نماینده نیروی تروریستی قدس در کنفرانس مونیخ به‌دنبال چیست؟

حضور پاسدار امیر عبداللهیان از عناصر نیروی تروریستی قدس در کنفرانس امنیتی مونیخ اکنون این سؤال منطقی را در میان ایرانیان، شخصیت‌های سیاسی و نیروهای حامی حقوق‌بشر پدیدار نموده که این نیروی جنگ‌افروز و خون‌ریز در این کنفرانس به‌دنبال چیست؟

به‌یقین گسیل امیرعبداللهیان از سوی خامنه‌ای به کنفرانس مونیخ، از جمله تلاش برای آزادی اسدالله اسدی، دیپلمات تروریست محکوم‌به بیست سال زندان، به‌دلیل آمریت و فرماندهی طرح شکست‌خورده بمب‌گذاری در گردهمایی بزرگ ایرانیان در پاریس باهدف ترور خانم مریم رجوی و هم‌چنین فشار برای آزادی حمید نوری، از شکنجه‌گران و عاملان قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال۶۷ بوده است.
علائم و نشانه‌های این تلاش‌های مذبوحانه را خبرگزاری سپاه پاسداران، فارس (۳۰ بهمن ۱۴۰۰) در گزارشی از دیدار امیر عبداللهیان با معاون نخست‌وزیر بلژیک، این‌گونه به بیرون ساطع کرده است: «در این دیدار وزرای امور خارجه جمهوری اسلامی ایران و بلژیک در مورد برخی موضوعات کنسولی از جمله وضعیت اسدالله اسدی دیپلمات بازداشت شده ایران در بلژیک گفتگو و تبادل‌نظر کردند».

وی هم‌چنین مشابه چنین درخواست وقیحانه‌ای را نیز از وزیر خارجه سوئد برای آزادی دژخیم حمید نوری یا همان شکنجه‌گر معروف «عباسی» به‌عمل‌آورده و بدین‌سان این واقعیت را که دیپلماسی ولی‌فقیه، نه‌تنها ابزاری برای صدور «سلاح، مهمات، موشک و دلار» به نیروهای تروریستی و بنیادگرا در منطقه نبوده، بلکه فراتر از آن، دستگاهی برای «زد و بند» های پشت‌پرده هم باشد را به اثبات می‌رساند.

در این رابطه شورای ملی مقاومت (۳۰ بهمن ۱۴۰۰) در یک روشنگری تصریح کرده است: «دریوزگی عبداللهیان برای آزادی یک دیپلمات تروریست و یک دژخیم قتل‌عام، یک‌بار دیگر نشان می‌دهد ماشین دیپلماسی رژیم آخوندی در خدمت صدور تروریسم و جنگ‌افروزی خارجی و در خدمت توجیه و تسهیل کشتار و سرکوب در داخل کشور است».

این همان نخ نبات سیاست خارجی رژیم آخوندی است که اکنون نماینده نیروی تروریستی قدس آن را نمایندگی می‌کند. پدرخوانده وی، پاسدار کودک کش «قاسم سلیمانی» است که در دوران فرماندهی نیروی قدس، عبداللهیان را به‌عنوان «کارشناس عراق در وزارت‌خارجه» منصوب نموده و برای پیگیری امور مرتبط شخصاً با وی تماس بوده است.
عبداللهیان بعدها عنوان می‌کند که «این روحیه سلیمانی او را شیفته» خودش کرده است. وی ضمن اعتراف به نکات فوق می‌افزاید: «من در موضوع عراق، کارشناس بودم و سردار سلیمانی مسئولیت و فرماندهی نیروی قدس را به عهده گرفتند. شاید به‌جرأت می‌توانم بگویم بیش از دو دهه در دستگاه دیپلماسی، ارتباط مستقیم با ایشان داشتم» (مصاحبه با سایت حکومتی جماران ۴ تیرماه ۱۳۹۹).
واقعیت آن است که وزیر خارجه رژیم آخوندی به‌عنوان نماینده ماشین جهنمی ترور، جنگ‌افروزی، بلوا در منطقه بحرانی خاورمیانه تا شاخ آفریقا در حالی به مونیخ سفر کرده است که رژیم آخوندی روزانه با اعدام، سرکوب، شکنجه و یا احضار فعالان سیاسی و مدنی به دوایر امنیتی دست به سرکوب معترضان می‌زند.
هم‌چنین باید به حضور گسترده ایرانیان آزاده و اعتراضات آنان علیه پذیرش نماینده خامنه‌ای به هنگام برگزاری کنفرانس با شعار «امیرعبداللهیان تروریست برو گمشو» اشاره نمود که بازتاب گسترده‌یی در رسانه‌های خارجی به‌ویژه در آلمان داشته است، اشاره نمود که مبین واقعیتی به‌نام حضور فعال مقاومت ایران و بازتاب گوشه‌یی از تنفر جامعه دردمند ایران از دیکتاتوری آخوندی و سیاست مخرب مماشات برای دلجویی از هیولای ولایت فقیه در ایران است. 
همبستگی ملی