طی هفته‌های اخیر شاهد رشد نجومی برای اساسی‌ترین مایحتاج مردم دردمند در ایران آخوند زده می‌باشیم.
سخن از شیب تند قیمت برای نان، برنج و یا ماکارونی به‌عنوان غذای اصلی جامعه است که از فردای حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی، به رشدی بی‌سابقه طی یک قرن اخیر دست‌یافته‌اند.
برای نمونه و در حالیکه تا قبل از اجرایی نمودن این طرح ریاضتی، بهای هر کیسه آرد به قیمت «۴۷ هزار تومان» بفروش می‌رسید، اما تنها طی سه هفته گذشته این رقم به سقف «۶۵۰ هزار تومان» برای نانوایان افزایش‌یافته است.
به‌یقین در پشت این گرانی‌های سرسام‌آور دستان آلوده دولت نحس سیزدهم و شخص خامنه‌ای باسیاست ریاضت دادن عامدانه به جامعه قرار دارد.
وی در سخنان نوروزی خود چشم‌انداز گرانی نان و مواد اولیه غذایی را با این جملات که «این‌قدر که ما در نان اسراف می‌کنیم چه قدر نان دور ریخته می‌شود» به بیرون ساطع کرده بود.
همچنین این دروغ‌گویی‌های آشکار از سوی ولی‌فقیه مفلوک در حالی است که بسیاری از خانوارهای ایرانی اکنون به دلیل بروز رکود اقتصادی، بیکاری و فقر به نان شب نیز محتاج مانده‌اند، چه رسد به «اسراف» آن.
بدین‌سان و از فردای این سخنان شاهد هستیم که دولت آخوند رئیسی در یک اقدام تورم‌زا، دست به «آزاد نمودن قیمت آرد و محاسبه آن با نرخ جهانی به دلار» زد ه است، امری که بلافاصله با رشد سرسام‌آور قیمت آرد روبرو گردید.
خامنه‌ای با اجرایی نمودن این طرح ضد انسانی- به‌مانند دوران کرونا – در وهله نخست تلاش دارد تا جامعه را با ویروس دیگری بنام «گرانی» درگیر و خسته نماید، اما باید اذعان نمود که رژیم وی این بار با انباری از باروت و خطر انفجار جامعه به‌مانند دوران گرانی بنزین روبرو می‌باشد.
ابعاد این واقعیات به حدی است که روزانه شاهد هشدارهای مکرر از سوی «دلواپسان نظام» به دولت آخوند جلاد ابراهیم رئیسی می‌باشیم.
یک کارگزار توسری‌خورده در باند مقابل اعتراف کرده است: «باید توجه کنیم، صبر مردم، بی‌حدومرز نیست بلکه سقفی دارد و اگر فشارهای اقتصادی و معیشتی از مرز تاب‌آوری حداکثری مردم عبور کنند، آنگاه مشخص نیست با چه واکنشی روبه‌رو خواهیم شد». (سایت حکومتی خبر آنلاین ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۱)
علاوه براین واقعیت باید به درآمدهای نجومی برای دولت ورشکسته آخوند رئیسی طی یک سال گذشته اشاره نمود. برای نمونه تنها از طریق حذف دلار ترجیحی، قریب «۱۸ میلیارد دلار» به جیب خزانه حکومتی واریزشده که تبعات مخرب آن را جامعه ایران با تورم افسارگسیخته و گرانی سرسام‌آور می‌پردازند.
به یقین رشد و نمو نارضایتی درمیان مردم و به‌ویژه اقشار ضربه خورده اکنون زنگ‌های خطر را برای حاکمیت به صدا درآورده است. یک نمونه این واقعیت را می‌توان در خیز مردم ایذه طی شب گذشته مشاهده نمود. فریادهای «خامنه‌ای قاتله، ولایت اش باطله» به‌یقین گوشه‌ای از خشم و انزجار جامعه از این نظام فاسد، غارتگر و ویرانگر می‌باشد.
همچنین خانم مریم رجوی در رابطه با گرانی‌های سرسام آور در دیکتاتوری ولی فقیه، تاکید کرده‌اند: «آخوندهای جنایتکار و غارتگر، نان را هم از سفره مردم ربودند؛ فاجعه برای کارگران و زحمتکشان. قیمت ماکارونی که مردم به‌خاطر گرانی جایگزین برنج کرده بودند، چندین و چند برابر شده است، دور نیست که خشم فزاینده مردم با خروش اختناق‌شکن کانون‌های‌شورشی بساط رژیم غارتگر را جارو کند».
همبستگی ملی