مهرداد هرسینی – روایتی از تاریخ معاصر ایران – بخش پنچاه و یک

از جمله دلائل اصلی برای سقوط ناگهانی  شاه در ماه های پایانی عبارت بودند از :

–   ضعف شديد در ارتش ، بدليل اينكه عمده نيروهاي آن را  كادرهاي وظيفه تشكيل ميدادند و تمايلي به رو

در رو شدن  با مردم را  نداشتند. بويژه با طولاني شدن حضور ارتش در شهرها هرروز كادرهاي بيشتري

به صفوف مردم مي پيوستند و بدين ترتيب بغير از سران بالاي ارتش، تقريبا ارتش تا زمان فرار شاه از

پرسنل خالي شده بود. 

– رشد اعتراضات و تظاهرات مردمی و سلب اعتماد آمريكا از شاه بدليل عدم مشروعيت داخلي  و مجموعه ناتوان ي هاي وي براي خروج از بحران

 در 30 ديماه آخرين دسته از زندانيان سياسي به همت مردم آزاد شدند.

هزاران نفر از مردم تهران با دسته هاي گل به استقبال آنان شتافتند. « مسعود رجوي ، اشرف و موسي خياباني »

بهمراه مبارز بزرگ شكرالله پاك نژاد جزو آخرين دسته از زندانياني بودند  كه يك هفته پس از فرار شاه  و 12 روز

 قبل از آمدن خميني به ايران از زندان آزاد گرديدند

 مسعود رجوي در نخستين سخنراني در مسجد دانشگاه تهران پس از آزادي از زندان از جمله چنين گفت:

,, مي دانيد وقتي ما رفتيم، تنها رفتيم، با چشم هاي بسته ما را بردند ، بر دستها و پا هاي ما چيزي جز

زنجيز نبود. اما وقتي برگشتيم، در آغوش مردممان بوديم و در دستهايمان گل بود و بر روهايمان

بوسه…….ما مي گفتيم مگر ميشود بهار را از آمدن بازداشت ، مانع روييدن لاله ها شد. مگر ميشود ملتي

را تا ابد اسير نگهداشت؟ يكروز به ما گفتند قم قيام كرده، اين زنان و مردان انقلابي قم قيام كرده اند. شهيد داده اند.

درود بر قم.

بعد نوبت تبريز رسيد، خاطره ستار و باقر زنده شد. تبريز قهرمان، تبريز آزادي ستان قيام كرد. در روزنامه

ها خوانديم ، گفتند عده يي از آنطرف مرز آمدند و رفتند……. بعد روزنامه هايشان اعلام كردند كه تمام

شدند. ديگر خبري نيست. يكي يكي شهر ها نوبت رسيد. جهرم، شيراز، يزد، اصفهان، مشهد، همدان ،

كرمان قيام كردند….. و بعد هفده شهريور رسيد، تهران بزرگ به عهد خودش وفا كرد. چه عهد خونيني،

ايكاش ما مي بوديم،  در مقابل  آن صف. ……..  مساله ، مساله اين اسير يا آن اسيرنبود، ما بخوبي

ميدانستيم حرمت مردم خدشه دار شده بود ، پس اسيرانشان  را ميخواستند و گرفتند. قداست آزادي خدشه

دار شده بود، پس ميخواستند و گرفتند,,.

موضعگيري هاي سياسي  مجاهدين خاق  در آستانه ي انقلاب

در تاريخ 3 بهمن روزنامه كيهان براي نخستين بار مصاحبه يي با خميني انتشار دا د. وي از جمله در پاسخ

به پاره يي از سولات چنين گفته بود:

س – حضرت … ممكن است خطوط اصلي حكومت اسلامي را در زمينه هاي اقتصادي ، اجتماعي  وسیاسی بفرمائید؟

خميني: اينها اموري نيست كه بتوانم آن را براي شما تشريح كنم. اسلام هم آزادي خواهد داد و هم به

اقتصاد توجه خواهد كرد.

س – منظورم اين است كه در حكومت اسلامي ملي شدن صنايع قطعي خواهد بود؟

خميني: آن هم بايد مورد مطالعه قرار گيرد.

س – نقش زنان در حكومت اسلامي چگونه خواهد بود؟

خميني: ….. الان وقت اين حرفها نيست

س – چون مرا پذيرفته ايد، اين نشان دهنده ي اين است كه نهضت ما نهضتي مترقي است..؟

خميني: بنده شما را نپذيرفتم ، شما آمديد اينجا و من نمي دانستم شما ميخواهيد بياييد اينجا كه پذيرفتم….

س – فكر مالكيت در حكومت اسلامي چگونه خواهد بود؟

خميني : اينها بعدا روشن خواهد شد. 

کیهان 3 بهمن 1357

 در اين ميان فاش شد كه بازرگان و يدالله سحابي با مقدم ،  رييس ساواك و قره باغي مذاكرات محرمانه يي

انجام داده اند. از محتوي مذاكرات سندي انتشار نيافته، اما شايع شده بود كه گفتگو ها در خصوص ارتش ،

حفاظت از خميني توسط امراي ارتش و نيز انتقال آرام قدرت از بختيار به خميني ،  انجام گرفته بود.

« بله ما بيطرفي ميخواستيم يعني قول و قرار و ترتيبي بود كه از طرف تيمسار مقدم داده شده بود »

مصاحبه با بازرگان- انقلاب ايران به روايت بي بي سي

ادامه دارد