گشت ارشاد زمینه ساز شعله های قیام

مهرداد هرسینی

ورود دوباره گشت ارشاد به خیابان ها و معابر در شهرهای کشور به یقین سخن از هراس و وحشت خامنه ای کودک کش از وجود واقعیتی بنام بحران « سرنگونی » را دارد.

بدین سان وی در اوج استیصال و با آگاهی از این امر که گسیل نیروهای وحشی و تا دندان مسلح حکومت و ایجاد فضای امنیتی علیه جوانان , دختران و زنان آزاده میهن مان به مانند ریختن بنزین بر آتش قیام ها می باشد ,یکبار دیگر نشان داد که رژیم آخوندی به چه میزان ضربه پذیر و شکننده  است.

سخن از مقاومت های مردمی علیه سیاست های بغایت سرکوبگرانه و قرون وسطائی  است که اکنون منظر خیابان های کشور را با تمرد از حجاب اجباری نمایان  کرده  است.

کج دهنی جامعه به دیدگاه های ولی فقیه صد البته ترجمان پاره شدن تور وحشت و هراس مردم  از حکومت را به نمایش میگذارد, زیرا از فردای قتل ناجوانمردانه مهسا امینی بدست نیروهای سرکوبگر گشت ارشاد , بار طبقاتی و خواسته های جامعه به مداری بس بالاتر رسیده و برخلاف تمامی تمهیدات  حکومتی , بگیر و ببند ها , احکام اعدام های فله ای و پرونده سازی علیه فعالان و اسیران قیامی ,  هرگز به دوران قبل بازنخواهد گشت.

براین منطق می توان به این نتیجه منطقی رسید که راهکاری بنام گشت ارشاد , بدلیل مقاومت های مردمی از هم اکنون  با شکست سنگین روبرو گردیده , بطوریکه درهر زمان ویا مکان بروز اعتراضات, درگیری مردم , خانواده ها  و یا جوانان با وحوش خامنه ای و شعله ور شدن قیام ها ممکن می باشد.

علائم و نشانه های این واقعیت را ما طی روزهای اخیر در شهرهای مختلف مشاهده نموده ایم

نمونه هایی مانند اعتراضات مردمی در شهر رشت با شعار « مرگ بر خامنه ای » و یا در اصفهان , مترو تهران و کرمانشاه تماما در این راستای مقاومت جامعه علیه بگیر و ببند و حضور گشت های ارشاد می باشند.

ابعاد این روند بحدی است که رئیس جمهور پیشین نظام ,  آخوند شیاد محمد خاتمی ضمن اعتراف  به چشم اندازی شکست برای خامنه ای,  از حضور مجدد گشت ارشاد با عناوینی مانند « خطر خود براندازی» نام برده است.

همچنین یک کارگزار رژیم ( خبرگزاری رویتر 27 تیر 1402)  به ابعاد وحشت و هراس حکومت اینگونه اعترا ف کرده است : « این بار مقام های نظام نباید واقعیت های میدانی را نادیده بگیرند. مردم کماکان از مرگ مهسا امینی خشمگین هستند و به دلیل تقلای روزانه برای آوردن غذا به سفره های شان ناامید شده اند. چنین تصمیمات اشتباهی ممکن است عواقب دردناکی برای نظام داشته باشد. مردم نمی توانند فشار بیش تری را تحمل کنند. اگر فشار ادامه یابد دوباره شاهد اعتراضات خیابانی خواهیم بود».

براین منطق باید تاکید نمود که جامعه دردمند ایران اکنون از فرصت بدست آمده با   گسیل و حضورنیروهای سرکوبگر تحت عناوینی مانند ارشاد  استقبال و آن را به فال نیک گرفته و بدین سان خود را در سایه نارضایتی عمومی و بحران های حاد اقتصادی و مالی , برای  خیزش و قیام های بس بزرگتر آماده می نماید.