در آستانهٔ نمایش انتخابات رژیم ورشکستهٔ آخوندی، اجلاس میاندورهیی شورای ملی مقاومت در روزهای ۷ و ۸ اسفند ۱۴۰۲ با حضور خانم مریم رجوی رئیسجمهور برگزیدهٔ شورا برای دوران انتقال حاکمیت به مردم ایران برگزار شد.
در نخستین روز اجلاس که شماری از یاران شورا بهعنوان ناظر در آن شرکت داشتند، پس از اجرای جمعی سرود «ای ایران»، خانم رجوی در سخنان افتتاحیه خود یاد «شهیدان قیام و مقاومت ایران» را گرامی داشت و گفت: در سالی که به پایان آن نزدیک میشویم خامنهای با موج اعدامها و جنگافروزی کوشید در برابر قیام مردم ایران و جنبش مقاومت، سد ببندد. اما به یمن پیکار فداکارانهٔ کانونهای شورشی و فعالیتهای جهانی مقاومت، جایگزین دموکراتیک از نظر سیاسی و اجتماعی جهش کرد.
خانم رجوی بار دیگر بر عزم جزم ملت و مقاومت در مورد تحریم سراسری نمایش انتخابات فاشیسم دینی تأکید کرد و افزود که همزمان با تحریم قاطع نمایش نامشروع انتخابات رژیم آخوندها، اعتصابها و اعتراضهای معلمان، پرستاران، بازنشستگان، کارگران و کشاورزان ادامه دارد و رو آوردن رژیم به جنگافروزی برای یافتن گریزگاهی از قیام و سرنگونی، فرجامی جز ناکامی برای ولایت خامنهای نخواهد داشت و نهایتاً بازندهٔ استراتژیک خواهد بود.
خانم رجوی خاطرنشان کرد تا جایی که به مقاومت ایران و جبهه خلق برمیگردد از فردای ۳۰ خرداد به این سو برای نمایشهای انتخاباتی این رژیم ذرهیی مشروعیت قائل نبوده و آنها را ابزاری در دست حاکمان ستمگر برای ادامه حکومتشان میدانند و کاندیداهای آنرا خائنان به ایران و ایرانی میشناسند.
وی افزود: در قیام ۹۶ با اعلام پایان ماجرای اصلاحطلب اصولگرا، تاریخ مصرف اصلاحاتیها در درون رژیم به پایان رسید و این بار هم خامنهای کاندیداهای این باند را از دم تیغ شورای نگهبان گذراند. گسترش قیام و مقاومت، بحرانهای رژیم را به حدی تشدید کرده که خامنهای ناگزیر بخشهای قابل توجهی از باند خودش را هم با ”خالصسازی“ سلاخی کرده است. خامنهای حتی روحانی رئیسجمهور هشت ساله و مهره امنیتی چهل ساله رژیم را رد صلاحیت کرد. اما از سوی دیگر پی در پی خواستار شرکت نیروهای ولایتش در نمایش انتخابات میشود. این تقلای شیادانه آب در هاون کوبیدن است.
خامنهای میخواهد رژیم را با انقباض هر چه بیشتر و با سرکوب اقشار مختلف مردم، از آتش قیام و مقاومت حفظ کند. جنگافروزی برای حفظ نظام که خمینی آن را ”نعمت الهی“ توصیف میکرد، رسم دیرین رژیم ولایت فقیه است. اما این بار ”سر مار“ به سنگ خواهد خورد. همچنین خنجر زدنها و خیانتهای رژیم به مردم و دولت فلسطین و سازمان آزادیبخش تازگی ندارد و سابقهٔ آن از زمان عرفات رهبر تاریخی فلسطین عیان بود و ما آن را از زبان عرفات فقید هم شنیدیم.
اجلاس شورا، رویارویی فشردهٔ مقاومت و دیکتاتوری آخوندی و شعبده انتخابات خامنهای برای مجلس و خبرگان ارتجاع را مورد بحث قرار داد و آن را رسواترین نمونه در تاریخچه رژیم که با مشت محکم تحریم روبهرو شده است، توصیف کرد.
اعضای شورا گفتند خامنهای با جنگافروزی در منطقه و دجالگری پیرامون مسأله فلسطین میخواهد هم در برابر قیام سد ببندد و هم یکدستسازی نظام را که دو سال پیش با برگماری رئیسی شروع کرد، با خالص سازی مجلس و خبرگانش تکمیل کند. این حکومت، هیچ راهحلی برای غلبه یا مهار جنبش مقاومت و خیزشهای مردم به ستوه آمده ندارد. فرجام راهکار یکدست سازی و خالص سازی نیز با شکست همهجانبهٔ دولت رئیسی بارز شده و هیچ فرصت و امکانی برای نجات نظام از طریق مانور و شبه اصلاحات متصور نیست. جنگافروزی و بازی شیادانهٔ با آرمان فلسطین برای کسب هژمونی در منطقه، لقمهیی نیست که از گلوی خلیفه درمانده پایین برود.
اعضای شورا در همین مبحث، موضعگیری مسئول شورا در ۱۵ مهر گذشته را مورد تأکید قرار دادند. آقای رجوی در همان روز شروع بحران اعلام کرد: «هر کس که در خاورمیانه صلح میخواهد باید “سر مار” را که همانا فاشیسم دینی حاکم در تهران است، هدف قرار دهد و در موضوع فلسطین نیز از رئیس محمود عباس ریاست دولت فلسطین و سازمان الفتح و خواستهای برحق آنها در مورد مردم فلسطین حمایت کامل و جامع بهعمل بیاورد».
مسئول شورا در بحبوحهٔ کرونا در اول خرداد ۱۴۰۰ نیز اعلام کرد: «خامنهای بارها به صراحت گفته است اگر جنگافروزی را در خارج از مرزهای ایران متوقف کند بایستی در کرمانشاه و همدان و اصفهان و تهران و خراسان با مردم بپا خاسته و جوانان شورشگر بجنگد. ولیفقیه ارتجاع اکنون با اطمینان از بیعملی اروپا و آمریکا و اینکه قیمت چندانی نخواهد پرداخت، یابوی ولایت میتازد تا از قیام ملت ایران در امان بماند. اما آتش قیام با ارتش گرسنگان از زیر خاکسترهای کرونا شعله خواهد کشید. انقلاب دموکراتیک و سرنگونی فاشیسم دینی در ایران لازمهٔ صلح در این منطقه از جهان است».
اجلاس شورا نتیجه گرفت که ۵ماه پس از جنگ پر فاجعه، هم پیامدهای خطرناک مماشات با دیکتاتوری مذهبی و تروریستی آشکار شده و هم درستی مواضع مقاومت ایران و فراخوان بینالمللی خانم رجوی به اثبات رسیده است. در فراخوان بینالمللی مقاومت ایران چهار خواسته مهم اعلام شده است:
• نامگذاری تروریستی سپاه پاسداران اهرم اصلی سرکوب مردم ایران و صدور جنگافروزی و تروریسم توسط کشورهای عضو اتحادیه اروپا و اخراج ایادی و مزدوران رژیم از آن کشورها
• به کار گرفتن مکانیزم ماشه در قطعنامه ۲۲۳۱ و فعال کردن مجدد قطعنامههای شورای امنیت ملل متحد در ارتباط با پروژههای اتمی رژیم
• قرار دادن رژیم آخوندها بهعنوان تهدید اصلی صلح و آرامش در جهان کنونی تحت فصل هفتم منشور ملل متحد
• بهرسمیت شناختن مبارزه مردم ایران و جوانان قیامآفرین و کانونهای شورشی با سپاه پاسداران برای سرنگونی رژیم
اجلاس شورا به کانونهای شورشی که در این روزها کارزار علیه نمایش انتخاباتی و برچیدن بساط ننگین غصب حق حاکمیت ملت ایران را در سراسر میهن اشغال شده برپا کردهاند، درود فرستاد و با بررسی بحرانهایی که سراسر رژیم را فراگرفته است، تأکید کرد خوشبختانه عامل تغییر در ایران وجود دارد و آن برآمد شرایط انقلابی جامعه ایران است. پروسه جنبش انقلابی، فعالیت پیشتازان انقلابی و در محور آن کانونهای شورشی، فعالیتهای شورای ملی مقاومت و گروهها و ایرانیان آزادیخواه در داخل و خارج ایران، همراه با تشدید تضاد درون هرم قدرت، میتواند تعادل را به سود انقلاب ایران برهم زند. این همان جنگ ترکیبی است که خامنهای آگاهانه آن را با زبان معکوس، به دشمنان خارجی نسبت میدهد.
اجلاس شورا بر آن بود که انقلاب و سرنگونی رژیم ولایت فقیه، کم هزینهترین راه برای رهایی مردم ایران و خلقهای خاورمیانه از بنیادگرایی اسلامی است.
اعضای شورا با قدردانی از مسئول شورا بهخاطر پیامها و راهگشاییهای او در هدایت ماهرانهٔ کشتی مقاومت در اقیانوس متلاطم سیاست و در مقابله با توطئههای رژیم و راهحلها و آلترناتیوهای ارتجاعی و استعماری گفتند: امروز شکست و از هم پاشیدن این راهحلها و ائتلافها و شبه ائتلافهای ساخته و پرداختهٔ ارتجاع و استعمار را به چشم میبینیم.
اجلاس شورا به دکتر آلخو ویدال کوادراس که به طرز شگفتانگیز از تروریسم وحشی و افسارگسیخته آخوندها نجات یافت، ادای احترام کرد و خاطرنشان کرد اتحادیه اروپا باید در این خصوص پاسخ شایستهیی به رژیم بدهد. اجلاس شورا به اتحادیه اروپا هشدار داد که محاکمه بیش از ۱۰۰ تن از مجاهدین و اعضای شورا در قضاییه جلادان زمینهسازی و هموار کردن راه برای تروریسم بیش از پیش است. ترور دکتر کاظم رجوی در ژنو، محمد حسین نقدی در رم، زهرا رجبی و علی مرادی در استانبول، محمدحسن ارباب در کراچی، طرح بمبگذاری در ویلپنت، دو نوبت حمله مسلحانه به ساختمان پشتیبانان شورا در شمال پاریس و به آتش کشیدن دفتر نمایندگی شورا در برلین، شواهد گویای همین حقیقت است.
اعضای شورا این درجه از درماندگی و تقلای جنونآمیز دشمن در برابر مقاومت را، یک سال پس از ناکامی تلاشهای ارتجاعی استعماری و ترفندهای ساواکی سپاهی علیه آلترناتیو دموکراتیک، گواه ارتقا و جهش مقاومت با مرزبندی ”نه شاه نه شیخ“ و حاکی از استحکام یگانه آلترناتیو دموکراتیک ارزیابی کردند که ترس رژیم از سرنگونی محتوم را نشان میدهد.
حمایت ۳۱ اکثریت پارلمانی و بیش از ۴هزار پارلمانتر و ۱۲۵تن رهبران پیشین کشورها و ۷۵برنده جایزه نوبل از طرح ۱۰مادهیی خانم رجوی که شورا در بیانیههای سالانه خود مورد تأکید قرار میدهد، یک گواهی جهانی و تاریخی به حقانیت مقاومت ایران و بیانگر پیروزی جمهوری دموکراتیک در ایران آزاد است.
شورای ملی مقاومت ایران ۴۳سال است که برای یک جمهوری دموکراتیک بر اساس جدایی دین و دولت، برابری زن و مرد، خودمختاری برای ملیتهای ستمزده با تمام قوا جنگیده و خون داده است و تا پیروزی نهایی انقلاب دموکراتیک ایران ادامه خواهد داد.
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
۹ اسفند۱۴۰۲