امید ها برآن هستند که با کلید خوردن خلع سلاح حزب الله در لبنان , اکنون دیگر نیروهای دست نشانده رژیم آخوندی , بویژه درعراق ودر راس آنها نیروی تروریستی حشد الشعبی دراین لیست قرار گرفته و بدین تحقق پذیرد.
سخن از نیروها یی است که درچارچوب سپاه پاسداان و با صرف میلیاردها دلار از سرمایه های ملی ما ایرانیان و با هدف بلعیدن کشورهای همسایه , از جمله عراق راه اندازی گردیده اند.
متاسفانه دلیل اصلی برای رشد این اختاپوس هفت سر, در وهله نخست , وجود همان سیاست مخرب مماشات طی سالیان گذشته و بویژه پس از سرنگونی دولت پیشین در بغداد می باشد که خامنه ای توانست در شکافی بنام « مبارزه با داعش» , دست به سازماندهی و تشکیل چندین نیروی نیابتی در این کشور از جمله « کتائب, عصائب , حزب الله , جنبش النجبا , سرایا الخراسان و حشد الشعبی» بزند.
در راس این نیروها نیز پاسدار کودک کش و قاتل مجاهدین در اشرف , قاسم سلیمانی قرار داشت که طی عملیاتی از سوی دولت ترامپ در سال 1398 در فرودگاه بغداد هدف موشک قرار گرفت و به قتل رسید.
پیش از آن نیز سلیمانی بدلیل مشارکت در سرکوب خونین علیه مخالفان بشار اسد از سوی اتحادیه اروپا و نیز مشارکت در پروژه ساخت بمب اتم, از سوی سازمان ملل در لیست تحریم ها قرار گرفت و حتی دولت آمریکا وی را در سال 2005 تروریست شناخت.
بنابرداده های بین المللی نیروهای نیابتی رژیم آخوندی در عراق به اجمال , به قرار زیر لیست گذاری شده اند:
– شبه نظامیان بدرکه اکنون در بخش های نظامی , دوایر دولتی , اقتصادی و اجتماعی عراق ریشه دوانده و درعمل یک دولت سایه در بغداد با هدف ایجاد نفوذ برای دیکتاتوری ولی فقیه ایجاد کرده اند.
این تشکل بخشی از نیروهای حشد الشعبی را تشکیل داده ودر بسیاری از آشوب های منطقه ای و بویژه در سرکوب مستقیم علیه مردم ایران طی قیام های ایاخیر مشارکت مستقیم داشته است.
– دومین گروه وابسته به تهران , کتائب حزبالله می باشد که از گردان های مختلفی مانند « علی اکبر, سجاد , کربلا و زید بن علی» تشکیل گردیده است. این گروه شبه نظامی نیز پس از سرنگونی دولت پیشین از سوی نیروی تروریستی قدس در بخش های عمدتا شیعه نشین سازماندهی و راه اندازی گردید.
«- از دیگر گروه های دست نشانده رژیم آخوندی , باید به « عصائب اهل حق» و یا « مقاومت اسلامی » اشاره نمود که پس از جدائی از جریان صدر عملا به ابزاری برای سیاست های سپاه پاسداران تبدیل گردید. بنابرداده ها این گروه مسئولیت بسیاری از بمب گذاری های کنار جاده , ترور شخصیت های سیاسی و, نظامی , فرهنگی و رسانه ای در عراق و نیز مشارکت در جنگ های داخلی در سوریه و یا لبنان را در کارنامه خود دارد.
– یکی دیگر از این گروه ها , جنبش النجبا می باشد که بطور مستقیم از تهران تغذیه تسلیحاتی , آموزشی , مالی و لجستیکی می شود. این گروه نقشی برجسته در کنار کتائب حزبالله عراق در جنگ سوریه ایفا کرد، بهویژه درقتل عام مردم حلب. داده های تاکید دارند که این گروه از جمله زیر شبکه های نیروی تروریستی قدس بوده و بطور آشکار از جمایت های مالی و تسلیحانی رژیم آخوندی برخوردار می باشد.
– سرایا الخراسان نیز بخش دیگری از نیابتی های رژیم آخوندی در عراق را تشکیل می دهند که بنابرداده ها , توسط پاسدار « حمید تقوی» , از فرماندهان نیروی تروریستی قدس , راه اندازی گردیده است. اطلاعات موجود تاکید دارند که با تشکیل «گردان کرّار» طی جنگ ایران و عراق , این گروه در کنار نیروهای رژیم آخوندی مشارکت مستقیم در جنگ ضد میهنی داشته و مسئولیت آن برعهده شخصی بنام « یاسین الموسی» , وابسته به محمد باقر حکیم , رئیس مجلس اعلای اسلامی عراق , می باشد.
با نیم نگاهی به این چارت و وجود این حجم از گروه های نیابتی رژیم آخوندی در عراق , اکنون می توان این نتیجه منطقی را گرفت که هدف غایی ولی فقیه , صرفا بلعیدن این کشور و ضمیمه کردن آن به جمهوری نکبت بار آخوندی است. در سایه این سیاست نیز قاچاق پول , تسلیحات و دور زدن تحریم ها نیز قرار دارند.
این هدف که از جمله الویت های استراتژیک رژیم طی سال های نخست پس از انقلاب ضد سلطنتی بود, با شکست در جنگ ضد میهنی ایران و عراق و نوشیدن جام زهر توسط خمینی به بن بست رسید , تاجائیکه در دوران پس از مرگ وی , سیاست راهبردی رژیم برای بلعیدن منطقه به دکترین « ایجاد حیات خلوت » تبدیل گردید.
بنابراین استراتژی , حاکمیت در تهران تلاش دارد تا ضمن خودداری از ورود به هر درگیری نظامی , با ایجاد و راه اندازی نیروهای نیابتی , پایتخت ها در کشورهای اسلامی و منطقه را به ضمیمه خود در آورد.
به یقین شکست رژیم آخوندی در لبنان , سوریه و بخش هایی از فلسطین , اکنون ضرورت پرداختن به بازوان آن در عراق را هرچه بیشتر می کند. خلع سلاح این نیروها و در راس آنها حشد الشعبی , چیزی بجز برداشتن آخرین خاک ریز ولایت و به گل کشاندن سیاستی بنام « رسیدن به آبهای گرم مدیترانه » نیست.
