زینت میرهاشمی
واگویی مهره های تاریخ مصرف گذشته از شرایط بحران و هشدارهای آنها، بیش از هر هنگام بر باورمندی ساکنان کشتی ورشکسته حکومت به بحران سرنگونی حکایت می کند.
هشدارهای کسانی که طی چهل سال در سرکوب مردم همدست و همصدا بودند، روشن است که نه از سر دلسوزی برای مردم و رعایت حق و حقوق آنها بلکه به خاطر منافع خودشان که با حفظ نظام گره خورده است. به راستی اگر این نظم کهنه ارتجاعی از بین برود، با توجه به قدرتمند شدن جنبش «نه به فراموشی» و «جنبش دادخواهی»، تکلیف این خدمتگزاران رژیم جنایتکار و فاسد چه می شود؟ به ویژه که این خدمتگزاران فریاد رسای مردم را به خوبی شنیده اند؛ «اصولگرا- اصلاح طلب دیگه تمومه ماجرا».
با توجه به تنفر مردمی از حکومت و فراسوی سخن پراکنیهای هشدار آمیز و گلایه آمیز برخی از پایوران سابق، هدف اصلی دامن زدنِ توهم امید به اپوزیسیونی درون حکومتی است که به نجات نظام و خودشان کمک کند. زهی خیال باطل! به ویژه که این چهره های بایگانی شده امتحان خودشان را پس داده اند.
یکی از منتقدان قلابی محمد خاتمی است. اگر خاتمی دوست دارد بر کارنامه خودش خط فراموشی بکشد و خودش را به کوچه علی چپ بزند، اما جنبش پرتوان دانشجویی و همچنین جنبش زنان دوران سرکوب را در زمان ریاست جمهوری وی فراموش نکرده اند.
خاتمی دو دوره ریاست جمهوری را در دست داشت. از انتخاب غیر دموکراتیک او مانند همه این دوره ها بگذریم، وی در دوره ای از انتخاب ولی فقیه پیروز درآمد که رژیم مشروعیت خودش را در بین مردم از دست داده بود و در حقیقت خامنه ای برای نجات رژیم تن به این انتخاب داد. در زمان وی قتلهای زنجیره ای اتفاق افتاد. تعداد زیادی از روشنفکران، نویسندگان به قتل رسیدند. در حالی که انگشت اتهام بسیار روشن بر حکومت بود، خاتمی هیچگاه به آمران این قتلها اشاره نکرد و تنها برخی از عاملان را برای لاپوشانی کردن اصل ماجرا قربانی کردند. در زمان خاتمی ۱۸ تیر سال ۱۳۷۸ روی داد. بین روزهای ۱۸ تا ۲۳ تیرماه سال ۱۳۷۸، به دانشجویان در کوی دانشگاه حمله شد. تمامی فیلمها و عکسهای پخش شده از این حملات بر نقش نیروهای مزدور انتظامی، بسیجیها و پاسدار و لباس شخصیها حکایت می کند. زنده یاد عزت ابراهیم نژاد و فرشته علیزاده از جمله دانشجویانی بودند که جانشان را در این یورش از دست دادند.
در دوره خاتمی شاهد عدم حمایت از دانشجویان و جوانان از طرف کسانی که خود را اصلاح طلب آن دوران می دانستند بودیم. خود خاتمی بر صفحه تلویزیون ظاهر شد و دستور سرکوب را اعلام کرد. خاتمی که امروز خواهان بلند شدن فریاد دولت روحانی و طیف مدعیان اصلاح طلب شده است، در آن دوران حمایت از کسانی که حقوقشان پایمال می شد نکرد و به همین خاطر بود که چهره کریه اصلاح طلبان دروغین برملا شد.
خاتمی در سخن پراکنی گلایه آمیز خود خطاب به دولت و مجلس نشینان گفت مردم «حق بازخواست دارند»…. عجبا!
از «شگفت» زدگی خاتمی از عدم اعتراض اصلاح طلبان حکومتی در مجلس که بگذریم، سطح جنبشهای مردمی و به ویژه جنبشهای نیروهای کار، آنچنان تاثیری در جامعه گذاشته است که در روانشناسی مردمی، امیدهای همه جناحهای حکومتی برای ترمیم کشتی سوراخ شده نظام حاکم بر باد رفته است.
آیت الله احمد خاتمی، عضو مجلس خبرگان رژیم در شهریور سال پیش (۹۷) این گفته را تکرار کرد که: «همه سوار یک کشتی هستیم، نباید کاری کنیم که این کشتی سوراخ شود.» واکنشهای خاتمی، حجاریان و امثال آنها اعتراف به سوراخ سوراخ شدن کشتی حکومت است.
جنگ خبر