چند روزی بیشتر از سرنگونی دیکتاتوری خون آشام اسد در دمشق نگذشته که اکنون شاهد بروز و رشد بی سابقه شکاف در راس رژیم آخوندی می باشیم .
تازه ترین سخنان آخوند علم الهدی علیه مسعود پزشکیان و خط و نشان کشیدن های وی و بسیاری از نمایندگان خامنه ای در شهرهای مختلف کشور , به یقین آینه تمام قدی برای وجود جنگ قدرت در درون حاکمیت می باشد.
یک دلیل برای این بحران را باید در وحشت دیکتاتوری خامنه ای از فردای تصویب قوانین سرکوبگرانه موسوم به « حجاب» و نیز ابعاد روبه رشد اعدام ها در داخل کشور جستجو نمود.
مواضع اخیر پزشکیان علیه مصوبات مجلس حکومتی در رابطه با حجاب اجباری و یا اف ای تی اف نیز گویای این واقعیت است که رئیس قوه مجریه رژیم بخوبی نسبت به ادامه این روند , آنهم در چنین مختصات بشدت ضربه خورده ای , مشرف گردیده و تبعات مخرب آن را نیزهضم کرده است.
دراین رابطه آخوند علم الهدی , والی خراسان , در آخرین سخنان در مشهد خطاب به پزشکیان می گوید : « «گفتید گشت ارشاد را قبول ندارم، خودتان میدانید، گفتید گشت نور نیروی انتظامی را قبول ندارم، این هم به خودتان مربوط است ولی نمیتوانید بگویید قانون را نمیتوانم اجرا کنم».
به یقین چنین حملاتی علیه رئیس دولتی که هنوز چهار ماه از عمر آن نمی گذرد , به معنای آغاز جنگ قدرتی بی شابقه می باشد که به پایه ای ترین و مبرمترین سیاست های رژیم آخوندی مگرده خورده اند.
خطوط قرمزی مانند « حجاب » اجباری , گشت های سرکوبگرانه و امنیتی نمودن جامعه و نیز سرکوب زنان تماما بخش جدائی ناپذیری از بنیان و پایه های اصلی حکومت برای حفظ قدرت در تهران هستند, بطوریکه دست کشیدن از این سیاست راهبردی همان و سرنگون شدن نیزهمان خواهد بود.
همچنین آخوند علم الهدی در ادامه اینگونه رئیس دولت چهاردهم را فیتیله پیچ کرده و می افزاید : « شما رئیسجمهوری هستید که بر حسب حکم حجت امام زمان مقام معظم رهبری …و در جریان تحلیف خودتون هم قسم خوردید به قرآن، اسلام و به قانون اساسی وفادار بشید قانون عفاف و حجاب این قانون شده در کشور تصویب شده مدت یکسال و خردهای این قانون تو دو تا کمیسیون مجلس کمیسیون قضایی و کمیسیون فرهنگی مورد بحث قرار گرفته شما رئیسجمهور این مردم هستید مگر میتوانید بگویید قانون چون ابهام داره از نظر من چه جوری اجرا کنم همان جوری که رئیسجمهور شدید باید قانون رو اجرا کنید ابهام قانون رو هم»!!
مضافا براین واقعیت باید تاکید نمود که مخالفت پزشکیان با قانون سرکوبگرانه حجاب اجباری نه از سر « آزاد اندیشی » و « خیر و صلاح » برای مردم دردمند ایران بوده , بلکه بخاطر هراس از تبعات سهمگین آن و واکنش های اجتماعی در شرائط بحرانی رژیم می باشد.
بدین سان بخشی از دیکتاتوی ولی فقیه بخوبی دریافته است که به چه میزان بروی بشکه باروت نشسته , تا جائیکه با یک حرکت اشتباه و در صورت تنها یک درگیری میان مردم و نیروهای سرکوبگر در کوچه و خیابان ها , می تواند به مانند « بمب اتم » در درون کشور عمل نموده و جامعه را به خروشی دیگر برانگیزد.
این همان اصل ماجرا در این میان است که بخشی از حاکمیت تلاش دارد تا با هشدار به خامنه ای و دوایر سیاست گذاری حکومت , از بروز این بهمن عظیم جلوگیری بعمل آورد.
همچنین تمرد پزشکیان از مصوبات مجلس حکومتی به معنای شکاف عمیق میان این قوه مجریه وبا دو قوای دیگر یعنی مقننه و قضائیه حکومت نیز می باشد. وی در یک موضعگیری آشکار علیه دیدگاه های خامنه ای نسبت به اجرای قانون سرکوبگرانه حجاب اجباری می گوید :« «از لحاظ اجرایی برای منی که باید اجرا کنم، جای خیلی سوال وجود دارد».
دراین رابطه خاطرمان هست که هم پاسدار قالیباف و هم آخوند دژخیم اژه ای بکرات بر ضرورت اجرائی نمودن مصوبات حجاب اجباری تاکید و آن را در دستور کار دولت چهاردهم تعیین و تکلیف کرده اند.
به موازات آن نیز سرپیچی پزشکیان از ردیه نویسی های این دو قوه و مخالف های وی به معنای « شاخ شدن » او علیه خامنه ای نیز می باشد, زیرا ولی فقیه درمانده در مواضع خود, موضوع مقاومت زنان میهن مان با حجاب اجباری را « جرم سیاسی» خوانده بود.
گرچه جرم سیاسی در رژیم آخوندی هرگز تعریف و چارچوبی برای آن مشخص نگردیده و دیکتاتوری همواره وجود هرگونه مخالف سیاسی در ایران را قاطعانه منکر رد و مخالفان را «مشتی » خس و خاشاک و وابسته به « دشمن » می نامد , اما بیان این واژه از سوی خامنه ای به معنای وجود عمق حقیقتی در ایران می باشد که اکنون به بروز بحران و وحشت در درون حاکمیت در تقابل با بیش از 50 درصد از احاد جامعه راه برده است.