آثار سیاسی موشکهایی که از رزمناو آمریکایی در دریای مدیترانه به سمت سوریه شلیک شد، بلافاصله پس از اصابت به پایگاه هوایی الشعیرات رژیم اسد، در رژیم آخوندی و در پروژه نمایش انتخابات آن ظاهر گردید. اکنون هر یک از دو باند حاکم تلاش میکنند از آن به سود خود و علیه رقیب استفاده کنند. اگر چه هر دو باند اغلب با کلمات مشابهی از این رویداد سخن میگویند، اما خاستگاهها و اهداف کاملاً متضادی را مد نظر دارند.
روحانی روز شنبه 19فروردین طی یک سخنرانی که مثل همه سخنرانیهای او در این روزها، بایستی آن را سخنرانی تبلیغاتی محسوب کرد، ضمن شرح فواید خود و بهاصطلاح دستاوردهای دولتش، با اشاره به حمله آمریکا گفت: «امروز بیش از گذشته باید متحد و بیدار باشیم؛ چرا که افرادی که در آمریکا بر سر کار آمدهاند معلوم نیست چه خوابی برای منطقه و جهان دیدهاند. باید هوشیارانه و با برنامهریزی در برابر احتمالات مختلف آمادهتر و مهیاتر باشیم. انتخابات خوب، قدرت ایران و قدرت ملی ماست…»
تلویزیون رژیم که در قبضه باند خامنهای است، جملات فوق را از سخنرانی روحانی حذف کرد؛ اما چرا؟ پاسخ را در کیهان خامنهای (19فروردین) میتوان یافت: « «یک جریان غربگرا که دستهای خالی از دستاورد دارد، ادامه حضور خود را با این توهم توجیه میکنند که اگر دیگران روی کار بیایند و حاضر به سازش با آمریکا نباشند، خطر حمله نظامی آمریکا جدی است!».
واقعیت این است که روحانی و باند او در پوشش حمله به آمریکا و اقدام نظامی اخیرش در سوریه، خطر جنگ و انجام اقدام مشابهی در ایران را برجسته میکنند و خود را بهعنوان تنها شانس برای مقابله با این خطر و دفع آن مطرح میسازند. نگاهی به حرفهای مهرهها و رسانههای این باند، این نکته را روشنتر میسازد:
«اگر ایران با موضعگیری مناسب و سنجیده، بهانه به دست ترامپ ندهد، دستگاه حاکمیت آمریکا ترامپ را مهار خواهد کرد به شرط اینکه ایران در موضعگیریهای خود خویشتندار و سنجیده عمل کند». (1)
«هنوز هم معلوم نیست دولت ترامپ واقعاً میخواهد چه کند». (2)
سرمقاله روزنامه ابتکار با عنوان «اهدافی فراتر از حمله موشکی به سوریه» : «مطلوب مخالفان ایران، واکنش سریع و از سر احساس به اتفاقاتی مانند حمله موشکی آمریکا به سوریه است، در حالی که تهران با درک آنچه مخالفان ایران در پی آنند، لازم است خود را از درون در برابر تهدیدات بیرونی ایمن کند».
اما این «ایمن» سازی «در برابر تهدیدات بیرونی» چگونه باید حاصل شود؟ جمله بعدی همین مقاله بهخوبی روشن میکند: «بیجهت نیست که آمریکاییان اقدام بعدی علیه ایران را به بعد از انتخابات اردیبهشت واگذاشتهاند».
حرف روشن است؛ اما کیهان خامنهای در یادداشت روز (20فروردین) خود آن را روشنتر مینماید: «هرکس و از جمله آمریکاییها با تجزبه و تحلیل فضای داخلی ایران درمییافت که این تبلیغات که دولت روحانی مانع وقوع جنگ شده و برای ممانعت از جنگ بار دیگر باید به روحانی رأی داد، به جایی نرسیده و مورد اعتنای مردم ایران قرار نگرفته است. بنابراین باید کاری صورت میگرفت تا فضای داخلی ایران به نفع روحانی تغییر کند». همین مقاله سپس در انتها بهطور کاملاً صریحی نتیجهگیری میکند: «در این دو روز ما شاهد موجی از تحلیلها در شبکههای اجتماعی مورد حمایت دولت ایران هستیم که بر این نکته پای میفشارند که اگر جنگ نمیخواهید به کسانی رأی دهید که به آرامش میاندیشند و حاضرند بهای آن – یعنی کنار آمدن با مهاجمین نظامی – را بپردازند».
مهدی محمدی از مهرههای باند خامنهای نیز حمله موشکی آمریکا را «عصایی هم زیر بغل غربگرایان ورشکسته» توصیف کرده است.
«تسنیم» خبرگزاری نیروی تروریستی قدس (20فروردین) نیز طی مطلبی با عنوان «بمباران سوریه و انتخابات ایران» مینویسد: «این اقدام نوعی پیام برای ایجاد رعب در مردم ایران است که با وجود ترامپ در کاخ سفید معادلات، پیشبینی و نتیجه متفاوتی از گذشته داشته و لازم است متناسب با آن افرادی را انتخاب کنید که جلو چنین اتفاقاتی گرفته شود». این مقاله در ادامه خاطرنشان میکند که اگر چنین چیزی درست باشد «عملا نوعی ابطال ادعای مسئولانی است که مدعی هستند با برجام تهدید (تصنعی ساخته ذهن خودشان) را از سر ایران اسلامی برداشتهاند».
فصل مشترک این هر دو تحلیل و نظرگاه، آن است که حمله موشکی آمریکا، ضربهیی است که تمام رژیم را تکان داده و سخت به حول و ولا انداخته و به جنگ باندها بر سر انتخابات قلابی پیشرو دامن زده است. اما اینکه ضربه به سود کدام جناح و به زیان کدام جناح است، نسبت به ضربهیی که به کل رژیم وارد آمده و عمق استراتژیک آن را در معرض فروپاشی قرار داده، موضوعی فرعی است.
پانویس: ـــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ بهشتیپور ـ سایت آریا 18فروردین
2 ـ سایت آفتابنیوز ـ 19فروردین.