اکنون به دهه هشتادی ها نیز رسیده , رویت نمود.