تحولات شتابان در منطقه بحرانی خاور نزدیک و موضوع « خلع سلاح » حزب الله و به تبع آن اعلام « آتش بس» در مرزهای لبنان , یکبار دیگر واقعیتی بنام شکست راهبردی برای دیکتاتوری مذهبی را به اثبات رساند.
براین اساس حزب الله نه تنها خلع سلاح خواهد شد , بلکه تمامی زرادخانه نظامی و شبکه های تروریستی خود را تحت نظارت بین المللی منهدم خواهد کرد.
برای نمونه در بند هفتم و هشتم این توافق از جمله تاکید گردیده : « تمام تاسیسات غیرمجاز تولید تسلیحات و مواد مرتبط باید برچیده شود.
و تمامی زیرساختها و پایگاههای نظامی غیرمجاز باید تخریب و سلاحهای غیرمجاز مطابق با این تعهدات مصادره شوند». ( منبع سایت العربیه )
بدین سان باید تاکید نمود, قماری را که خامنه ای درمانده در هراس از سرنگونی و قیام ها در داخل کشور , با جنگ افروزی و ترور در جنوب لبنان و نوار غزه آغاز کرده بود , اکنون به مانند بهمن بر سر و روی حکومت آوار گردیده تا جائیکه وی بناچار پرچم تسلیم را نیز بلند نموده است.
به یقین موافقت حزب الله با آتش بس , به مانند آغاز جنگ افروزی , بدون توافق و چراغ سبز از سوی رژیم آخوندی صورت نگرفته است.
این واقعیت در حالی است که ولی فقیه برای « نسق » گرفتن از جامعه دردمند ایران و روحیه دادن به نیروهای زهوار در رفته حکومت بکرات عربده کشی میکرد که « تلاویو و حیفا را با خاک یکسان خواهیم کرد»!!
به یقین روند تحولات در جنوب لبنان و بویژه ضربات نظامی و امنیتی که حزب الله , این نیروی دست نشانده رژیم آخوندی طی یک سال گذشته دریافت کرده است , تا سالیان متمادی بر روح و روان این گروه سایه خواهد افکند, تاجائیکه نه تنها امکان هرگونه جنگ افروزی از آن گرفته شده, بلکه تنها راهکار به معنای رفتن بسوی یک جریان صرفا سیاسی در چارچوب قوانین لبنان نیز برای آن تعیین و تکلیف گردیده است.
بدین سان خامنه ای مهم ترین و عقیدتی ترین نیروی تروریستی خود را در منطقه ازدست خواهد داد.
سخن از جریانی است که در بسیاری از سرکوب ها در داخل ایران و یا در کشورهای اسلامی و منطقه مشارکت مستقیم داشته و همواره بعنوان یکی از بازوان خونین دیکتاتوی ولایت عمل کرده است.
همچنین شکست حزب الله در این جنگ افروزی که تماما با پشتوانه های مالی , تسلیحاتی , مستشاری و نظامی رژیم آخوندی تغذیه و تامین می گردید , اکنون چشم انداز دیگری در منطقه بنام رفتن بسوی « سرمار در تهران » را باز نموده است.
این همان نقطه وحشتی است که اکنون سراپای رژیم آخوندی را فراگرفته است.
متولیان و اتاق های فکر خامنه ای بخوبی دریافته اند که دیگر امکان دست از پا خطا کردن برای حاکمیت فراهم نیست , زیرا هرگونه عدم تعهد به توافق آتش بس , این امکان را به طرف مقابل از پیش داده است تا با دستانی بازتر دست به عمل نظامی بزند.
بدین سان باید تاکید نمود , جنگی را که خامنه ای در منطقه آغاز نمود , تنها طی یک سال به شکستی بزرگ برای سیاست های راهبردی نظام آخوندی تبدیل گردید , تاجائیکه « خاک ریز های حکومتی » در بسیاری از مناطق , یکی پس از دیگری سقوط نمودند.
مضافا براین واقعیت نیز باید به هزینه سنگین برای مردم دردمند در فلسطین و لبنان اشاره نمود که به کشته شدن بیش از 43 هزار نفر در نوار غزه , آواره شدن میلیون ها شهروند و تخریب بخش بزرگی از مناطق و شبکه های شهری و نیز از دست دادن آنها انجامیده است.
بدین سان دیکتاتوری مذهبی که با خرج کردن از جیب مردم محروم در کشورهای دیگرتلاش نموده بود تا قدرت را در پایتخت « ام القرا» حفظ نماید , به قمار بازی قهار و ورشکسته تبدیل گردید, تاجائیکه سربلند کردن از این بحران برای وی دیگر آسان نخواهد بود.