نقش مخرب عبدالله مهتدی علیه جنبش سرنگونی طلب

مهرداد هرسینی

تازه ترین سخنان ازسوی عبدالله مهتدی مبنی براینکه گوئیا وی « نماینده مردم کردستان » ایران می باشد, اکنون این سوال را پدیدار نموده که هدف از بیان و چنین تلاش هایی در چه واقعیاتی نهفته است؟

واقعیت آن است که مهتدی با انتخابی « آگاهانه » به صفوف جناح « 28 مردادی ها » و همچنین بقایای « اصلاح طلبان » رژیم آخوندی پیوسته است. حضور وی در کنار فرزند شاه مخلوع و یا معصومه علینژاد قمی و حامد اسماعیلیون به یقین مهرتائیدی براین حقیقت است که  مهتدی تلاش دارد تا همان پروژه « چلبی – طالبانی » در عراق را با هدف کسب قدرت از بالا برای ایران دنبال نماید.

دلبستگی وی به دلارهای « باد آورده » که اکنون خود را در سیاستی بنام « راهنمای چپ , اما حرکت به راست » نمایان می کند , بازتاب چهره واقعی  مهتدی در دشت سیاسی ایران می باشد.

از تاریخچه وی نیز می توان بخوبی عمق « اپورتونیسم » ناب و تفکری بنام « قدرت طلبی» را رویت نمود.

 نیم نگاهی به سوابق مخرب وی در جنبش کردستان ایران  علیه رژیم آخوندی ,  بخوبی مهر تائیدی بر نکات فوق می باشند. برای نمونه مهتدی از سال 58 الی 63 بعنوان رهبر کومله انتخاب شد. نخستین انشعاب در این حزب نوپا  و جدائی از سیاست های مهتدی , در سال 2008 میلادی بوقوع پیوست  .

بنابرداده ها « رهبری گروه انشعابی را عمر ایلخانی‌زاده » بر عهده داشت. اعضای این جناح  و یارانشان  معتقد بودند که «روش‌های مهتدی با سنت‌های کومله در تضاد می باشد».

وی پس از تأسیس حزب کمونیست ایران توسط کومله با گروهی از کمونیست‌های ایرانی به نام سهند و جمعی افراد منفرد دیگر ,  « سمت دبیر کلی حزب کمونیست ایران »  را بر عهده گرفت و نام کومله هم به سازمان کردستان حزب کمونیست ایران (کومله) تغییر داد.

تند روی و سیاست های مخرب وی علیه منافع خلق کرد , تنها به بروز انشعابات متعدد در درون این حزب جوان منتهی نمی شود , بلکه فراتراز آن  به دامن زدن به جنگی ناعادلانه در بخش های بزرگی از کردستان ایران نیز انجامیده بود.

هنوز اعلان جنگ علیه حزب کردستان ایران در سال 63 که طی آن بیش از هزار پیشمرگه کرد به شهادت رسیدند , در حافظه تاریخی ما ایرانیان موجود است.

وی در این راستا نه تنها یکی از  تدوین کنندگان سند موسوم به «  «هژمونی در کردستان»، «هژمونی بر جنبش انقلابی خلق کرد» و «رهبری در جنبش کردستان» بود , بلکه فراتر از آن اساسا حزب دمکرات کردستان ایران  را « حزبی بورژوایی» می دانست که نه تنها « منافع حقوق کارگران و زحمتشکان » را نمایندگی نمی کند , بلکه « وظیفه نیروهای انقلابی» برآن است تا این حزب را بطور کامل حذف فیزیکی نمایند.

در پیش سند کنگره ششم  حزب کومله در آن دوران به نقش مخرب  وی برای ادامه جنگ داخلی در کردستان ایران  اشاره و از جمله تاکید شده است : «  منصور حکمت پیشنهاد آتش‌بس یک طرفه از جانب کومله را مطرح کرد. او این پیشنهاد را در جلسات کمیته مرکزی کومله و پیش از کنگرۀ ششم این سازمان مطرح کرد. این طرح با مخالفت بعضی و از جمله عبدالله مهتدی روبرو شد». «نشریه کمیته کردستان حزب کمونیست کارگری ایران 8 اسفند 1382)

با چنین کارنامه سیاهی که در آن زمان از سوی نزدیکترین فعالان سیاسی و مبارزاتی مورد انتقاد شدید قرار گرفته بود, حال  وی  شال و کلاه کرده تا اینبار نه تنها جنبش مبارزاتی در کردستان ایران , بلکه فراتر از آن « سرنگونی » دیکتاتوری ولی فقیه را نیز به انحراف بکشاند.

قرارگرفتن مهتدی  در کنار عناصر وابسته به استعمار و ارتجاع  نیز ترجمان همان تقابل با شعار « مرگ بر ستمگر , چه شاه باشه , چه رهبر» و نیز تلاش برای به شکست کشاندن جنبش سرنگونی طلب  با محوریت   « نیروی پیشتاز مجاهدین خلق» می باشد.

وظیفه تمامی ایرانیان و بویژه کاردهای شریف  حزب کومله می باشد تا در مقابل چنین سیاست مخربی  دست به افشاگری و طرد این عنصر « مشکوک » بزنند.