بفرموده حضرت آقا , ماله کش اعظم نظام دیگر بار به صحنه آمد و در مقاله ای , ضمن بلند نمودن پرچم سفید , عاجزانه از کشورهای همسایه و اسلامی خواستار تشکیل «انجمن گفتوگوی کشورهای مسلمان در غرب آسیا» گردید.
به یقین بیان این جملات , آنهم پس از دریافت ضربات سنگین نظامی و امنیتی در منطقه بحرانی خاور نزدیک و شکست سیاست های راهبردی ولی فقیه , ترجمان همان ضرب المثل « گربه گشت , تائب و مسلمانا» می باشد.
دیکتاتوری خامنه ای در حالی بظاهر پرچم سفید در مقابل کشورهای همسایه بلند کرده که به شهادت تاریخ معاصر , همسایگان ما کمتر روزی از بمب و موشک و تروریسم آخوندی در امان بوده اند.
راه اندازی بیش از 60 گروه , دسته و نیروی نیابتی با پمپاژ سلاح , پهپاد , موشک , ادوات نظامی و نیز صرف صدها میلیارد دلار از درامد ها ی ملی ایرانیان که قرار بود تا « ام القرای» خامنه ای را به آبهای گرم در بخش شرقی اروپا وصل نماید , بهترین ادله برای ادعای فوق می باشد.
ماله کش اعظم نظام از زبان خامنه ای درماند در نشریه اکونومیست ( 3 دیماه 1403 ) از رویکردی نوین رژِیم « برای امنیت و شکوفایی منطقه» سخن به میان می آورد!!
معلوم نیست که چرا دیکتاتوری مذهبی که تا دیروز وقعی برای مردم منطقه و دولت های آنان نمی گذاشت و به چیزی کمتر از گرفتن قدرت کامل در پایتخت های آنان راضی نبود , اکنون بیاد « امنیت و شکوفائی»در این بخش بحرانی افتاده است؟
پاسخ به این سوال به یقین بسیار ساده می باشد , زیرا رژیم آخوندی در دو بن بست مرگبار به مانند موش در تله افتاده است.
نخست در بعد داخلی با تهدید قیام ها و سرنگونی و دیگری بعد بین المللی و منطقه ای. بقول عوام «پشم و پیلی » های دیکتاتوری در پاستور تهران ریخته و دیگر کسی برای خامنه ای « تره هم خرد » نمی کند.
این نتیجه قماری است که وی با بیشرمی و شقاوت , با جنگ افروزی و شلیک موشک و پهپاد برسر مردم بی دفاع منطقه و یا کشتار مردم ایران در کوپه و خیابان ها راه اندازی نموده بود.
اری خامنه ای در چهار جبهه استراتژیک نه تنها تعادل خود را از دست داده , بلکه زمین بازی را کاملا باخته است. بحران اجتماعی و از دست دادن آخرین تتمه های حکومت در جامعه , شکست های شدید اقتصادی و مالی , شکست منطقه ای با از بین رفتن بخش بزرگی از نیروهای نیابتی بویژه در فردای سقوط بشار اسد خون ریز و سرانجام باز شدن جبهه بین المللی علیه مطامع اتمی و موشکی.
حال خامنه ای درمانده تا می تواند « رجز بخواند » و از « پیروزی » و « مقاومت » امت دم بزند , اما کیست که نداند , رنگ چهره وی « نشان از درون » آن دارد.
همچنین محمد جواد ظریف که اکنون زیر ضرب پایدارهای ها , بدلیل « دو تابعیتی » بودن فرزندانش قرار گرفته , در این ردیه نویسی بنام « طرح مودت »!! چند عجز و التماس دیگر هم به طرف های مقابل ساطع می کند.
نخست « برقراری آتش بس فوری » در منطقه , دوم « یکپارچگی اقتصادی » میان کشورها , سوم « رسیدگی به فاجعه انسانی در فلسطین » , چهارم « برنامه های زیر ساختی برای حمل و نقل انرژی و تجارت ».
به یقین این نکات ترجمان همان ادامه سیاست های مخرب رژیم علیه کشورهای همسایه و اسلامی , اکه اینبار قرار است تا در پوش « همکاری های منطقه ای » ادامه یابند.
خامنه ای بخوبی می داند که چشم انداز و خروجی تمامی شکست ها به هرچه ایزوله شدن حکومت , عدم دسترسی به منابع مالی , بحران انرژی و شکست های پی درپی اقتصادی راه برده است.
وی بدین سان با چنین « طرح های قلابی» تلاش میکند تا ضمن خرید « زمان » و با « کلاه گذاشتن » برسر دولت های منطقه ای , دیگر بار به دستگاه امنیتی , ترورستی و برنامه های مخرب اتمی ونظامی سر و سامان دهد , تا در نخستین فرصت « به ذات » اصلی خود یعنی سرنگون نمودن دولت های همسایه ادامه دهد.